پارس عمران

مرکز آموزش مهندسی عمران و معماری

پارس عمران

مرکز آموزش مهندسی عمران و معماری

راهنمای ایستگاهای سیستم اتوبوس رانی

 

۱- مقدمه

رشد و توسعه شهرها در سال های اخیر و به تبع آن افزایش جمعیت شهرها، مشکلات عدیده ای را برای ساکنان به وجود آورده است که از آن جمله معضلات به وجود آمده در حمل و نقل می باشد. حمل و نقل و جابجایی انسان و کالا فعالیتی مهم برای هر جامعه انسانی به شمار می آید و تاثیرات عمده ای بر روی الگوهای زندگی و تعاملات اجتماعی مردم خواهد داشت.

حمل و نقل کالا و مسافر هریک به نوبه خود به زیر بخش هایی تقسیم می شوند. حمل و نقل درون شهری به دو بخش همگانی و شخصی تقسیم می گردد. برای افزایش سهم حمل و نقل همگانی از سفرهای درون شهری، لازم است تا اقداماتی جهت بهبود و توسعه سیستم های همگانی در دو زمینه کمی و کیفی انجام گیرد. از این جمله در زمینه کمی به گسترش زیرساخت ها، پوشش، امکانات سیستم اتوبوسرانی و ناوگان می توان اشاره نمود.

ایستگاه های سیستم اتوبوسرانی یکی از اجزای مهم این سیستم به شمار می آید و لازم است ایستگاه ها در محل هایی تعبیه شوند که باعث افزایش پوشش این سیستم در مناطق مختلف شهر شوند. در کنار این مسئله، احداث بی رویه ایستگاه های اتوبوس موجب بالا رفتن دفعات توقف وسیله و در نتیجه باعث افزایش زمان سفر و کاهش سرعت این سیستم در معابر شهری می گردد. لذا لازم است ایستگاه های سیستم اتوبوسرانی بر اساس چگونگی توزیع جمعیت و تنوع کاربری ها در مناطق مختلف شهری، طوری مکان یابی گردند که علاوه بر افزایش دسترسی کاربران به این سیستم، زمان سفر را نیز کاهش دهند. طراحی ایستگاه های اتوبوس به صورت استاندارد، از جمله مواردی هستند که باعث پهلوگیری مناسب اتوبوس در ایستگاه ها، کاهش زمان پیاده و سوار شدن کاربران و تاثیر منفی کمتر این سیستم بر تردد سایر وسایل نقلیه  می شود. همچنین استفاده از تجهیزات مناسب در ایستگاه ها به منظور استفاده کاربران باعث افزایش راحتی و در نتیجه افزایش تقاضای استفاده از این سیستم در سفرهای درون شهری می گردد. 

ادامه مطلب ...

طرح جالب ومبتکرانه یک میدان

، این میدان از پنج مینی میدان ” میدان کوچک ” مرتب در یک دایره تشکیل شده است ، در ابتدا و نگاه اول عملکرد میدان کاملاً اشتباه به نظر میرسد اما وقتی نحوه کار میدان را درک کنید ، آنگاه درک خواهید کرد که این ایده ، یک انقلاب ترافیکی بوده و هست 

ادامه مطلب ...

نقد مفهوم نمای شهری در معماری

مقدمه

شهر در گذر زمان همواره از پارامترهای مختلف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... تأثیر پذیرفته و در نسبت با آنها کلیت خویش را شکل بخشیده و انسجام بخشیده است.به اعتقاد صاحب نظران بسیاری مظهر و تجلی گاه ابعاد گوناگون وجودی شهر، سیما و پیکره کالبدی و کیفیات حاصل از آن –از جمله فضای شهری- می باشد. یکی از مهمترین اجزا و عناصر کالبدی شهری که به ویژه در نسبت با شهروند و تقویت حس مکان در فضای شهری مؤثر واقع می گردد، ترکیب نمای ساختمان ها و به عبارت دیگر "نمای شهری" است. به بیان دیگر " شهر زمینه بصری مشترکی است که همه شهروندان هر روز به ناگزیر در معرض آن قرار می گیرند و بایستی از آن استفده کنند. اگر این زمینه مشترک نمایی زشت و ناموزون داشته باشد، تأثیرات مخرب روحی و روانی بر استفاده کننده می گذارد."(1) بدین لحاظ نمای هر بنا در عرصه شهر جزئی از مجموعه ای می گردد که در کلیت خود خیابان، میدان و یا فضای شهری اطلاق می گردد. لذا دستیابی به آگاهی مناسب و متناسب با موضوع در فرایند نقد ضروری می نماید.

این گفتار بر این فرضیه استوار است که کیفیت مطلوب بصری و روانی نمای شهری در معماری و شهرسازی هر سرزمین به ابعاد جغرافیایی، محیطی، فرهنگی و اجتماعی شهر و شهروندان وابسته بوده و در پی اثبات صحت آن مفهوم نمای شهری و کیفیات آن را در سه موقعیت مکانی-زمانی "معماری اروپا" ، "معماری سنتی ایران" و "معماری معصر ایران" مورد بررسی قرار می دهد. در این فرایند، شیوه عملکرد و نحوه مواجهه معماری و نمای بناها با شهر و فضای شهری شناسایی شده و ارزیابی می گردد.

 

نمای معماری، نمای شهری

مبحث نما، نماسازی و طراحی نما در فرایند طراحی معماری بنا همواره از اهمیت بنیادین برخوردار بوده و این روال با کمترین نوسان تا دهه های اخیر در هنر معماری تداوم یافته است. تنها در دهه ها و سال های پایانی قرن بیستم بود که چالشی اساسی در تلقی مرسوم و متداول از نما در طراحی معماری بوجود آمد. علی رغم این، نما یکی از مؤثرترین عناصر تأثیرگذار بر کیفیت بصری یک بنا می باشد و شناخت اولیه هر فرد از بنا از این طریق صورت می گیرد. " بحث نما به مفهوم خاص آن از جایی شروع می شود که سطوح یا سطحی مهم و اصلی که به دلیل قرار گرفتن در معرض دید، بیشترین اطلاعات را در مورد حجم ساختمان ارائه می دهد، با آگاهی از خاصیت سطحی بودن و با فکر ارزش گذاری بر این خاصیت ایجاد می شود."(2)

صاحب نظران هر یک در نسبت با نمای ساختمان وظایف و انتظاراتی چون حفاظت، ایجاد ارتباط (بین درون و برون، خلوت و شلوغ، خصوصی و عمومی، طبیعی و مصنوع) ، معرفی بنا، تعریف یک جهت مشخص و... مطرح نموده اند که وجه مشترک همه آنها ارتباط با شهر و فضای شهری می باشد. بدین ترتیب نمای ساختمان در عرصه شهر نه در فردیت و استقلال بلکه در ترکیب و وحدت با سایر ابنیه در فضایی که خیابان یا میدان نامیده می شود به دیده می آید و مورد ارزیابی و سنجش قرار می گیرد. از این رو "نمای شهری نه از طریق یک معمار و در یک برهه زمانی خاص بلکه در طول زمان و بدست سازندگان متعددی شکل می گیرد."(3) نمای شهری دیگر حاصل کنار هم نهادن نماهای تک بناها در یک راستا نیست و در ترکیب خود مفهومی فراتر را در ابعاد زیباشناسی، نشانه شناسی، معناشناسی و حتی عملکردی و زیست محیطی عینیت می بخشد.

 

نمای شهری در معماری اروپا

کیفیت و خصوصیت نما در معماری اروپا همچون شهر و فضاهای شهری، با ابعاد فرهنگی-اجتماعی و محیطی-زیست محیطی آن گره خورده است. نوع نگرش به مبحث محرمیت و اشراف از یک سو و برخورداری از ویژگی های آب و هوایی اقلیم معتدل و مرطوب- که ایجاد کوران هوا در بنا و بهره مندی از حداکثر نور خورشید و تابش آفتاب در طول روز از الزامات آن است- منجر به شکل گیری گونه معماری «برونگرا» در گذر زمان شده است. می توان اذعان کرد که بیشترین تأثیرات ناشی از تحقق الزامات این گونه معماری در بناهای مختلف در نماها بوده است، بطوری که گشایش سطوح و منافذ متعدد در پوسته خارجی بنا در این راستا تلقی می گردد.

از سوی دیگر بطور تاریخی شهروند اروپایی همواره بازنمود علایق و تمایلات فردی خود را در اجتماعات مدنی و فضاهای متعلق به آن ها یافته است. این موضوع تقویت و ارتقاء کیفیت عرصه های عمومی را در شهرهای اروپایی به طرق مختلف در پی داشته است. از یک سو بنا رو به فضای شهری داشته و با حداکثر ظرافت های معمارانه در طراحی نما از جمله کیفیت و کمیت بازشو ها، پیش آمدگی ها و عقب رفتگی ها و... با شهر ارتباط متقابلی را برقرار می نمود؛ و از سوی دیگر اگرچه هر بنا سعی در ارائه بهترین کیفیت در فاساد یا نمای اصلی را دارد، اما ساختمان ها در عین تنوع شکلی، دارای هماهنگی نسبی با یکدیگر بودند. این گونه است که در عین حال که پنجره در معماری گذشته اروپا همواره نقش رابط بصری دو سوی خود یعنی برون و درون را ایفا می نمود، نماهای شهری نیز بواسطه " به کارگیری عناصر مشابه و ترازهای افقی یکسان و خصوصاً به خاطر تعلق به گونه شناسی واحد دارای انسجام و هماهنگی در خور تحسین بودند."(4)

بنابراین به نظر می رسد واژه «نمای شهری» در معماری اروپا مفهومی دیرپا است و از عناصر ثابت و پایدار تحولات تاریخی شهرسازی دوره های مختلف به شمار می آید که همواره ماهیتی یکسان داشته و تنها بر حسب موقعیت زمانی-مکانی ویژگی های کالبدی-معنایی متفاوتی را پذیرفته است. بدین گونه است که پس از قرون وسطی" توجه به معماری زمینه به شدت اهمیت یافته و به یکی از اصول مهم طراحی شهری بدل می گردد" (5). " شهروند دوره رنسانس با آنکه از خدامحوری به انسان محوری روی آورده بود، ولی اعتقاد داشت که بر جهان و طبیعت نظمی حاکم است و او و خانه اش می بایستی به عنوان جزئی کوچک از جهان و طبیعت، این نظم را پاس داشته، هندسه پنهان را رعایت نمایند"(6) و حتی در حالت افراطی آن، آنچه را که در ورای فرم و ظاهر ساختمان وجود دارد را فاقد اهمیت تلقی می نمود. پس از رنسانس نیز در دوره باروک " ساختمان خود را تابع فضای عمومی بالاتری می دانست و به نفع کلیت از عرض اندام فردی خودداری می کند"(7).

تصویر1 – پلازای دل کامپو، سی ینا

اما کیفیت نمای شهری از انقلاب صنعتی و بیشتر از اواسط قرن نوزدهم به این سو و در پی پیدایی امکانات جدید در انتخاب مصالح و برپایی سازه های مختلف دستخوش تحولات گسترده ای شده و به سوی اغتشاش بصری گام بر می دارد. با ادامه این فرایند در دوره مدرن، ساختمان دیگر چون گذشته و بصورت منفرد در فضای متداوم و بی کران  استقرار یافت و دیگر در طراحی نما به زمینه و ساختمان های پیرامون توجهی نشد. با این وجود همواره مباحث تئوریک مختلفی در نسبت با نمای شهری در دوره معاصر مطرح شده که بیان کننده اهمیت آن در عرصه معماری غرب می باشد، هرچند دستاورد های موجود در مقایسه با نمونه های تاریخی از کیفیت کمتری برخوردارند.

 

 

 

نمای شهری در معماری تاریخی ایران

در نگاه نخست، بارزترین مشخصه معماری ایران بویژه پس از ظهور اسلام-که آثار و عناصر معماری بیشتری از آن به یادگار مانده است- "درون گرایی" دانسته می شود. این خصیصه هم از آداب، رسوم و سنت های فرهنگی مردم این سرزمین ناشی شده و هم ریشه در ویژگی های اقلیمی محیط و الزامات تبعی آن دارد. شکل گیری عناصر و فضاهای معماری در پیرامون یک حیاط اندرونی و مرکزی که هرگونه اشراف بصری را ناممکن می سازد و طبیعتی محصور و کنترل شده را در اختیار بهره برداران و ساکنین قرار می دهد، از تأثیرات درون گرایی بر سازماندهی فضایی عناصر و ابنیه سنتی بوده است. ترکیب حاصل از هم جواری واحدها و سلول های معماری در سطح یک محله به شکل گیری بافتی می انجامد که رو به درون دارد و با ساختاری ارگانیک و گذرهای تودرتو و پیچ در پیچ ارتباط عملکردی و فضایی آن با محلات همجوار و یا فضای مرکزی محله یا شهر برقرار می گردد.

