به طور کلی آبادیهای کشور ما از چند دیدگاه قابل بررسی است که از آن جمله به موارد زیر اشاره می شود .
- روستاها از نظر تعداد جمعیت ، تفاوت های فاحشی با هم دارند ، به نحوی که در بعضی از آنها بین 2000 تا 5000 نفر و در تعداد زیادی از آنها تا حدی کمتر از 500 نفر و به طور عمده کمتر از 250 نفر ساکن وجود دارد .
- شمار زیادی از روستاهای کشور ما از نظر موقعیت مکانی , شرایط استقرار و پراکندگی با یکدیگر متفاوت است . بسیاری از آنها در جوار هم و بعضی در فاصله ای دور از هم قرار گرفته است . بسیاری از آنها در مسیر راههای ارتباطی و خیل دیگری اصولا راه ارتباطی ندارد . بعضی از آنها در نواحی دشتی و برخی دیگر در نواحی کویری یا کوهستانی قرار دارد .
- از نظر شرایط آب و هوایی و خصوصیات طبیعی نیز روستاها با یکدیگر متفاوت اند . گروههای عمده ای در جوار منابع آب و برخی با کمبود آن روبرو می باشد .
- روستاها و بویژه آنهایی که دارای جمعیت کمتر از 500 نفر می باشند ، از نظر امکانات دارای کمبودهایی می باشند .
- بیشتر روستائیان به صورت سنتی و به دور از پیشرفتهای فنی کشاورزی و دامداری به کار خود ادامه می دهند . از این رو منابع مالی و معیشتی و سطوح درآمدی کافی در اختیار ندارند . این خود از جمله مهمترین عوامل مهاجر برانگیز روستایی می باشد .
روستا های ایران
به طور کلی آبادیهای کشور ما از چند دیدگاه قابل بررسی است که از آن جمله به موارد زیر اشاره می شود .
- روستاها از نظر تعداد جمعیت ، تفاوت های فاحشی با هم دارند ، به نحوی که در بعضی از آنها بین 2000 تا 5000 نفر و در تعداد زیادی از آنها تا حدی کمتر از 500 نفر و به طور عمده کمتر از 250 نفر ساکن وجود دارد .
- شمار زیادی از روستاهای کشور ما از نظر موقعیت مکانی , شرایط استقرار و پراکندگی با یکدیگر متفاوت است . بسیاری از آنها در جوار هم و بعضی در فاصله ای دور از هم قرار گرفته است . بسیاری از آنها در مسیر راههای ارتباطی و خیل دیگری اصولا راه ارتباطی ندارد . بعضی از آنها در نواحی دشتی و برخی دیگر در نواحی کویری یا کوهستانی قرار دارد .
- از نظر شرایط آب و هوایی و خصوصیات طبیعی نیز روستاها با یکدیگر متفاوت اند . گروههای عمده ای در جوار منابع آب و برخی با کمبود آن روبرو می باشد .
- روستاها و بویژه آنهایی که دارای جمعیت کمتر از 500 نفر می باشند ، از نظر امکانات دارای کمبودهایی می باشند .
- بیشتر روستائیان به صورت سنتی و به دور از پیشرفتهای فنی کشاورزی و دامداری به کار خود ادامه می دهند . از این رو منابع مالی و معیشتی و سطوح درآمدی کافی در اختیار ندارند . این خود از جمله مهمترین عوامل مهاجر برانگیز روستایی می باشد .
- بخش عمده ای از ساختمان های روستایی کشور فرسوده شده و قسمتی نیز در دوران جدید ساخته شده است . مجموع آنها در مواجهه با زلزله ، سیل و دیگر عوامل نامساعد طبیعی قابلیت مناسبی نداشته و از این رو به نسبت نقاط شهری در معرض صدمات جانی و مالی بیشتری قرار دارند .
- ترویج بهداشت و توسعه تاسیسات درمانی در این روستاها توسعه چندانی ندارد . از این رو روستائیان به طور عمده در معرض بسیاری از بیماری ها قرار دارند .