نظام ساختمانی در محلات مسکونی "به ترتیبی است که نمودی از شکل بندی فضاهای داخلی در نمای خارجی دیده نمی شود و کمتر بازشویی را در معبر پذیرا می گردد"(8). بدین ترتیب در گذار از گذرهای محله شهرهای سنتی ایران، نماها به دلیل خصلت درون گرایی ابنیه دارای کمترین تنوع بصری بوده و "عناصر عمده ترکیب نما در محلات مسکونی را به طور عمده سطوح صاف دارای اندود خشت و گل تشکیل می دهند که گاه عناصر ورودی به فضای داخل مسکن آن را قطع می کند"(9). بدین ترتیب " وحدت در نظام ساختمانی، عناصر و قواعد ترکیب نما در محلات مسکونی دوره کهن که همراه با رعایت ابعاد و تناسبات یکسان (استفاده از پیمون در طرح واحدهای مسکونی) بوده است، سبب شده است که نماهای محلات مسکونی از تجانس کامل برخوردار باشند بطوریکه هیچ قسمتی مزیت و تفتوتی با قسمت های دیگر نداشته باشد"(10). این قاعده شکلی نما، تنها در حالتیکه به یک میدان گاه یا فضای باز با عملکرد مرکز محله ای یا شهری می رسد تغییراتی را به خود می پذیرد. "این میدان گاه مکانی است که کوچه های اصلی و گذرهای عمده بدان می رسند و از آن ره می برند. در اطراف این میدان گاه معمولاً گرمابه، مسجد و مدرسه، آب انبار و بازارچه قرار می گیرد."(11) نمای شهری در این فضا از تنوع زیباشناختی بیشتری برخوردار بوده و مناظر شهری متفاوتی را در نسبت با گذرهای منتهی با ان ارائه می نماید. "درحالی که در محلات مسکونی، اجزا و عناصر شهری به گونه ای ترتیب یافته اند که با سادگی، بی پیرایگی و با رنگ ملایم خاکی خود، شخص را به رفتن و رسیدن به مقصد و مقصود هدایت می کنند، در نماهای عمومی شهری نحوه ترکیب عناصر و اجزا با ترکیبات متنوع، با رنگ و تزیینات و... در هر مورد به گونه ای متفاوت و متناسب با منظوری است که فضا برای ان خلق شده است."(12) این در حالی است که "مطالعات نشان می دهد که بدنه حیاط های قدیمی ایران علی رغم تقارن محوری در بیشتر موارد، در مقایسه با بدنه محصور کننده فضای میدان ها از تنوع شکلی بیشتری برخوردار بوده است"(13)، که این خود از درون گرایی معماریی ایرانی و اهمیت فزون تر فضای درون بر فضای برون ناشی می گردد. زیرا به طور کلی در" فرهنگ درون گرا «نما» و «نمایش» مذموم بوده و تأکید و تزیین در نمای بیرونی بسیار محتاطانه بود و حداکثر در اطراف درب ورودی شکل می گرفت."(14)

برخورد محتاطانه با نمای شهری در معماری و شهرسازی ایران در دوره صفویه و بویژه در زمان شاه عباس صفوی رویکردی متفاوت یافته و اندک اندک متحول می گردد و زمینه ای برای پیدایی و ورود عناصر و مفاهیم جدید، در عین پذیرش و احترام به اصول و روش های دیرین فراهم می آورد. "آنچه در این دوران بر مفاهیم قبلی اضافه شده و به نعبیری روشن ابداع می گردد، پیدایش مفهوم «خیابان» در مقابل «بیابان» است که یا راه به میدان اصلی شهر می برد و یا اینکه به موازات آن کشیده می شود. این خیابان با توجه به شرایط اقلیمی در کناره های خود درختان بیشماری دارد که بنا به نوع قرارگیری در محیط بیرونی «چهارباغ» و یا «چنارستان» نام می گیرد".(15) در این دوره اصفهان، پایتخت دولت متمرکز و قدرتمند صفوی، به عنوان نماد شیوه ای از معماری و شهرسازی که به همین نام خوانده می شود، پذیرای مفاهیم جدیدی در عرصه کالبدی شهر می گردد.

از یک سو میدان و مرکز اصلی شهر به شیوه ای سازماندهی و طراحی می شود که در آن فارغ از اینکه هریک از چهارگانه پیرامون آن- بصورت خاص- چه ویژگی های معماری را عرضه می دارند، نما و نمایش بارزه فضایی اصلی میدان بوده و استقرار عناصر و ورودی های آن ها در بدنه های میدان نیز، نوعی ارتباط متقابل و چندگانه را در ابعاد زیباشناختی و معناشناختی بین ان ها برقرار می نماید. از سوی دیگر محور شهری چهارباغ واژه ای جدید را در متن شهر وارد نموده و از این ره در مقابل محور خطی، ارگانیک و درون گرای بازار در استخوان بندی شهر محور خطی، مستقیم و ذاتاً برون گرای جدیدی با ماهیت و الزامات متفاوت را در شهر مطرح می نماید. "از این پس، معماری نه در حد بناهای منفرد بلکه در حد مجموعه های شهری مطرح می گردد. معماری شهری و ایجاد و خلق فضای شهری هدف اصلی شهرسازی مکتب اصفهان است".(16) بدین گونه است که در اصفهان دوره صفوی حتی پل ها نیز به عنوان عناصری شهری تلقی می گردند و در جهت ارتقاء کیفی منظر شهری به کار گرفته می شوند. در این دوره "اگرچه به دلیل نحوه خاص شکل گیری نماهای شهری، نماهای بناهای عمومی نه در پیوستگی بلکه در توالی قابل مشاهده اند، اما به دلیل وحدت شکلی بین بدنه های شهری متصل کننده بناهای عمومی یعنی میدان ها، بازار، خیابان و ... با این بناها، تجانسی کامل در نماهای شهری دیده می شود".(17)

تصویر2- میدان نقش جهان اصفهان و نظلم استقرار عناصر در بدنه های آن

 

نمای شهری در معماری معاصر ایران

روند تحولات معماری معاصر ایران مبین گذار از درون گرایی به برون گرایی، خصوصی به عمومی، درون زایی به برون زایی و تمرکز به تشتت است. این دوره که از اواخر دوره حکومت قاجاریه و بویژه پس از سفرهای ناصرالدین شاهبه فرنگ به این سو قابل بررسی است، ریشه های خود را از مکتب اصفهان و عناصر معماری و شهرسازی ان می گیرد و با تلفیق عناصر و مفاهیم وارداتی از فرنگ با آن، نوعی معماری التقاطی با تکیه بر مفاهیم درونی پدید می آورد که سبک تهران اش می نامند. در دوره قاجار معماری رسمی به تبع تجدد طلبی چهره ای برونی می یابد و خیابان در مفهوم جدید خویش لبه های خود را برای جایدهی عناصر خدماتی بر می گزیند. "پدیده ای که در ایران به آن معماری خیابانی اطلاق می گردد، معماری ای است که در تعامل با خیابان و با داشتن توجه به نمای رو به خیابان شکل گرفته است. این پدیده برای نخستین بار در محور چهار باغ اصفهان ظاهر شد اما تنها در دوره قاجار به طور سیستماتیک شکل گرفت".(18) بدین ترتیب در حالی که "خیابان در مکتب اصفهان عملکرد تفرجی دارد اما در سبک تهران به عنوان یک فضای شهری با هویت و زنده خود را مطرح می کند".(19) لذا در معماری که تا این زمان اساساً درون گرا بوده و خانه های مسکونی آن برای ایجاد ارتباط با بیرون متکی بر حیاط مرکزی بودند و کمتر به نمای بیرونی رو به معبر توجه می نمودند، تدریجاً به تقلید از معماری اروپا و با استقرار عناصر در لبه های خیابان های جدیدالاحداث، نماهایی شکل گرفتند که علی رغم غیربومی و نوظهور بودن تقارن و هارمونی مناسبی داشتند و همین امر نوعی وحدت و یکپارچگی به نمای خیابان می بخشید. بدنه میدان توپخانه و خیابان های لاله زار و باب همایون نمونه های مناسبی در این زمینه هستند.

تصویر 3- ساختمان تلگرافخانه در جبهه جنوبی میدان توپخانه

با آغاز حکومت پهلوی فرآیند تحولات معماری و شهرسازی  کشور تغییری ماهوی یافته و "برای اولین بار در تاریخ شهرنشینی و شهرگرایی کشور، دولت بر آن می شود چهره شهر را نه بر مبنای تفکر و تحول درونی بلکه بر اندیشه و تغییری برونی دگرگون سازد".(20) در پی آن، دخالت های هوسمان گونه ای در سازمان فضایی شهر کهن صورت می گرد و" به عکس آنچه در تاریخ دگرگونی های شهر، تا این زمان مرسوم می بوده است، دگرگونی های کالبدی در درون آن جستجو می شود نه در ورای سازمان و بافت موجود شهر، این دخالت الگوی خویش را از دگرگونی های کالبدی-فضایی حادث شده در شهر قرن نوزدهمی-شهر صنعتی- می گیرد".(21) این نگرش که کمترین توجهی به سنن و رسوم کهن مردم ندارد نوعی معماری را در لبه خیابان-به عنوان نماد تجدد- ترویج می نماید که بی هیچ ملاحظه ای به یکباره همه قواعد و معیارهای آزموده شده و اندیشیده شده معماری و شهرسازی بومی را نادیده می گیرد و بیشترین بازشوها را بدون ایجاد هرگونه فضای بینابینی به روی معبر می گشاید. این معماری عموماً با فرهنگ درون گرای مردم در تعارض بوده و ساکنین اغلب زندگی خصوصی خود را در پس پرده های ضخیم مخفی می نمودند.

به موازات این نگرش و تداوم و تشدید آن در سال ها و دهه های بعد به ویژه با رونق یافتن بخش ساختمان در دهه 1350، توجه به معماری زمینه هر روز کنتر شده و اغتشاش و نابسامانی های بصری در بدنه خیابان ها افزایش یافت. در این حالت هر بنا به عنوان یک طرح مستقل معماری و جدا از سایر بناها در بدنه خیابان تلقی شده و بی توجه به پارامترهای کیفیت نمای شهری طراحی و اجرا گردید. امری که علی رغم تحولات گسترده اجتماعی-فرهنگی و علمی-آموزشی همچنان ادامه یافته است.

نتیجه گیری

بررسی تطبیقی سیر تحولات تاریخی حول موضوع مورد نقد بازگوکننده دلایل و ریشه های تفاوت دیدگاه ها و رویکردهای موجود در موقعیت های مکانی-زمانی مختلف می باشد.بر این اساس مفهوم نما در معماری اروپا همواره در نسبت با شهر مطرح بوده و از عناصر اصلی و هویتی شهر به شمار می آمده است. بدین لحاظ در این پهنه سرزمینی نمای شهری و کیفیت آن در یک فرآیند تاریخی نه ایجاد بلکه همواره در معرض نقد و نظریات جدیدی قرار گرفته و مکرراً اصلاح و تکمیل شده و ارتقاء یافته است. در حالیکه معماری بومی ایران مبتنی بر درون گرایی و پرهیز از هرگونه ارتباط بصری (کنترل نشده) با فضای بیرون (شهر) می باشد. با اتکاء به این اصل، در طول قرن ها آثار و عناصر شاخص و ارزشمندی بنا شده اند که واجد بهترین کیفیت کالبدی-فضایی می باشند اما دارای کمترین نمود و نمایش در نسبت با شهر و فضای شهری هستند. گسست از این اصل و اتکاء به بیرون به جای نگرش به درون در قرن اخیر، به دلیل فقدان سابقه تاریخی و درک نامناسب تحولات حادث شده در غرب، نتایج مخربی در عرصه شهر معاصر ایران در پی داشته است، به طوری که نتوانسته محملی مورد قبول برای پاسخ گویی به الزامات محیطی، فرهنگی، اجتماعی جامعه فراهم آورد.

 

پی نوشت ها :

1- رضازاده (1379)، ص 63

2- افشار نادری (1382) ، ص28

3- رضازاده (1379)، ص62

4- افشارنادری (1382)، ص33

5- رضازاده (1379)، ص 64

6- پاکزاد (1382)، ص58

7- همان، ص58

8- اهری (1380)، ص309

9- همان، ص310

10- همان، ص311

11- حبیبی (1378)، ص99

12- اهری (1380)، ص332

13- توسلی (1371)، ص51

14- پاکزاد (1382)، ص57

15- حبیبی (1378)، ص93

16- همان، ص98

17- اهری (1380)، ص332

18- رضازاده (1379)، ص 64

19- حبیبی (1378)، ص135

20- همان، ص161

21- همان، ص161

 

منابع و مآخذ

افشار نادری، کامران : نما حد بیرونی ظرف فضایی ساختمان، مجله معمار، شماره 20، 1382

اهری، زهرا : مکتب اصفهان در شهرسازی، دانشگاه هنر، 1380، چاپ اول

پاکزاد، جهانشاه : پدیدارشناسی نمای ساختمان های مسکونی و سیر تکوینی توقعات از آن، مجله هنرهای زیبا، شماره 14، 1382

توسلی، محمود و بنیادی، ناصر : طراحی فضای شهری(1)، مرکز مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی ایران، 1371، چاپ اول

حبیبی، محسن : از شار تا شهر، دانشگاه تهران، 1378، چاپ دوم

رضازاده، راضیه : ساماندهی و بهسازی نمای شهری، ضرورت برخورد شهرسازانه با مسائل طراحی شهری، مجله معماری و شهرسازی، شماره 59-58، 1379

فلامکی، محمد منصور : شکل گیری معماری در تجارب ایران و غرب، نشر فضا، 1371، چاپ اول

گیدیون، زیگفرید : فضا، زمان و معماری، ترجمه منوچهر مزینی، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1383، چاپ ششم

عناصر بنیادی سازمان شهری

شهر غالبا با یک ماشین یا با یک اندام زنده مقایسه شده است .هرچند که این مقایسه اکنون منتفی است . منتها این استعاره بیانگر ایده ای است که به موجب آن شهر یک نظام سازمان یافته ، از یک ساختار کلی برخوردار است که به اجزایی )محله ها( تقسیم شده است و وظایف خاصی را برعهده دارد این عناصر بنیادی زندگی شهری نتیجه تعامل کنشگران متفاوت و نهادهایی است که در تولید و در استفاده از آنها همکاری می کنند. اینها نخستین نشانه های شهر به عنوان محصول اجتماعی هستند.
    ایده نقشه غالبا با ایده شهر شریک است . اما آیا می توان شکل و خط سیرهایش را تبیین کرد. نقشه بیانگر فازهای اجرا و سازمان شهرها است .

در بسیاری موارد برآمدگی زمین جهت گسترش شهری را هدایت کرده و از توسعه شهر در اراضی کوهستانی و در دشت های سیل خیز جلوگیری کرده است . نقشه های شهر با شیب های زمین و شکل دره ها انطباق پیدا می کند. اما نمونه های زیادی وجود دارد که نشان می دهند نقشه شهرها لزوما با پستی و بلندی های زمین هدایت نمی شود. به عنوان مثال نقشه شطرنجی سان فرانسیسکو به نظر می رسد با شیب ها انطباق نیافته است و یا بسیاری از شهرهای ژاپن در مناطقی ساخته شده اند که در معرض خطر زمین لرزه است .
    در واقع بازنماهایی که جوامع از دشواری ها و از خطرات فیزیکی می سازند، یقینا وزن سنگینی دارند. به نظر دورکیم «این زمین نیست که انسان را تبیین می کند، بلکه این انسان است که زمین را تبیین می کند.» نقشه ها را می توان برحسب نظم های صوری قابل مشاهده متمایز کرد. با این وصف ، این نظم های صوری با علت های متفاوتی متناظرند. مثلا نقشه ای با ساختار مستطیل یا مربع با خیابان های عمود برهم ، سابقه تاریخی اش به کاستروم رومی و به شهرهای فونداسیون می رسد. نمونه آن را هم در شهرهای لوتی سور قرن 19 باز می یابیم و هم در شهرهایی مثل تول ، شیکاگو یا بوینس آیرس .
    همین ملاحظات در مورد نقشه های مدور یا بیضوی نیز صدق می کند که نمونه های آن را در اروپای غربی پس از هجوم بربرها مشاهده می کنیم : صورت نوعی شهرهای سده های میانی که پیرامون یک قصر به صورت دایره های متحدالمرکز و راه های شعاعی توسعه یافته است . این نقشه های شعاعی متحدالمرکز رادر بسیاری از شهرهای اروپایی چون بروژ،وین و پاریس مشاهده می کنیم و بالاخره نقشه های مدرن با هندسه پیچیده هستند که در راستای عزمی زیبایی شناختی و کارکردی ساخته می شوند. نقشه پاریس بسیار مدیون مساعی بارون هوسان در فاصله سال های 1853 و 1870 است . احداث راه های استراتژیک محله های فقیر نشین پاریس را شکافته و بافت قدیمی شهر را تقسیم کرده است این راه ها با اتصال به ایستگاه های راه آهن از بروز مشکلات ترافیکی و حمل و نقل عمومی در آینده پیش گیری کرده اند. در بارسلون ، «آنسانچه » نقشه شطرنجی با برش های قطری که در 1859 برپایه طرح گسترش آلفونسوکردا طراحی شد، قصد داشت با بلوارهای کمربندی ، گسترش شهر را مهار کند.
    باری ، نقشه شهرها بیانگر یک جفت و جوری فضاهای باز و بسته ، ساخته شده و ساخته نشده ، عمومی وخصوصی است هرچند تفسیر نقشه شهرهای امروزی بسیار دشوار است ، چون این نقشه ها دستخوش توسعه عظیم حومه ها شده اند، و این مجموعه حومه های شهر راه های حمل و نقل ، زمین های محصور و راه های دسترسی به برخی از مکان ها )اداری ،فرهنگی ، اقتصادی ( برای جمعیت ایجاد کرده اند. خلاصه کلام ، به نظر موریس هالبواکس ، نقشه شهر بازتاب انتخاب های آگاهانه یا ناآگاهانه جامعه ای است که شهر را بنا می کند. جان کلام هالبواکس این است که شهر تجسم اراده جمعی است که گاهی ازنگاه تصمیم گیران درباه شهر پنهان می ماند.

    توزیع مشاغل و مسکن
    گوناگونی انواع مسکن و توزیع شان در شهر بارزترین نشانه های جدایی گروه های اجتماعی است . می گویند هر شهری در «محله های اعیان نشین »، «محله های فقیر نشین » و «محله های مشکل »اش را دارد و این اصطلاحات همان قدر که رایج اند، محل منازعه نیز هستند. برای نمونه یک شهر اروپایی را در نظر بگیریم . روی نقشه ای با مقیاس 25000\1 عموما با چشم غیر مسلح می توان بافت قدیمی مراکز شهر را با ساختاری متراکم و فشرده ، مساکن مختلط و پراکنده تر از فضاهای پیرامون مرکز، منطقه خطوط و اشکال هندسی که نمایای مجتمع های مسکونی ارزان قیمت ساخته شده در دهه 60-1950 و بخش های خانه های شخصی ، ساخته شده در دهه 80-1970 که پیرامون یک طرح همگن و گسسته از باقی بافت شهر گرد آمده اند، مشاهده کرد. کمی دورتر، مناطق پیرامون شهری را می بینیم که در اطراف هسته های قدیم ده ایجاد شده اند و تعدادی «روستا شهری » که در شهر کار می کنند و در خانه های شخصی یا در مزارع نوسازی شده سکونت دارند، به آنها دلبسته اند. این هسته ها، وقتی که جاذبه هایشان مشاغل جدید را جذب می کند، به سرعت توسعه می یابند. این طرح نوعی ، البته خیلی ساده شده ، با انواع جمعیت های از لحاظ آماری شناخته شده متناظر است . در وهله اول ، هر نوع مسکن ، برحسب قیمت زمین و سیاست مسکن ، مشتریان متفاوتی دارد. اما متعاقبا سایر محافل اجتماعی می توانند این مسکن را تصاحب کنند.
    در شهرهای اروپایی قیمت زمین شهری به نسبت دوری از مرکز شهر گرایش به کاهش دارد، البته در صورتی که شهر وظیفه مرکز قدرت و آبرومندی اش را به درستی ایفا کند)حضور ادارات مرکزی ، بانک های بزرگ ، مقر شرکت های بزرگ ( قیمت زمین شهری در حوالی ایستگاه های حمل و نقل و در مسیر خطوط تازه تاسیس مترو افزایش می یابد.
    بنابراین ، غالبا دشوار است که در بخش هایی از شهر که قیمت زمین در آن جا گران است ، مگر با مساعی خا دولت ، بتوان مساکن ارزان قیمت ساخت . از این رو، ساخت و ساز مسکن ارزان قیمت و صاحب خانه شدن قشرهای کم درآمد در جامعه تنها در بخش هایی که قیمت زمین شهری ارزان تر است ، امکان پذیر است . باری ، ارزش زمین های شهری با بازنمایی هایی که شهرنشینان از آن دارند رابطه تنگاتنگی دارد: دسترسی آسان ، حضور موسسات آبرومند، امکان تحصیل در «بهترین مدارس »، اما مسکن تنها عامل توزیع جمعیت در فضاهای شهری نیست . مکان یابی بنگاه های اقتصادی در این پویایی نقش مهمی ایفا می کند، زیرا خانوارها سعی دارند زمان ایاب و ذهاب روزانه شان را به حداقل برسانند. توزیع فعالیت های اقتصادی به راهبردهای بنگاه ها و به کیفیت فضاها بستگی دارد: در دسترس بودن نوعی نیروی انسانی ، استعدادهای توسعه یافته یک منطقه صنعتی ، روش های توزیع و وسایل ارتباطی ، امروزه از همان اهمیتی برخوردار است .

اصول اجرایی ساختمان

باتوجه به تحولات قرن  اخیر که در کلیه علوم و فنون منجمله در صنعت ساختمان  سازی‌ایجاد گردید و با توجه به رشد روز افزون جمعیت و احتیاج جوامع بشری به مسکن بیشتر و در نتیجه احتیاج به گسترش شهرها کارشناسان متوجه شدند که اگر شهرها به طوری افقی گسترش یا به سرویسهای شهری مانند آب برق تلفن گاز و به شهروندان با مشکل مواجه خواهد شد علاج‌این درد گسترش شهرها به صورت عمومی ‌بود در نتیجه ساختمانهای یک یا دو طبقه قرون 18و19 به ساختمانهای بلند قرن بیستم تبدیل شد.

رفته رفته مصالحی مانند آجر و آهک و ملاتها کم مقاومت منسوخ شد و مصالح مرغوبتری که بتواند بارهای فشاری و کششی بیشتری را تحمل نماید مورد توجه قرار گرفت که در راس آن سیمان بتن و انواع فولاد میباشد که روز به روز مراحل تکامل خود را طی نموده و هر لحضه در آزمایشگاههای مهم  دنیا در اثر آزمایشات شبانه روزی انواع مرغوب تر و کامل تری از آن ارائهمی‌گردد.

 الف ) بخش های مدیریتی:

 اصول اجرایی ساختمان
انجام طراحی برای  اجرا و منظور از طرح و اجرا، ‌ایجاد بنایی است که بتواند وظایف مورد انتظار را به خوبی به انجام برساند.
اجرای طرح عینیت بخشیدن به آن طرح مطابق نقشه ها و سایر مدارک اجرایی است، که خود حاصل تفکر طراح یا طراحان هر بنا از لحظه تکوین فکر‌ ایجاد آن تا موقعی که به دست بهره برداری کنندگان سپرده شود مراحلی را طی می‌کند که شامل برنامه ریزی، طرح و محاسبه، اجرا و نظارت بر اجرا، کنترل کیفیت، آغاز بهره برداری و خبر خوشی است تا پس از حصول اطمینان از قابلیت بهره برداری آن، در اختیار بهره برداری کنندگان گذاشته شود.
بسته به بزرگی و کوچکی طرح و ماهیت آن، اهمیت هر یک از مراحل فوق متغیر بوده و بنابه ضرورت ممکن است گستره یکی از مراحل بسیار محدود شده و حتی مرحله‌ای با مراحل دیگر ادغام شود.
هر یک از‌این مراحل باید در چارچوب فنی، اقتصادی، زیست محیطی، زیبایی شناسی، اجتماعی و حتی سیاسی طی شود و چگونگی‌این مراحل در ‌ایمنی، عملکرد آتی ( با ملحوظ داشتن خطوط هادی اداره کشور) آتی بنا و عمر مفید آن موثرند.
اما اثر مرحله اجرا و نظارت بر اجرا، بیش از هر مرحله است دیگری تجارب جهانی نشان می‌دهند که در حدود هفتاد درصد تمام عللی که بروز کاستیها و تقلیل عمر مفید بناها را سبب می‌شوند، از خطاهای ‌این مرحله سرچشمه می‌گیرند
لازم به توضیح است که برخلاف عرف معمول، در‌اینجا از اجرا و نظارت بر اجرا به عنوان یک مرحله نام برده شده و اجرا و نظارت، دو مقوله جدا از هم در نظر گرفته نشده‌اند.
این مسیله به منظور هماهنگی با یکی از دگرگونی های بنیادی صنعت ساختمان است که با وارد شدن مفهوم  از طرف سازنده در روند ساختن بناها به جای مفهوم «کنترل کیفیت» «تضمین کیفیت» توسط دستگاه نظارت، در عمل بخش عمده وظایف دستگاه مجری و دستگاه نظارت، در هم ادغام شده است در واقع، به روال سنتی، دستگاه سازنده، بر حسب وظیفه، سعی می‌کند طرحی را که اجرای آن به او سپرده شده، بر مبنای  نقشه ها و با رعایت مشخصات فنی طرح  بسازد.
مسیولیت او به اجرای کار طبق نقشه و مشخصات، در زمانی مشخص و معمولاً با هزینه‌ای معین محدود است.

 روشهای اجرای طرحهای ساختمانی و پیمانها
اجرای طرحهای ساختمانی صدها جزییات فنی و ساختمانی و روابط پیچیده چند جانبه بین صاحب کار کارفرما، مجری طرح، ناظر، پیمانکاران جزء، سازندگان مصالح و لوازم و فروشندگان آنها، تولید کنندگان و اجاره دهندگان تجهیزات، نیروی انسانی، نهادهای مدیریت شهری و ادارات دولتی را شامل می‌شود.