- محصولات عمده ی تولیدی روستاها از نظر بازاریابی ، بازار خوبی را در اختیار ندارد و بسیاری از محصولات تحت تاثیر واسطه ها و سلف خرها با قیمت های ارزانی خریداری می شود و یا روی دست روستائیان می ماند .
- خیل عظیمی از روستائیان در اثر وجود عوامل جاذب شهری به سوی شهرها مهاجرت کرده اند . این مورد ضمن کاهش تولیدات کشاورزی و نیروی شاغل در این بخش ، روستائیان را به سوی فضاهای نامتجانس و غریبه ی شهری سوق داده و با انبوهی از مشکلات مانند مسکن ، کار و تامین نیازهای اولیه مواجه گردانیده است .
روستاهای کشور ما پس از طی یک دوره ی پر ملال ارباب و رعیتی و مالکیت مطلق العنان بر روستاها ، به طور عمده قوام و اساسی را که در طول قرنهای متمادی به طور عرفی دارا گردیده بود ، در اثر تغییر مدیریت روستایی ، رواج وسایط ارتباط جمعی ، و تغییرات جمعیتی و کالبدی ، به سویی نهاده است . در بعضی از آنها معیشت کشاورزی و دامداری ، جای خود را به مشاغل خدماتی داده است .
درمقابل مشکلات و مسائل زندگی در روستاها که شمه ای از آنها در بالا آمد و در اثر برنامه های مقطعی عمران شهری و منطقه ای که تاثیر بسیار مهمی را بر روستاها گذاشته ، روز به روز روستا نشینی در مقابل شهرنشینی عقب نشینی کرده است . بر این موارد باید تمرکز بیشتر جمعیت در نواحی شهری و آثار ناموزون ناشی از مهاجرت ها را افزود . در مقابل این مشکلات که علی الخصوص از دوران پس از اصلاحات ارضی و شروع به صنعتی شدن کشور نضج گرفته ، عمده ی برنامه های عمرانی کشور در زمینه ی توسعه اقتصادی و اجتماعی مراکز سکونتی نتایج زیر را به دست داده است :
- اجرای برنامه های اقتصادی و اجتماعی در نقاط پرجمعیت باعث دور افتادن نواحی روستایی به ویژه روستاهای دور افتاده شده است .
- تهیه طرحهای هادی و جامع و تفصیلی و ایجاد شهرکهای همجوار با شهرها به منظور حل معضلات زندگی شهری و اسکان جمعیت در آنها بوده و از اینرو تهیه طرحهای عمرانی در سطح بعضی از روستاها نتایج مطلوبی را به دست نداده است . بلکه در برخی موارد نتیجه معکوس داشته است .
- ایجاد بازارهای کار ناشی از صنعت در نقاط شهری و رواج مشاغل خدماتی و مبادله ای و غیر تولیدی ، عامل مشوقی در جذب جمعیت آماده به کار روستایی بوده است .
- استفاده ی شتابزده از بعضی از فنون عمرانی کشاورزی و دامداری مانند حفر چاههای عمیق یا تغییر مراتع به اراضی کشاورزی ، در کوتاه مدت دارای نتایج مفید و در بلندمدت دارای دست آوردهای منفی بوده است . به نحوی که امکان حیات یک مورد باعث ممانعت از ادامه ی حیات مورد دیگر شده است .
به عنوان مثال ارائه برخی از خدمات رفاهی در نقاط شهری جذب جمعیت روستایی را به دنبال داشته است و ایجاد یک مرکز صنعتی ، جمعیت شاغل در کشاورزی را به سوی خود سوق داده است .