 روشهای اجرا
اجرای طرحهای ساختمانی ممکن است به یکی از صورتهای زیر انجام پذیرد:
امانی: که صاحبکار یا قائم مقام او، یعنی کارفرما یا مجری طرح، رأساً عملیات اجرایی را مدیریت می‌کند و هزینه ها را می‌پردازد
صاحبکار: شخصی است حقیقی یا حقوقی که طرح متعلق به او می‌باشد.
کار فرما یا مجری طرح: شخصی است حقیقی یا حقوقی که صاحبکار تمام یا بخشی از اختیارات خود را برای اجرا به او تفویض کرده است.
مدیریت اجرا: که صاحبکار شخص دیگری را به عنوان مدیر اجرایی،از طرف خود مامور اجرای کار می‌کند و تمام یا بخشی از اختیارات خود را به او تفویض می‌نماید و با نظر او تحت کنترل خود، هزینه های اجرایی را با ملحوظ داشتن اضافه مبلغی برای مدیریت، می‌پردازد.
مدیر اجرایی: شخصی است حقیقی یا حقوقی که سازماندهی عملیات اجرایی به عهده او واگذار می‌گردد.  که صاحبکار یا کارفرما هر قسمت از کار را به پیمانکار مناسبی واگذار می‌کند که  آن بخش از کار را با مشخصات معلوم و به قید معلوم انجام دهد و خود، کار پیمانکاران جزء را هماهنگ می‌کند.
پیمانکار: شخصی است حقیقی یا حقوقی که انجام خدمات مشخصی را تحت شرایط فنی و مالی معین در مدت زمانی معلوم، به عهده می‌گیرد.
پیمانکاری کامل: که صاحبکار یا کارفرما، کل کار را به یک پیمانکار اصلی واگذار می‌کند و پیمانکار مزبور با امکانات خود و یا با استفاده از پیمانکاران جزء  کار را به انجاممی‌رساند به عبارت دیگر کل کار را به مسیولیت خود، با مشخصات مورد نظر و به قیمت معلوم یا تحت شریط مالی مشخصی، به هر روشی که صلاح بداند، انجام می‌دهد.  در کلیه روشهای فوق، فرض بر‌این است که طرح از پیش آماده شده‌ای، برای اجرا وجود دارد.
امروزه برای اجرای ساختمانها ابداع و به کار گرفته شده‌اند که اجازه می‌دهند همزمان با تهیه طرح، کار اجرا نیز آغاز و پیش برده شود.
از جمله‌این روشها، روش اجرای سریع و روش طرح و ساخت یا طرح و اجرا را می‌توان نام برد.

اشکال مختلف پیمانها
جز در صورت اجرای امانی، در سایر حالات، برای روشن شدن حدود حقوق و تکالیف طرفین،پیمانهایی بین صاحبکار یا کارفرما از یک سو واجرا کنندگان کار از سوی دیگر بستهمی‌شوند.
در‌این پیمانها، حجم کار و مبلغ قرارداد، مدت اجرا و مشخصات فنی، به عنوان ارکان قرارداد مشخص می‌شوند.
پیمانهای اجرایی اشکال مختلف دارند که متداولترین آنها به شرح زیرند:
«پیمانهای سرجمع» «گلوبال یا لام سام»
در‌این پیمانها، پیمانکار بازای اجرای طرح موضوع قرارداد، در مدت زمان معلوم، مبلغ مشخصی را دریافت می‌دارد معمولاً ً هماهنگ با درصد پیشرفت کار، در موعدهای معین، بخشی از مبلغ قرارداد به پیمانکار پرداخت می‌گردد.

 « پیمانهای مبتنی بر فهرست آحادیه »
در‌این پیمانها، برای و اخد هر یک از اقلام کار، که با مشخصاتی معین انجام داده شود، قیمت واحدی مورد توافق قرارمی‌گیرد، احجام اقلام کار برآورد و برمبنای آحاد بها، قیمت کل عملیات و مبلغ قرارداد تعیین می‌گردد که بازای آن، پیمانکار طرح را در مدتی معین اجرا نماید.
پرداخت به پیمانکار، متناسب با پیشرفت کار، بر اساس صور توضعیتهای ماهیانه صورت می‌گیرد هر صور توضعیت حاوی احجام کارهای انجام شده تا تاریخ تنظیم آن می‌باشد که براساس آن احجام و آحاد بها، قیمت کار انجام شده تا آن تاریخ محاسبه و پس از کسر پرداختهای قبلی و سایر کسورات مقرر، مابقی آن به پیمانکار پرداخت می‌گردد.
پرداخته و در مواعد مقرر « پیمانهای در صد هزینه » در‌این پیمانها، پیمانکار هزینه های اجرایی آن را باضافه درصدی که پیشاپیش مورد توافق قرار گرفته، از کارفرما دریافت می‌کند پیمانکار به ازای دریافت‌این درصد، متعهد می‌شود که کار را در مدت زمان مشخصی و با مشخصات تعیین شده در قرار داد به اتمام برساند.
محاسبه هزینه کارهای انجام شده ممکن است به روشهای مختلف صورت پذیرد در‌این پیمانها، اغلب سقفی برای هزینه های کل طرح تعیین می‌شود که اگر پیمانکار، اچرای طرح را با هزینه‌ای کمتر از آن به پایان برساند بخشی از مبلغ صرفه جویی شده را به عنوان جایزه دریافت می‌دارد و اگر طرح را با هزینه‌ای بالاتر از سقف تعیین شده تمام کند، جریمه‌ای به او تعلق می‌گیرد و یا حداقل، به مبلغ اضافه شده، درصدی تعلق نمی‌گیرد و چیزی به پیمانکار پرداخت نمی‌شود.
علاوه بر پیمانهای فوق، که متداولترین پیمانهای اجرایی می‌باشند، اشکالی دیگر از پیمان نیز وجود دارند که با اختلافهایی کم یا بیش، شبیه به پیمانهای مزبور می‌باشند.

 گام نخست، آشنایی با کمیت و کیفیت طرح و ویژگیهای آن
اجرای هر طرح با آشنایی سازنده با آن طرح آغاز می‌شود برای اجرای هر طرحی، معمولاً آنچه طراح در ذهن خود خلق کرده است، از طریق نقشه ها و سایر مدارک اجرایی به سازنده انتقال داده می‌شود.
لذا اجرا کننده علاوه بر داشتن آشنایی قبلی با استانداردها، آیین نامه ها، ضوابط و مقررات عمومی‌ساختمانی باید قبل از هر چیز با مطالعه دقیق نقشه ها، دفترچه مشخصات فنی عمومی، دفترچه مشخصات فنی خصوصی، دستورالعملهای اجرایی، یادآوریهای فنی، برآورد و فهرست مقادیر و سایر مدارک اجرایی، بطور همه جانبه دریابد که چه بنایی را با چه مشخصاتی و با رعایت چه معیارهایی می‌خواهد اجرا نماید و حجم کار چقدر است به عبارت دیگر سازنده باید با کم و کیف کار آشنا شود و ضمن اطلاع از احجام اقلام کار، از مجموعه مورد احداث، تجسم فضایی دقیقی بدست آورد.
در‌این مرحله از کار، سازنده باید کامل بودن نقشه و سایر مدارک اجرایی را ارزیابی و از قابل اجرابودن طرح اطمینان حاصل نماید و هیچ ابهامی‌را از نظر دور ندارد، بویژه باید هر گونه تناقض و ناسازگاری را که بین مدارک مختلف اجرایی احساس می‌نماید، با طراح در میان گذاشته و از او بخواهد که مدارک اجرایی را تکمیل کرده و از آنها رفع ابهام کند بطوری که در هیچ مورد امکان تفسیرهای مختلف باقی نماند همچنین در‌این مرحله، اگر سازنده نظری در مورد جرح و تعدیل طرح برای هماهنگ کردن آن با امکانات و تواناییهای خود یا روش اجرای مشخصی دارد، میتواند پیشنهادهای خود را به طراح ارائه دهد زمان کوتاهی که برای طی‌این مرحله صرف می‌شود،  از اتلاف وقتهای بعدی، که اغلب با توقف سازمان اجرایی و صرف هزینه های غیر لازم همراهند، جلوگیری می‌نماید.

 گام دوم، آشنایی با محل اجرای طرح
پس از آشنایی با طرح، سازنده باید طی بازدید یا بازدیدهایی، با محل اجرای طرح آشنا شده و محدودیت ها و امکانات موجود در محل را ارزیابی کند.
در‌این مرحله، سازنده باید از طریق مشاهدات، مذاکرات، پرس و جو از افراد محلی، مطالعه مدارک و گزارشهای موجود، با عوارض سطحی، توپوگرافی، شرایط تحت الارضی، شرایط محیطی، اقلیم و آب و هوای محل اجرای طرح، راههای دسترسی به محل، امکانات دستیابی به مصالح،تجهیزات و نیروی انسانی در محل و بطور خلاصه تمام امکانات تسهیل کننده و موانع و اشکالات بازدارنده و معارضهای احتمالی، تا آنجا که میسر است، آشنا گردد.
برای آشنایی با محیط کارگاه اجرای طرح، جمع آوری اطلاعات زیر، بسیار مفید خواهد بود درباره عوارض سطحی از قبیل طبیعت و میزان محلهای احتمالی پر شده با زباله، خاک دستی و محل قرار گرفتن و نوع رگه های سنگ احتمالی مسیرهای عبور جریانهای آب و احیانا ً گودالهای آبگیر در سطح کارگاه توپوگرافی، به عبارت دیگر تغییرات رقوم خاک در سطح کارگاه سازه های موجود در محل کارگاه و در مجاورت آن خاکریزهای نزدیک،   خط ساحلی  و عوارض مشابه آن راههای  دسترسی به کارگاه( راه آهن، اتومبیل، کشتی)
درباره عوارض زیر زمینی از قبیل:
مسیر فاضلاب، قنات، تونل، زیر زمین و یا سایر سازه های زیر زمینی خطوط لوله نفت و گاز و آب یا لوله های بخار و هوای فشرده و غیره، خطوط تلفن و تلگراف و کابلهای زیر‌زمینی‌برق.
شالوده های موجود در محوطه کارگاه یا زمینهای مجاور اطلاعات مربوط به گمانه هاو سایر اطلاعات از قبیل تاریخچه رفتارسازه های مجاور، نشستهای خاک و غیره...

 