- اگر چه تلاش در زمینه ی بهبود شرایط روستایی کشور بویژه در سالهای پس از انقلاب اسلامی در طیف گسترده ای مطرح شده و برنامه های عمرانی زیادی مانند برق رسانی ، آب رسانی ، تشکیل تعاونی ها راه سازی و بهبود منابع آب و طرحهای عمرانی دیگری در روستاها به مرحله انجام رسیده ، ولی در مقابل خود طیف بسیار گسترده ی توسعه شهری را با ایجاد مشاغل ، توسعه تاسیسات رفاهی ، بالا رفتن سطح درآمد و تنوع مشاغل ( در مقام مقایسه با روستا ) به همراه داشته و همین عوامل بر تشدید و تشتت مهاجرت های روستایی مهمترین اثر را گذارده است .
- تهیه طرحهای هادی روستایی با انجام برنامه های عمرانی و زیربنایی در نقاط شهری مترادف بوده و انجام مقدمات عمرانی در شهرها خود عامل مشوقی برای جذب جمعیت روستایی و به عبارتی عقب ماندن بیشتر نواحی روستایی از نواحی شهری گردیده است . در این مورد به تعداد طرحهای توسعه و عمران ، تفصیلی ، آماده سازی ، ایجاد شهرهای جدید از یک سو و توسعه مسکن سازی و رفع نیازمندی های جنبی آن ، عمران و آبادی و زیباسازی در شهرها و مقایسه آن ها با اقدامات عمرانی در روستاها اشاره می شود .
- فرهنگ روستانشینی با غنای تاریخی خود از دیدگاه مختلف توان مقاومت در مقابل آثار فرهنگ شهری را نداشته است . روستا با توجه به موقعیت خود در حال از دست دادن سنتها و آداب و رسوم خود بوده است .
- از دیدگاه اقتصادی ، بر اساس عوامل مختلفی که به اجمال ذکر آنها رفت ، سطح درآمد خانوارهای روستایی با سطح هزینه ها و تورم های اقتصادی ، از هماهنگی لازم برخوردار نبوده است . به طور عمومی روستائیان توان مالی مناسب را نداشته و حتی برای تامین بعضی از مایحتاج غذایی نیازمند شهرها گردیده اند .
- بسیاری از عوامل دیگر را که بر پهنه زندگی در روستاها موثر واقع شده و آثاری را نیز به همراه داشته ، باید افزود . کاهش شدید جمعیت ایلی و عشیره ای و در نتیجه کاهش دامداری ، توسعه آثار کویر یا خشک شدن اراضی کشاورزی و باغی ناشی از مهاجرت به عنوان مثال آورده می شود .
معماران مکتب مدرنیسم با این فرض که فرم ساختمان اساسا تحت تاثیر منظور و هدف از بهره برداری آن را ارائه داده اند که اهمیت بسزایی در پاسخ به نیازهای اساسی داشت . آنها برای مواردی نظیر پاسخ به تاثیر فرهنگ و یا انسجام در بافت شهری اهمیت یکسانی قائل نبودند.
معماری مدرن به سبب توسعه برج های مسکونی ، اداری و مراکز خرید نتوانسته نیازهای یک خانواده را برای زندگی در یک خانه مناسب برآورده سازد لذا در چنین معماری اگر آنها را بدون فکر در کنار یکدیگر قرار بدهیم ، نخواهند توانست یک شهر منسجم را بوجود آورند.
این نمونه های اولیه ، محیط جدا شده ای را بوجود آورده اند که تنها در خدمت یک منظور قرار دارد و مردم ، ساختمانهای رفیع را بعد از انجام کارهای بخصوصشان فوری ترک می کنند. مناطق آپارتمان نشین در خلال روز خالی هستند و مناطق اداری بعد از ساعت 5 ترک می شوند . مناطق شهری مدرن شامل ساختمانهای تک عملکرده فاقد آن پیچیدگی و مشغولیت زندگی می باشند که هنوز در فضاهای شهرهای قدیمی وجود دارد.
اکنون این وظیفه ماست که این قسمتهای جدا را کنار هم قرار بدهیم ، تا فرم و فعالیت های آنها یکدیگر را کامل کند و مجددا یک زندگی شهری زنده را ایجاد کند.