گام سوم، تهیه برنامه زمانبندی اجرا
پس از‌اینکه مشخص گردید چه بنایی در چه محلی باید ساخته شود، سازنده باید برنامه زمانبندی اجرای عملیات را تدوین نماید بطوریکه در هر مقطع زمانی، قدمهای اجرایی که بلافاصله پس از آن لحظه برداشته شوند مشخص باشند.  داشتن چنین برنامه‌ای که تکلیف اجرا کنندگان را مشخص کرده باشد، تردیدهای مزاحم و بازدارنده را حذف کرده،‌ایجاد تحرک نموده و از اتلاف وقت و انرژی جلوگیری می‌کند.
تهیه برنامه زمانبندی، عملا ً در یک فرآیند تجزیه، بررسی اجزا و ترکیب اجزای بررسی شده بنحوی مطلوب ومناسب با رعایت مسیر بهینه، به شرح زیر صورت می‌پذیرد.
ابتدا سیاهه‌ای از کلیه عملیاتی که برای اجرای طرح لازمند، از تجهیز و راه‌اندازی کارگاه گرفته تا اتمام کار و برچیدن کارگاه، تدوین می‌گردد.  سپس متناسب با حجم کار و شرایط موجود عملیات به چند «عمل اصلی» یا «فعالیت اصلی»تقسیم می‌شود.
پس از مشخص شدن فعالیتها یا عملهای اصلی، هر یک از آنها به تعدادی «عملیات جزء» یا «فعالیت جزء» تقسیم می‌شوند.
برای انجام هر واحد هر جزء عمل، مصالح، وسایل، تجهیزات، نیروی انسانی، آهنگ انجام، زمان لازم و هزینه های انجام برآورد می‌شوند و نیازهای کل آن جزء عمل تعیین می‌گردند.
از ترکیب آنچه برای انجام جزء عملها تعیین شده، نوع و مقدار کل مصالح، نوع و حجم وسایل، انواع تجهیزات، انواع نیروی انسانی مورد نیاز و زمان کل اشتغال هر نوع از تجهیزات و نیرویانسانی و هزینه کل اجرا تعیین می‌گردند.
لازم به ذکر است که حجم کل مصالح مورد نیاز، از جمع کردن ساده مصالح لازم برای جزء عملها به دست می‌آید ولی تعداد ماشین آلات، میزان تجهیزات و تعداد نیروی انسانی را نمی‌توان ازجمع کردن ساده ارقام تعیین شده برای هر جزء عمل بدست آورد زیرا ماشین آلات مورد نیاز معمولاً ً به صورت حاصلضرب  «ماشین* ساعت» یا « ماشین* روز» و نیروی انسانی لازم به صورت حاصلضرب « نفر* ماه» تعیین می‌شوند و لذا، تعداد ماشین آلات و نیروی انسانی تابع زمانند و باید متناسب با مدت زمان اجرا، از طریق کارشناسی و مشخص کردن زمانهایی که تعداد مورد نیاز حداکثرو حداقل است، تعیین می‌شوند.  یا بالعکس اگر استفاده از تجهیزات، ماشین آلات و نیروی انسانی معینی الزام آور باشد، باید مدت زمان اجرا متناسب با‌این امکاناتتعیین‌شود.
هزینه کل اجرا را هم نمی‌توان از جمع کردن ساده هزینه عملها محاسبه کرد زیرا سه عامل ماشین آلات، نیروی انسانی و زمان بر هزینه های اجرایی اثر می‌گذارند و بویژه باید مسیله تأمین منابع مالی و حجم سرمایه‌ای که باید برای گردشکار کارگاه به کار گرفته شود، در محاسبه هزینه کل اجرا ملحوظ گردد.  پیمانکاران با سابقه، هزینه های اجرایی را مستقیماًً برای هر عمل، بدون پرداختن به جزء عملها، محاسبه می‌نمایند
پس از روشن شدن حجم مصالح مورد نیاز، مبداء و منابع تهیه مصالح، چگونگی تهیه و تدارک آنها، وسیله و نحوه حمل به کارگاه، تحویل گرفتن، بار‌اندازی، انبار کردن و نگهداری در کارگاه، نحوه و وسایل برداشت و مصرف در کارگاه و بالاخره چگونگی نمونه برداری و کنترل کیفیت مصالح در مواعد مقرر، مورد مطالعه قرار می‌گیرند.
بر اساس مطالعات انجام شده درباره مصالح، نیازهای تجهیزاتی کنترل و حک و اصلاح گشته و امکانات و نحوه تأمین قطعات یدکی، سوخت، مصارف و لوازم آنها بررسی می‌شوند.
در‌این مرحله، تهیه جدول برنامه ریزی ماشین آلات مورد نیاز می‌تواند به همه جانبه بودن مطالعه و تسهیل کار مطالعه کننده کمک نماید.  در جدول شماره1، برنامه ریزی ماشین آلات مورد نیاز برای احداث یک کانال بتن آرمه، به عنوان مثال نشان داده شده است.
بر اساس آخرین مطالعات در مورد مصالح و نیازهای تجهیزاتی، نیازهای به نیروی انسانی تعیین گشته، منابع، امکانات، روشها و ضوابط تأمین نیروی انسانی، اعم از ماهر، نیمه ماهر و غیر ماهر، تبعات به کار گماردن آنان در کارگاه، شامل تأمین امکانات زیستی، بهداشتی، رفاهی و حتی در مورد طرحهایی که اجرای آنها چند سال طول می‌کشد، علاوه بر تأمین امکانات فوق برای خانواده ها، امکانات آموزشی برای فرزنداشان، در حالات مختلف دسترسی به امکانات شهری یا عدمدسترسی به‌این امکانات، مطالعه و ارزیابی می‌شوند.
در‌این مرحله، تنظیم جدول طبقه بندی و تعداد کارگران مورد نیاز در هر مقطع زمانی، کمک مؤثری به امر برنامه ریزی خواهد کرد.  جدول شماره 2، برنامه ریزی نیروی انسانی لازم برای احداث کانال بتن آرمه فوق را نشان می‌دهد.
پس از مشخص شدن کل نیازهای طرح و انجام مطالعات فوق، بسته به مورد، قدم بعدی برای تهیه برنامه زمانبندی، به شرح زیر برداشته می‌شود و مدت زمان اجرا تثبیت می‌گردد.
اگر زمان محدود باشد، سازنده از طریق مقایسه و واسنجی نیازها با آنچه در حال حاضر در اختیار دارد، کفایت یا عدم کفایت مقدورات خود را ارزیابی می‌کند و در صورت لزوم، کمبودها را بر طرفمی‌نماید
اگر زمان محدود نباشد، سازنده زمان تقریبی لازم برای اجرای کار با امکانات موجود خود را برآورد و معقول بودن‌این زمان را بررسی می‌کند و اگر لازم باشد، تعادل منطقی را بین امکانات و مدت زمان اجرا بر قرار می‌سازد.
در‌این مورد باید توجه داشت که امروزه زمان، پربهاترین اقلام مصرفی در کارگاه است و هنر یک مجری و سازنده خوب آن است که با تأمین بموقع مصالح و به کار گرفتن وسایل، تجهیزات و نیروی انسانی به مناسبترین نوع و مقدار، زمان لازم برای اجرا را کوتاه کرده و از‌این راه هزینه های اجرایی را کاهش دهد.  و طرح را هر چه زودتر به بهره برداری برساند.  توجه کنید که اگر یک کارخانه سیمان 3000 تنی فقط یک روز زودتر به تولید برسد، بازای آن یک روز، 3000 تن سیمان بیشتر تولید شده و میلیونها ریال ارزش افزوده خواهد گردید.  لازم به یاد آوری است همانطور که در شکل شماره 1 نشان داده شده، برای انجام عملیات اجرایی، یک محدوده مدت زمانهای مناسب، واقع در حد فاصل یک زمان حداقل و یک زمان حداکثر وجود دارد، که بازای مدت زمانهای واقع در‌این محدوده می‌توان کار را با صرف هزینه و انرژی به سرانجام رسانید ولی تقلیل مدت زمان اجرا به کمتر از حداقل فوق یا طولانی تر شدن مدت زمان عملیات اجرایی از حداکثر مزبور، به افزایش تصاعدی هزینه های اجرایی منجر می‌شوند.  بدیهی است که با توجه به ملاحظات فوق باید در مورد مدت زمان اجرا اتخاذ تصمیم به عمل‌اید و با‌ایجاد تعادل بهینه بین مقدورات و مدت زمان اجرا،    مدت زمانی مناسب و معقول برای اجرای طرح تعیین و تثبیت شود.
پس از تثبیت مدت زمان اجرا، با در اختیار داشتن کلیه اطلاعات، طرح اولیه سازماندهی و گردشکار کارگاه، با‌این هدف تهیه می‌شود که با به کار گرفتن اصول مهندسی و ابداع روشهای اجرایی بهتر، بتوان با همسو کردن همه نیروها و با تأمین گردشکاری مناسب، بنحوی که هیچ فعالیتی مزاحم فعالیتهای دیگر نشود، با صرف حداقل مصالح، تجهیزات، انرژی و زمان، بیشترین نتیجه عملا ً ممکن را از دیدگاه کمی‌و کیفی، به دست آورد.
بر مبنای طرح سازماندهی تهیه شده با در نظر داشتن امکانات و محدودیت ها، در یک نظم منطقی و با رعایت تقدم و تأخر منطقی عملهای مختلف و تقدم و تأخرهای ناشی از ضرورتهای اجرایی، کوشش می‌شود با هماهنگ کردن فعالیتها بنحوی که با هم تداخل زمانی نداشته باشند، برنامه زمانبندی عملیات اجرایی طوری تهیه می‌شود که از امکانات، بیشترین استفاده به عمل‌اید و اثر بازدارنده محدودیتها کمترین باشد و اگر تأمین‌این نقطه نظرها، تغییر، تکمیل یا جرحو تعدیلاتی را در طرح اولیه سازماندهی و گردشکار کارگاه‌ایجاب نماید، با اعمال‌این تغییرات وجرح و تعدیلات، برنامه زمانبندی نیز تکمیل و حک و اصلاح می‌گردد. ‌این رفت و برگشت از طرح سازماندهی به برنامه زمانبندی و از برنامه زمانبندی به طرح سازماندهی، تا جایی ادامه می‌یابد که طرح مزبور، حالت نهایی و قطعی به خود بگیرد.
در عمل ممکن است، در بدو امر فقط خطوط کلی اجرا و کلیات سازمان اجرایی تعیین گردند و طرح سازماندهی نهایی بدست‌اید.
با داشتن تصویر روشنی از طرح سازماندهی نهایی و معمولاً ً با رعایت مسیر بحرانی، برنامه زمانبندی اجرا چنان تأمین می‌شود که هر جزء عمل زمانی انجام شود که نتیجه حاصل از آن بیشترین باشد.  مسیر بحرانی، عملها و جزء عملهایی را در بر می‌گیرد که هر تأخیر در انجام هر یک از آنها، مستقیماً به تأخیری به همان‌اندازه در اتمام برنامه منجر می‌شود.
بدیهی است که برنامه تدوین شده باید تمام عملیات اجرایی، از جمله استقرار و تجهیز کارگاه در شروع کار، گردشکار کارگاه در مدت اجرا و برچیدن کارگاه پس از اتمام عملیات اجرایی را دربرگیرد.
با توجه به آنچه گذشت، از یک سو برنامه زمانبندی مبتنی بر برآوردهای مصالح، تجهیزات، نیروانسانی، مدت زمان انجام و هزینه های انجام هر جزء عمل است که مقولاتی احتمالی باشند و بسته به نوع و ماهیت کار و در عمل،‌این عدم قطعیتها بر روند انجام کار اثر می‌گذارند و اجازه نمی‌دهند که کار کاملا ً طبق برنامه اجرا شود  از سویی دیگر واضح است که برنامه زمانبندی عملیات اجرایی تابع امکانات و محدودیتهای موجود در موقع تهیه برنامه و مبتنی بر اطلاعاتیاست که تا آن موقع در اختیار بوده‌اند. ‌این امکانات محدودیتها و اطلاعات، در طول مدت اجرا دچار تغییر و تحول می‌شوند، لذا برنامه زمانبندی،انطباق خود را با وضع موجود از دست می‌دهد، در‌این صورت، برای احتراز از هر گونه اتلاف وقت و امکانات،لازم است برنامه مورد تجدید نظر قرار گرفته و با شرایط موجود هماهنگ گردد.  برای تأمین ‌این منظور، باید برنامه زمانبندی قابل انعطاف بوده و در آن امکان تجدید نظر و به روز آوردن در مواقع لزوم، پیش بینی شود.  ارجح آن است که در خود برنامه موعدهای برنامه  مقرر گردد.
قدر مسلم‌این است که برای تنظیم موفقیت آمیز برنامه، کسی که‌این مسوؤلیت مهم را به عهده می‌گیرد باید شناختی درست از ماهیت کار و وابستگی بین عملها و جزء عملهایی که کل کار را تشکیل می‌دهند، داشته باشد.
برنامه‌ای که به‌این ترتیب تدوین می‌شود،گرچه گاهی مسایل تداراکاتی را هم در بر می‌گیرد ولی اکثرا برای‌اینکه‌این برنامه با موفقیت به اجرا در‌اید، لازم است که برنامه های مشروحه زیر نیز به موازات آن تدوین و به موقع اجرا گذاشته شوند.
برنامه زمانبندی تدارک مصالح و مصارف، که گردشکار کارگاه را تنظیم کرده و اجازه نمی‌دهد کهکار بدلیل کمبود مصالح تنظیم شود.
برنامه زمانبندی تأمین ماشین آلات و قطعات یدکی آنها، که مدیریت ماشین آلات را میسر ساخته و از اتلاف زمان بدلیل نبودن تجهیزات در کارگاه یا راکد ماندن سرمایه در کارگاه به صورت ماشین آلات و تجهیزات اضافه بر آنچه مورد نیاز است، جلوگیری می‌نماید.
برنامه زمانبندی تأمین نیروی انسانی، که مدیریت نیروی انسانی، استخدام بموقع افراد لازم و خاتمه دادن به خدمات آنها در زمان مقرر را میسر می‌سازد.  بویژه‌این برنامه اجازه می‌دهد که به افراد شاغل، پیشاپیش اطلاع داده شود که جویای کار دیگری باشند.
برنامه زمانبندی تأمین منابع مالی، که مدیریت سرمایه را میسر ساخته و از زیانهای پیش بینی نشده جلوگیری می‌نماید.
بدیهی است که‌این برنامه ها مستقل از یکدیگر و از برنامه زمانبندی اجرا نیستند و باید در ارتباط کامل با یکدیگر تنظیم و به موقع اجرا گذاشته شوند با تدوین برنامه، گام سوم اجرا به پایانمی‌رسد.

 گام چهارم، شروع عملیات اجرایی و کنترل و بهنگام کردن برنامه
با برنامه زمانبندی تدوین شده، عملیات اجرایی شروع می‌شوند.  برای اجرای موفقیت آمیز برنامه لازم است کار انجام شده بطور مستمر کنترل و با برنامه مقایسه و در صورت لزوم، برنامه بهنگامشود.  ‌این کار مستلزم نمی‌تواند گره از کار اجرا  باز کند.  تایج کنترلها  باید ثبت و پالایش شوند و بر اساس گزارشها  و آمار تهیه شده از نتایج کنترلها، مسیر کار اصلاح گردد.
اگر کنترلها حاکی از پیشرفت کار بیش از میزان پیش بینی شده در برنامه باشند، اجازه می‌دهند که با حک و اصلاح برنامه، مدت زمان کل اجرای طرح کاهش داده شود و اگر کنترلها نشان دهنده عقب ماندن اجرا از میزان تعیین شده در برنامه باشند، هشداری خواهند بود که سازنده را به جستجوی علل عقب ماندگی و رفع علل مزبور و در صورت لزوم جرح و تعدیل برنامه واصلاح مسیر، رهنمون می‌شوند.
باید توجه داشت که ضرورت ندارد کنترلها بسیار پیچیده و دارای دقت ریاضی باشند و به اصطلاح مو را از ماست بکشند.  کافی است در کنترلها اقلام اصلی در نظر گرفته شده و بتدریج با فراهم آمار در هر زمینه، تدفیق شوند ولی استمرار کنترلها و مرتب بودن پالایش آنها، لازمه بهره برداری صحیح از کنترل برنامه است.

 گام پنجم، کنترل کیفیت مستمر
« کنترل کیفیت» باید به عنوان یک  عامل اصلی در برنامه ها گنجانده شود سایر عملهای اصلی بطور مرتب پیگیری شود، برای نشان دادن جایگاه ویژه آن، کنترل کیفیت در چارچوب برنامه به عنوان گامی‌ مستقل ‌این طرز تلقی اجازه می‌دهد که چه در حالت نظارت سنتی، که کنترل کیفیت رسمی‌توسط شخص ثالث انجام می‌شود، و چه در حالت اعمال نظارت توسط خود دستگاه سازنده به منظور تأمین کیفیت با یا بدون حضور شخص ثالث، بتوان کنترل کیفیت را، فارغ از سایر مسایل و مشکلات اجرایی، سازمان داد و به پیش برد.

 گام ششم، ایمنی، حفاظت و بهداشت کار
آنچه در چارچوب‌ این صنعت صورت می‌گیرد  به خاطر انسان و تأمین رفاه بیشتر اوست، عدم توجه به‌ ایمنی، بهداشت و حفاظت آنهایی که مستقیما ً در کار اجرا مشارکت دارند و افراد دیگری که ممکن است درحیطه اثر عملیات اجرایی قرار گرفته و از آن آسیب ببینند.  یک اجرا کننده و سازنده خوب باید کار خود را چنان سازماندهی کند که خطری متوجه افراد دست‌اندرکار اجرا و سایر افرادی که با کارگاه در تماسند، نگردد.

 شرایط لازم برای اجرای موفقیت آمیز طرح
اجرا کنندگان طرحهای ساختمانی باید توجه داشته باشند که علاوه بر آنکه بخش قابل توجهی از ثروت ملی به صورت  ساختمان  از گردش خارج شده و«راکد می‌ماند» فضاهای تولیدی، خدماتی، آموزشی، بهداشتی و غیره نیز که بدست آنان ساخته می‌شوند، اگر بنحو مطلوب اجرا نشده، از پایایی کافی برخوردار نباشند و نتوانند وظایف خود را انجام دهند، اجتماع ضرر خواهدکرد.  اجرای ساختمانها بنحو مطلوب و برخوردار بودن آنها از پایایی کافی، در گروی آن است که برداشتن شش گام اصلی فوق با رعایت جمیع جهات صورت پذیرد.
برای‌اینکه‌این شش گام اصلی با موفقیت برداشته شوند و با مراعات همه جانبه شرایط کار و کارگاه، برنامه‌ای مناسب تهیه و طرح طبق مشخصات مورد نظر، با حداقل هزینه و حصول حداکثر نتیجه اجرا شود، اجرا کننده باید شناخت کافی از مشخصات و همه عوامل مؤثر در کار داشته باشد.
این مسیله در مورد تمام بناها صادق است، هر چند که بسته به حجم کار، نوع کار و سایر شرایط ممکن است  برخی از گامها محدودتر یا گسترده تر باشند.
مشخصات مورد نظر، علاوه بر نقشه ها، در دفترچه مشخصات فنی عمومی‌و دفترچه مشخصات فنی خصوصی درج می‌شوند.  در‌این مدارک، به استانداردهای مصالح و فرآورده ها، استانداردهایآزمایش  و کنترل کیفیت مصالح  و فرآورده ها، آیین کاربردها، آیین نامه ها و ومقررات ملی ساختمانی کشور اشاره می‌شود.  در پیمانهایی که مبتنی بر فهرست بها بسته می‌شوند، بخشی از مشخصات در فهرست مزبور منعکس می‌گردد ‌این فهرست صراحت دارد که بازای انجام چه کاری و با چه مشخصاتی، چه پولی باید به انجام دهنده پرداخت شود.  به عبارت دیگر در فهرست آحاد بها، برای هر یک از اقلام کار، نوع مصالح، نحوه کاربرد و اجرا، مشخصات کار انجام شده و نحوه‌اندازه گیری کار انجام شده ارایه داده می‌شوند. ‌این مدارک را باید تمامدست‌اندرکاران اجرا بشناسند و در موارد لازم از آنها استفاده کنند.

 مدارک رسمی‌ که اجراکنندگان باید بشناسند
مدارکی که برای شناخت مشخصات و سایر عوامل مؤثر در کار « در صنعت ساختمان» موجود و مورد استناد و استفاده مهندسان ساختمان می‌باشند، صرفنظر از کتابها و نشریاتی که اصول نظری و دیدگاههای عملی در آنها تشریح گردیده‌اند، شامل هفت نوع مدرک رسمی‌به شرح زیرند:
•                                   استانداردهای مشخصات مصالح، مواد و فرآورده ها
•                                   استانداردهای آزمایش و کنترل مشخصات
•                                   آیین کاربردها
•                                   دفترچه های مشخصات فنی عمومی‌و اجرایی
•                                   آیین نامه ها
•                                   مقررات ساختمانی
•                                   دفترچه های فهرست آحاد بها
منظور از« استانداردها»  مدارک رسمی‌منتشر شده از طرف سازمانها ذیربط کشور در مورد مشخصات مصالح و فرآورده ها و روشهای کنترل‌این مشخصات است.
استانداردهای مشخصات، بسته به مورد حاوی تمام یا بخشی از قیود و شرایط مربوط به ابعاد هندسی، مشخصات فیزیکی، شیمیایی، مکانیکی و تکنولوژیکی مورد نظر مواد، مصنوعات و و تولیدات و رواداریهای آنها می‌باشند دراستانداردهای آزمایش و کنترل مشخصات، روشهای آزمایش مواد، مصالح و فرآورده ها به منظور بررسی کمی ‌و کیفی مشخصات آنها و چگونگی ارزیابی و پذیرش مواد، مصالح و فرآورده ها بر مبنای نتایج حاصل از آزمایشها، شرح داده می‌شوند منظور از«آیین کاربرها» مدارک رسمی ‌مربوط به روشهای کاربرد مصالح، مواد و فرآورده ها و قیود فنی است که باید در موقع کاربرد رعایت شوند.
در صنایع دیگر «بجز صنعت ساختمان» عموما ً استانداردها برای تأمین قابلیت کاربرد تولیدات و کالاها کافی تلقی می‌شوند.  زیرا تولید کننده با رعایت استانداردها و اعلام انطباق تولیدات خود با استاندارد مشخصی، تلویحا ً حداقل کیفیت مورد انتظار از آن را تضمین می‌کند و مصرف کننده با علم و اطلاع از‌این تضمین تلویحی، متناسب با نیازهای خود، کالای مورد نظر را انتخاب می‌نماید.  در مواردی هم آیین کاربردها و وآیین نامه ها، به عنوان مکمل به کار برده می‌شوند ولی در‌این صنایع کمتر به مقررات و ضوابطی نظیر مقررات ساختمانی برخورد می‌کنیم.
از طریق هماهنگ کردن استانداردها در سطح جهانی، گستره تولید، عرضه و مصرف مواد و فرآورده ها وسعت می‌یابد و کار تولید کننده و مصرف کننده تسهیل می‌شود.  امروز مثلاً ً مصرفکننده‌ایرانی، به برکت وجود استانداردهای بین المللی، بدون دغدغه خاطر، لامپ ساختاسترالیا را برای نصب بر روی سرپیچ ژاپنی خریداری می‌نماید و مشکلی هم برایش پیشنمی‌آید.

مفاهیم و واژه های اولیه:
قرارداد:
عبارتست از قرارداد کتبی یا شفاهی که به موجب آن کارگر در قبال دریافت حق‌‌‌‌‌‌‌ السعی کاری را برای مدت موقت یا غیر موقت برای کارفرما انجام می‌دهد.
قرارداد کار علاوه بر مشخصات دقیق طرفین حاوی موارد زیر است:
الف) نوع کار یا حرفه‌ای که کارگر به آن اشتغال دارد.
ب) ساعات کار تعطیلات، مرخصی‌ها
ج) محل انجام کار
د) تاریخ انعقاد قرارداد
ه) مدت قرار داد
و) موارد دیگر

 کارگر:
کارگر در قانون کار کسی است که به هر عنوان در مقابل(حق‌ السعی) اعم از مزد، حقوق، سهل سود و سایر مزایا به درخواست کارفرما کار کند.
کارفرما :
شخصی است حقیقی(منظور یک نفر) یا حقوقی (منظور در غالب یک شرکت) که کارگر به درخواست و به حساب او در مقابل حق السعی کار می‌کند.  مدیران، مسیولان و به طور عموم کلیه‌ی کسانی که عهده‌دار اداره‌ی کارگاه هستند نماینده کارفرما محسوب نمی‌شوند.
کارفرما مسیول کلیه‌ی تعهداتی است که نمایندگان مذکور در قبال کارگر به عهده می‌گیرند.
پیمانکار:
شخص حقیقی یا حقوقی که برای انجام کار طبق مقررات و شرایط مندرج در آیین نامه گواهینامهصلاحیت پیمانکاری دریافت کرده باشد.
کارگاه:
محلی است که کارگر به درخواست کارفرما یا نماینده او در آنجا کار می‌کند از قبیل مؤ‌سسات، صنعتی، کشاورزی، معدنی، ساختمانی، و امثال آنها.
کلیه‌ی تأسیساتی که به اقتضاء کار متعلق به کارگاه هستند از قبیل نمازخانه، نهار ‌خوری،تعاونی‌ها، مراکز آموزشی،‌ جزء کارگاه محسوب می‌شوند.

انواع ساختمان:
الف) از لحاظ ـ مصالح مصرفی  ب) از لحاظ ـ مصرف

 الف)از لحاظ مصالح مصرفی:
1- ساختمانهای بتنی:
ساختمان بتنی ساختمانی است که برای اسکلت اصلی آن از بتن آرمه استفاده شده باشد در ساختمانهای بتنی سقفها به وسیله دال‌های بتنی پوشیده می‌شود و یا از سقفهای تیرچه بلوک و یا سایر سقفهای پیش‌ساخته استفاده می‌شود و برای دیوارهای جدا کننده از انواع آجر و یا تیغه گچی و یا چوب استفاده می‌شود و ممکن است از دیوار بتن آرمه هم استفاده شود ساختمانهای بتنی دارای عمر طولانی، هزینه زیاد ساخت، مقاومت در برابر آتش‌سوزی می‌باشند.
2- ساختمانهای فلزی:
اسکلت‌این نوع ساختمانها (پل‌ها و ستونها) از پروفیلهای فولادی بوده و اتصالات آن در‌ایران معمولاً از جوش استفاده می‌شود.  سقف‌این نوع ساختمانها به صورت تیرچه بلوک، کمپوزیت و یا طاق ضربی می‌باشد از ویژگی‌های‌این ساختمان می‌توان به زنگ‌زدگی در برابر رطوبت‌، تغییر شکل در برابر آتش سوزی های شدید، اجرای اسکلت سریع صورت می‌گیرد، فضای کمتری اشغال می‌کند.
3- ساختمانهای آجری:
ساختمان‌هایی که تحمل بارهای مرده و یا زنده به عهده دیوارهای آجری باربری باشد، سقف‌این ساختمانها از طاق ضربی و یا سقف تیرچه بلوک با استفاده از شناژهای افقی روی دیوارهای باربر و شناژهای قائم حداقل در 4 گوشه ساختمان در حالت بتن مسلح استفاده می‌شود ضخامت دیوارهای باربر 35 سانتیمتر و دیوارهای غیر باربر 11 سانتیمتری و 5 سانتیمتری استفاده می‌شود.
4- ساختمانهای خشتی و گلی:
این ساختمانها با گل و یا خشت ساخته می‌شوند به علت ضعف مصالح مقاومت چندانی در برابر زلزله ندارند و به طور کلی باید از احداث آنها خودداری گردد.
ب) ساختمان از لحاظ کاربرد:
ساختمانها از لحاظ کاربرد به انواع ساختمانهای مسکونی، اداری، بیمارستانها، انبارها، مدارس و مکانهای عمومی‌مانند
باشگاهها و ورزشگاهها و غیره تقسیم می‌شوند.

شرح کامل کارهای محوطه سازی

خاکها به دو دسته تقسیم می شوند:
خاکهای با واکنش خاک هایی هستند که پس از تثبیت با آهک و عمل آوردن به مدت 28 روز در گرمای 20 درجه سانتیگراد بیش از 5/3 کیلوگرم افزایش مقاومت از خود نشان می دهند. خاکهایی که افزایش مقاومتشان پس از اختلاط با آهک و عمل آوردن کمتر از 5/3 کیلوگرم بر سانتیمتر مربع باشد،خاکهای های بدون واکنش نامیده می شوند. 1- خاکهای با واکنش 2- خاک های بی واکنش

با اضافه کردن آهک خاک می توان میزان تورم خاک را از 7 تا 8 درصد به1/0 درصد کاهش داد. برای تعیین مقاومت برشی خاکها از آزمایش برش سه محوری و برای تعیین چسبندگی خاکها از آزمایش فشار تک محوری استفاده می شود. برای ارزیابی مقاومت خاکهای تثبیت شده با آهک از آزمایش نسبت باربری کالیفرنیا استفاده می شود.

ثبیت خاک با سیمان :

سیمان یکی از موادی است که از آن برای تثبیت خاکها و مصالح سنگی استفاده می شود.  هچنین برای تثبیت رویه های شنی و بهسازی آنها برای آمدوشدهای بسیار زیاد به کار می رود.  معمولاً هر نوع خاک نظیر شن و ماسه و خاکهای ماسه ای و خاکهای لای دار و خاکهای رس با حد روانی کم را می توان با استفاده از سیمان تثبیت کرد ولی خاک آلی، به هیچ وجه مناسب برای تثبیت با سیمان نیست.  میزان سیمان لازم برای تثبیت خاک های ریزدانه بستگی به خواص خمیری خاک دارد.  هر اندازه خاکی درصد ریزدانه بیشتری داشته باشد و یا خمیری تر باشد درصد سیمان بیشتری برای انجام عمل تثبیت لازم خواهد بود. حدود تقریبی سیمان لازم برای تثبیت خاکهای ریزدانه بین 7 تا 20 درصد وزن خشک خاک می باشد.

سیمان یکی از مناسبترین مواد برای اصلاح خاکهای ریز دانه در بستر راههایی است که میزان رطوبت آنها نسبتا زیاد باشد. مقدار سیمان لازم برای تثبیت خاکهای ماسه ای به درجه تخلخل خاک تثبیت شده بستگی دارد. عوامل دیگری که در میزان سیمان مورد نیاز موثرند عبارتند از : درصد شن و درصد مواد ریز دانه.

خاکهای شنی تثبیت شده با سیمان برای لایه های اساس و زیر اساس هر نوع راهی قابل استفاده می باشد. میزان سیمان لازم برای تثبیت خاکهای شنی بین 2 تا 6 درصد وزن خاک متغیر است و بستگی به درصد مواد ریزدانه دارد. مقاومت فشاری اینگونه خاکها در حالت تثبیت شده خیلی زیاد و بین 70 تا 140 کیلوگرم بر سانتی متر مربع می باشد.

تثبیت خاک با قیر :

تثبیت خاک با قیر برای خاکهای درشت دانه و شنی که مقدار ریزدانه آنها خیلی زیاد و خواص خمیری آنها نیز کم است مناسب می باشد. خاکهای ریزدانه با خواص خمیری زیاد برای تثبیت با قیر مناسب نیستند.  بطور کلی قیر های مایع مناسب برای تثبیت خاکهای ریزدانه هستند. میزان متوسط قیر برای تثبیت خاکهای ریز دانه حدود 4 تا 8 درصد وزن خاک است. در مورد خاکهای ماسه ای، ماسه همراه با مقدار کمی ربزدانه به خوبی با قیر تثبیت می شود. مقدار مواد ریزدانه در خاکهای ماسه ای نباید از 25 درصد تجاوز کند.

تراکم خاک:

عملی است که طی آن حفره های موجود در میان ذرات از بین رفته و از حجم فضای خاک در اثر بارگذاری کاسته می شود.  کوبیدن و متراکم کردن خاک توسط انواع غلتک ها صورت می گیرد.

غلتک چرخ فولادی : این غلتک سه نوع می باشد:

غلتک چرخ فولادی 3 چرخ

غلتک چرخ فولادی تاندوم

غلتک چرخ فولادی سه چرخ تاندوم :این غلتک برای کوبیدن خاکهای دانه ای شن و ماسه و سنگشکسته مناسب می باشد. همچنین از این غلتک برای اتو کردن خاکهایی که قبلا با غلتکهای پاچه بزی کوبیده شده اند. توانایی تراکم این نوع غلتک برای متراکم کردن 10 تا 15 سانتی متر خاک در 8 بار حرکت رفت و برگشت می باشد. از این علتک می توان برای متراکم کردن خاک در شیب های تا 12% نیز استفاده کرد.

غلتک چرخ لاستیکی: این غلتک در دو نوع یافت می شود:

غلتک چرخ لاستیکی سبک وزن، چرخ های کوچک، غلتک چرخ لاستیکی سنگین وزن با چرخ های بزرگ

این نوع غلتک قابلیت متراکم کردن خاک با عمل ورز دادن می باشد. غلتک های چرخ لاستیکی سبک برای متراکم کردن و کوبیدن خاکهای ماسه ای، رسها، لای های یا مخلوطی از آنها بکار می روند. غلتک چرخ لاستیکی سبک خاک را تا ضخامت 20 سانتی متر و غلتک چرخ لاستیکی سنگین خاک را تا ضخامت 60 سانتی متر متراکم می کند.

انواع قیر :

قیر یا بصورت طبیعی از معادن قیر استخراج می شود یا از پسمانده تبخیر نفت خام بدست می آید. قیر طبیعییا در سنگهای قیر یافت می شود و یا از دریاچه های قیر بدست می آید. قیر طبیعی در اثر تبخیر روغن های سبک و نفت خامی که از منابع نت زیرزمینی به طرف بالا نفوذ می کند و در مجاورت هوا و تابش آفتاب قرار می گیرد بوجود می آید.

انواع قیر نفتی :

قیر خالص : قیر های نفتی خالص از پسمانده پالایش نفت خام در برجهای تقطیر بدست می آید. در حین تقطیر نفت خام روغن های سبک تر در درجه حرارت پایین تر تبخیر شده و با بالا رفتن درجه حرارت روغن های سنگین تر از ان جدا می شوند. آنچه که در این برجها باقی می ماند، قیر خالص می باشد.

قیر های دمیده: این نوع قیر ها از دمیدن هوای داغ به قیر خالص در مرحله آخر عمل تصفیه بدست می آید. قیرهای دمیده حساسیت کمتر نسبت به تغییرات درجه حرارت دارند. لذا در حرارت های بالاتر خیلی بهتر است قیر اولیه حلات سخت خود را حفظ می کنند. در راه سازی از قیر های دمیده برای پر کردن ترک های رو سازی و همچنین حفرات و فضاهای خالی زیر دالهای بتنی استفاده می شوند.

قیر های محلول : قیر محلول یا قیر مخلوط از حل کردن قیر های خالص در روغنهای نفتی نظیر بنزین،نفت،گاز یا نفت کوره بدست می آید. هر اندازه تعداد روغن های نفتی در قیر محلول بیشتر باشد، روانی آن بیشتر و کند روانی آن کمتر خواهد بود. نوع روغن نفتی مورد استفاده در قیر های محلول در سرعت گرفتن آنها تأثیر دارد. اگر از بنزین برای حل کردن قیر خالص استفاده شود،قیر مایع بدست آمده را قیر تند گیر گویند و اگر از نفت برای حل کردن قیر خالص استفاده شود قیر مایع حاصل را کند گیر گویند. هرگاه از روغن های سنگین تر نظیر نفت گاز یا نفت کوره استفاده شود، در محلول حاصل قیر دیر گیر گفته می شود.

آزمایشات قیر :

آزمایش درجه نفوذ : این آزمایش برای تعیین سختی نسبی قیر های خالص و قیر های دمیده بکار می رود. طبق تعریف درجه نفوذ یک قیر مقدار طولی بر حسب دهم میلیمتر است که سوزن استانداردی با شکل معین در مدت 5 ثانیه تحت اثر وزنه 10 گرمی در قیر مورد آزمایش که درجه حرارت آن 25 درجه سانتیگرا د است فرو رود. درجه نفوذ کمتر نشاندهنده سخت تر بودن قیر و درجه نفوذ بیشتر نشان دهنده نرم تر بودن قیر است.

آزمایش کند روانی : این آزمایش برای تعیین خاصیت روانی قیر ها در درجه حرارت های بالا صورت می گیرد.

آزمایش درجه اشتعال : درجه اشتعال قیر ها درجه حرارتی است که وقتی گرمای قیر به آن درجه می رسد با نزدیک کردن شعله ای به سطح آزاد قیرسطح آن آتش می گیرد. انجام این آزمایش از آن جهت مهم است که با تعیین درجه اشتعال یک قیر حداکثر درجه حرارتی را که در آن می توان قیر را بدون خطر آتش سوزی کرد بدست می آید.

آزمایش تعیین درجه نرمی قیر : بمنظور مقایسه حساسیت قیر ها نسبت به تغییرات درجه حرارت آزمایش تعیین درجه نرمی انجام می شود.

انتخاب نوع قیر برای مصارف روسازی :

اگر درجه حرارت متوسط سالیانه منطقه ای زیاد باشد باید از قیر کند روان تری برای ساختن روسازی آسفالت استفاده کرد. هر اندازه تعداد و وزن وسایل نقلیه بیشتر باشد باید از قیر کند روان تری برای ساختن مخلوط های قیری استفاده کرد. هر اندازه تخلخل سطح بیشتر باشد باید از قیر محلول کند روانتری استفاده کرد. بهتر است در مناطق آب و هوای سرد و خشک از قیرهای محلول و در آب و هوای مرطوب با مصالح سنگی مرطوب از امولسیون قیر استفاده کرد.  از مخلوط کردن قیر در آب به کمک یک ماده امولسیون ساز، امولسیون قیر بدست می آید.

آسفالت :

مخلوط های قیری که به نام آسفالت موسومند از اختلاط قیر و مصالح سنگی بوجود می آیند. آسفالت ها انواع مختلفی دارند و از آنها برای ساختن لایه های رویه اساس و زیر اساس و روسازی راهها استفاده می شود. بطور کلی به دو قسمت تقسیم می شوند:آسفالت های سرد و آسفالت های گرم

-آسفالت سرد : به مخلوطی از مصالح سنگی و قیر محلول یا قیر خالص اطلاق می شود. که اختلاط مصالح آن در درجه حرارت محیط صورت می گیرد. در بعضی مواقع ممکن است فقط نیاز به گرم کردن قیر باشد ولی مصالح حرارت داده نمی شود. این نوع آسفالت یک لایه نازک رویه آسفالتی است که برای راههای فرعی و راههای اصلی و خیابان ها که میزان تردد در آنها کم است به کار می رود. مصالح سنگی به کار رفته بایستی تمیز، سخت و بادوام بوده و از شن و ماسه شکسته یا سنگهای کوهی تهیه شود. طبق آیین نامه بایستی اندازه دانه های بزرگتر مصالح حداکثر 12 میلیمتر باشد چون در غیر این صورت سطح آسفالت بیشتر از حد زبر شده و در اثر تردد وسایل نقلیه سر و صدای زیادی ایجاد می شود.
قیر مناسب برای تهیه آسفالت سرد قیر های خالص با درجه نفوذ زیاد قیر های محلول و امولسیون قیر می باشد. آسفالت های سرد شامل 3 نوع می باشند:آسفالت سرد پیش اندود و آسفالت سرد پرودمیکس

-آسفالت گرم : ترکیبی است از مصالح سنگی مرغوب خوب دانه بندی شده با حداقل فضای خالی و قیر خالصی که سطح دانه ها را اندود کرده و آنها را به یکدیگر چسبانده است. آسفالت گرم در کارخانه و در دمای 80 تا 170 درجه سانتیگراد تهیه شده و در همین درجه حرارت در سطح راه پخش و کوبیده می شود. مصالح سنگ بتن آسفالتی شامل مصالح ریز دانه، درشت دانه و گرد سنگ ( فیلر) می باشند.

گرد سنگ یا فیلر به مصالحی اطلاق می شود که از الک نمره 200 عبور کرده و حداکثر قطر آن کوچکتر از 09/0 میلیمتر می باشد. مهمترین نقش فیلر در بتن آسفالتی این است که سبب افزایش عمق روسازی و ازدیاد مقاومت آن در برابر تأثیر های آب بر افزایش قدرت باربری، کاهش تغییر شکل بتنی، افزایش مقاومت فشاری و برشی لایه می شود.

قیر مصرفی در بتن آسفالتی باید از نوع قیر خالص با درجه نفوذ بالا باشد که از تقطیر مستقیم مواد نفتی حاصل می شود. بطور کلی قیر با درجه نفوذ کمتر برای محورهایی با ترافیک سنگین و آب و هوای گرم و خشک و قیر با درجه نفوذ بیشتر برای ترافیک سبک با آب و هوای سرد توصیه می شود.

افزایش استقامت بتن آسفالتی با افزایش نسبت درصد قیر مصرفی تا رسیدن استقامت به یک مقدار حداکثر ادامه یافته و پس از آن با افزایش قیر از استقامت بتن آسفالتی بشدت کاسته می شود.

اجرای یک لایه بتن آسفالتی یا آسفالت گرم شامل مراحل زیر است:

آماده کردن سطح راه : لایه آسفالتی ممکن است بر رویه یک لایه آسفالتی یا بتنی و یا یک لایه غیر آسفالتی مانند قشر های شنی ساخته شود. در این حالت باید بستر کار از هر گونه مواد خارجی مانند گل و لای و گرد و خاک پاک شده و سطح راه عاری از مصالح شل و کنده شده باشد.

اندود نفوذی یا پرمیکت : در مواردی که لایه بتن آسفالتی بر روی یک لایه غیر آسفالتی ساخته می شود،باید سطح غیر آسفالتی موجود قبل از اجرای لایه بتن آسفالتی قیر پاشی شود. این قشر نازک قیر به نام اندود نفوذی یا پرمیکت معروف است.

میزان قیر مصرفی با توجه به تخلخل قشر اساس بین 8/0 تا 2 کیلوگرم در مترمربع تاخیر می کند. اجرای اندود نفوذی باید در مواقعی انجام شود که هوا بارانی و مه آلود نبوده و سطح راه خشک و دارای رطوبت جزیی باشد.

اندود سطحی یا تک کت : لایه نازک از امولسیون قیری یا قیر خالص با درجه نفوذی زیاد یا قیر تندگیر که بین دو لایه رویه یا توپکا و لایه آستر یا بیندر قرار گرفته تا دو لایه آسفالتی به خوبی به یکدیگر بچسبد که به آن اندود سطحی یا تک کت گفته می شود. مقدار این اندود همواره بین 2/0 تا 6/0 کیلوگرم در متر مربع متغیر می باشد.

تاریخچه شهرنشینی و شهرسازی

شهر چیست ؟
شهر مجموعه‌ای از ترکیب عوامل طبیعی، اجتماعی و محیط های ساخته شده توسط انسان است که در آن جمعیت ساکن متمرکز شده است. جمعیت در این مجموعه به طور منظمی درآمده و آداب و رسومی را برای خود ابداع کرده است.

تعاریف مختلف شهری :1- تعریف عددی2- تعریف تاریخی3- تعریف حقوقی

1- تعریف عددی :
مرکزی از اجتماع نفوس که در نقطه‌ای گرد آمده و تراکم و انبوهی جمعیت در آن از حد معینی پایین تر نباشد. بر این اساس در بیشتر ممالک حد جمعیت شهر 2500 نفر است.

2- تعریف تاریخی :
برخی از علما معتقدند ، که مراکزی که از قدیم نام شهر به آن اطلاق شده است، به عنوان شهر شناخته می شوند.

3- تعریف حقوق :
در دوره‌های گذشته، شهرها دارای امتیازاتی بودند، که در روستاها نبود. مانند حق داشتن بازار و خدمات نظامی .

عوامل پیدایش شهرها

1- مازاد تولید محصولات کشاورزی

2- توسعه شبکه راهها و تمایل بشر به ایجاد یک زندگی دسته جمعی

3- توسعه مبادلات کالا و پیشرفت های تاریخی

4- عوامل طبیعی مانند وجود آب، مساعدت زمین و خاک

عوامل گسترش شهرها :
1- تحول در حمل و نقل و سرعت مبادلات .

2- پیدایش تخصص و تقسیم کار

3- ازدیاد جمعیت

4- توسعه مهاجرت ها

5- تمرکز صنعت و مهاجرت

6- توسعه مراودات اقصادی

7- بالا رفتن سطح درآمد

8- تنوع در مشاغل

9- پیدایش و گسترش وسایل ارتباط جمعی

 شهرسازی چیست ؟
مجموعه روشها و تدابیری که متخصصین امور شهری بوسیله آن شهرها را بهتر می سازند به شهرسازی یا علم تنیسق شهرها شهرت دارد.

از دیدگاه دیگر ، شهرسازی عبارتست از مطالعه، طرح ریزی و توسعه شهرها با در نظر گرفتن احتیاجات اجتماعی و اقتصادی .

تاریخچه و خاستگاه شهرسازی :
1- لوکوربوزیه معتقد است : « آغاز شهرسازی معاصر به پایان قرن هفدهم، زیالی لوئی چهاردهم است و او را نخستین شهرساز دنیای غرب بعد از تمدن روم می داند »

2- زیگفرید معتقد است : «آغاز شهرسازی معاصر به سالهای آخرین قرن شانزدهم بر می‌گردد. یعنی – دوره پاپی سیکستوس پنجم – که وی را اولین شهرساز مدرن می داند.

3- زیرلو معتقد است : «نظام جدید خانه‌سازی در حومه‌ها که امکان جرایی یک نفر از همسایه‌اش را میسر می سازد، ترجمان تجملی خانه‌های بشر اولیه است.

در ادامه ی همین تحقیق در قسمت «تحولات شهرسازی» به صورت مفصل وجامع تری به این موضوع خواهیم پرداخت .

وظایف شهرسازی :
1- طرح و تنظیم نقشه‌های جدید

2- توزیع صحیح تأسیسات شهری و برنامه‌ریزی جهت حمل و نقل شهری

3- بسط روابط اجتماعی و اقتصادی

4- ایجاد محیط‌های راحت و سالم

5- کاستن از اثرات سوء زندگی شهری

 شهر ساز کیست ؟
در حقیقت شهرسازی یا طرح و برنامه‌ریزی شهری عبارت از دو پدیده محیط و انسان هستند، که در کنار هم جوامع زیستی را به وجود آورده اند.

شهرساز به ایجاد رابطه‌ای منطقی بین انسان و محیط زیست مبادرت می کند.

امروزه متخصصین شهرسازی در زمینه مسائل شهرسازی، در دو رشته اصلی برنامه‌ریزی شهری (Urban planning) و طرح ریزی شهر (Urban Design) ایفای نقش می‌پردازند.

شهر سازی و ترافیک

در آغاز شهر سازی مدرن در ایران در طرح های شهری، مهندسی ترافیک به عنوان یکی از شاخه های مهم شهرسازی به لحاظ سهم معابر در کالبد شهر و نیاز به گسترش جمعیت شهرها و خصوصا تهران، با پدیده ی ظهور کلان شهرها در کشور عملا جمعیتی بیش از پیش بینی های طرح های جامع حصوصا در کلان شهر تهران را شاهد هستیم.

پیچیدگی ترافیک تهران روز به روز گوی سبقت را از تحقیقات و مطالعات کارشنانه و دستاوردهای آن رامی رباید و همواره جلوتر از راه حل های حرکت می کند. مدیران شهری در تکاپوی حل مساله، تدابیرو سیاست های گوناگونی اتخاذ می کنند که غالبا به صورت مسکن های مقطعی، مدت زمانی بیماری را التیام می بخشد. معضل ترافیک تهران اگرچه ویژگی های خاص خود را داراست، لیکن در کلیت عام خود جدا از مسائل و ویژگی های ترافیک در دیگر کلان شهرهای جهان و خصوصا جهان سوم نیست.استفاده از تجربیات موفق دیگر کشورها در زمینه ی ترافیک می تواند ریسک های ناشی از آزمون وخطای شیوه های مختلف را به حداقل کاهش دهدبهبود شبکه حمل و نقل عمومی   مدیران شهری با مطالعات دقیق و دستیابی به بانک اطلاعاتی قوی و به روز از کمیت و کیفیت سفرهای  درون شهری و با توجه به الگوی انتخابی شهروندان برای سفرهای درون شهری که تابعی از زمان، هزینه و آسایش و راحتی سفر است باترسیم الگوی بهینه سفر سعی می کنند ترکیبی مطلوب از وسائل حمل و نقل را در تناسب با معابر شهری و تقاضای سفر به کار گیرند.احداث، گسترش یا تعریض و اصلاح معابراحداث خیابان ها و اتوبان های جدید شهری غالبا در افق طرح های ساختاری بلندمدت و میان مدت در امتداد رشد جمعیت و نیازهای ارتباطی گسترده جامعه ی شهری پیش بینی می شود و به موازات تحقق پیش بینی طرح های بالا دست در بعضی محورهای تردد که به سبب فراتر رفتن نیازها از پیش بینی ها، معابر شهر پاسخگوی مناسبی نیست. اقداماتی از قبیل گسترش، تعریض یا اصلاح معابر با تاکید بر حفظ هویت، منظر و در کل حفظ هماهنگی و توازن در ساختار منطقه ی شهری و مناطق مجاور انجام می پذیرد.

محدود کردن استفاده از اتومبیل هادر مقاطعی مدیریت شهر جهت روان کردن ترافیک مراکز عمده ی شهری، طرح های ویژه ای در معابرشهر را طراحی می کند که از جمله می توان طرح های محدوده ممنوعه در مراکز پرترافیک شهر و نوبت بندی اتومبیل ها برای ورود به شهر بر اساس شماره پلاک یا پرداخت حق استفادهاز بزرگراه ها و خیابان های پرتراکم را نام برد.

تغییر یا اصلاح قوانین کاربری اراضی اصولا در طرح های نوین شهری الگوی کاربری اراضی متناسب با شبکه حمل و نقل عمومی و در ارتباط با آن پیش بینی می شود. در خصوص ساماندهی کاربری های موجود شهری با هدف مدیریت تقاضای حمل و نقل درون شهری و کاهش سفرها، شیوه هایی چون عدم تمرکز خدمات و چند قطبی کردن مراکز عمده ی خدماتی شهر، انعطاف ساعت کار و...به کار می رود کنترل( محدودیت) مالکیت خودرو مدیریت کارآمد، تقاضای سفر از طریق مدیریت، مالکیت وسایل نقلیه و استفاده از آن از جمله سیاست های شهرهایی است که عمدتا به سبب مالکیت کنترل نشده ی سواری های شخصی و استفاده  ازآنها دارای ترافیک سنگینی هستند. محدودیت مالکیت خودروها از طریق ابزارهای متنوع مالیاتی و دریافت مالیات های سنگین از دارندگان وسایل نقلیه ی شخصی و مالیات های تصاعدی سالانه راه ها  انجام می پذیرد و شامل مالیات استفاده از خودروی شخصی در ساعات کاری هفته و نیز خیابان های مرکزی شهر می شود.

البته باید توجه داشت که در کنار این راهبرد، سیاست های مدیریت شهر علاوه بر عرضه خدمات و حملو نقل عمومی با کیفیت مناسب و راحت، اطلاع رسانی قوی و شفاف از مسایل ترافیک و بیان ضرورتاتخاذ سیاست فوق در جهت کنترل ترافیک و راحتی شهروندان است.

کوتاه درباره شهرهای جدید

تعریف شهر جدید 
شهر جدید ،اجتماعی برنامه ریزی شده ،ارادی با اهداف معین از پیش تعیین شده و برخوردار از تمام تسهیلات لازم برای یک محیط مستقل است .معمولا شهرهای جدید برای تمرکز زدایی کالبدی ، اقتصادی و اجتماعی در ناحیه شهری شهرهای بزرگ طراحی می شوند تا با وجود جاذبه های نزدیکی به شهرهای بزرگ جمعیت ،به خروج از مادر شهر تشویق شوند تا اسکان همراه اجرای برنامه های توسعه اقتصادی – اجتماعی فراهم آید .

پیشینه شهرهای جدید در جهان :

شهر های جدید در بیشتر دوره های تاریخی ، بویژه از آغاز شهز نشینی در دورترین نقاط دنیا طراحی و ساخته شده اند .احداث این شهرها در مواردی به مثابه برنامه برای تحقق بخشی از سیاست حکومتها بوده است که در این زمینه می توان از شهرهای جدید بابلی و آشوری در بین النهرین ،موهنجودارو در ایندوس ،کاهن در مصر ،میلیتوس و پرنیس در یونان و تعدادی از مراکز شهرهای جدید در آفریقا نام برد.

انگلستان در مورد شهرهای جدید تجربه ای پنجاه ساله دارد که تاکنون برای دو میلیون نفر واحد مسکونی و برای یک میلیون نفر استغال ایجاد کرده است.درواقع ساخت شهرهای جدید در بریتانیا بعد از جنگ دوم جهانی در پیش گرفته شد .

همچنین پس از کشف آمریکا توسط کریستف کلمب در سال 1492 در ساحل جنوبی جزایر اسپانیولی شهر جدیدی ساخته شد.به هر حال باید پذیرفت که شهرهای جدید ،پیش نمونه هایی برای تجدید ساختار و نوسازی شهرهای بزرگ هستند و در این راستا پس از قرن بیستم نظریه های متعدد شهری و طرحها و الگوهای مختلفی برای ساماندهی فضایی شهرها به خصوص شهرهای بزرگ ارائه می شود .

اهداف عمده ایجاد شهرهای جدید :

1) اجرای طرح کالبدی ملی و توزیع متناسب جمعیت و اشتغال در سطح کشور در ارتباط با هدفهای استراتژیک و محدودیت منابع آب و خاک و انرژی

2) ایجاد مناطق مسکونی برای کارکنان یک یا چند فعالیت جدید الاحداث اقتصادی و جمعیتی

3) کمک به اجرای کمی و کیفی برنامه های توسعه مسکن و ایجاد تعادل در بازار مسکن