محدودیت های موجود در ساخت سازه های چندمنظوره
در چند سال گذشته در شهر تورنتو جدال بزرگی که منشا آن تغییر آئین نامه های مربوط به اجازه ساخت ساختمانهای چندعملکرده بود ، جریان داشته است . جدال اصلی که در مقابل این حرکت وجود داشت از این قرار بود که ترکیب چند عملکرد ، در درون یک ساختمان ، غیراقتصادی است . ادعا می شد که ترکیب فضاهای مسکونی و تجاری نه تنها از دید ساختمان سازی و از نظر اقتصادی مناسب نیست بلکه از دیدگاه مدیریتی و عملیاتی نیز فاقد سودمندی می باشد.
اما آمار مورد استفاده در این بحث فقط تخصصی شدن صنعت ساختمان را آنگونه که امروز وجود دارد منعکس می سازد. سالها روشهای مرسوم ساختمان سازی ، ساخت اقتصادی ساختمانهای تک عملکرده را ممکن ساخته است . نباید فراموش کنیم که اولین نمونه های ساختمانهای تک عملکرده مخصوصا باتوجه به نظریه های کارشناسی امروز ، فاقد کارآیی بودند. فقط تجربه و رفع نواقص بوده است که اکنون باعث سهولت در زمینه مسائل مالی ساختمان شده است ، اما حتی بعد از زمانیکه تمام مناطق شهری توسط این گونه ساختمانها اشغال شد و به ضرر شهر منجر گشت ، آنگاه منافع اقتصادی از دید اقتصاد شهری مورد سئوال قرار گرفت.
ساختمانهای چندعملکرده می توانند از سوددهی بیشتر و یا برابری برخوردار باشند ، اما از یک طرف آئین نامه های ساختمان و از طرف دیگر طرز تفکرات مالی ، مخالف این ویژگی چند عملکردی هستند. مثلا بیشتر سرمایه گذاری ها در زمینه مسکن در کانادا از طریق شرکت رهن و مسکن کانادا انجام می شود. بدست آوردن مبلغ مورد نیاز برای رهن از طریق این شرکت جهت پروژه های مسکن که بعد اقتصادی آن بیشتر از ده درصد باشد ، دشوار است.
بحث در این مورد که تک عملکردگرایی الگوی توسعه طبیعی است براساس این فرض است که انتظار می رود ساختمانهای تک عملکردی از کارآیی بیشتر برخوردار گردند. اگر ما این موضوع را درزمینه شهری نگاه کنیم تشخیص می دهیم که چنین کارآیی حقیقتا وجود ندارند. ساختمان تکعملکردی و مناطق تحت پوشش آنها فقط طی قسمتی از روز یا هفته اشغال می شود و در سایر اوقات خالی و بی استفاده باقی می ماند. لیکن ، ساختمانهای چند عملکردی یا چندمنظوره ، مردم را در اوقات مختلف کنار هم جمع می کند که کاربرد بسیار مفیدتری از یکفضای شهری می باشد. حتی پس اندازهای اقتصادی ناشی از ساختمانهای تک عملکردی مانعبررسی دقیق نمی شود. گرچه ساختمانهای چندعملکرده ممکن است در ابتدا هزینه بیشتریبرای ساخت داشته باشند اما آنها در درازمدت باتوجه به استفاده فشرده تر از آنها درزمینه شهری بسیار ارزانتر خواهند بود
در ابتدای این قرن ، فلسفه های شهرسازی مدرن که فقط شامل مکتب عملکردگرایی ، سو تعبیر شده بودند رواج یافت . آنها بعد از جنگ جهانی دوم در شهرهای آمریکای شمالی توسعه یافتند و خسارت جبران ناپذیری را بوجود آوردند. تجربه بزرگ شهری در باب جداسازی عملکردهاتقریبا به زوال شهرهای بزرگ دنیا منجر گشت
این قضیه که ساختمانهای چندعملکرده می توانند به بازگرداندن سلامت شهرها کمک کنند ، به درک ما از روابط پیچیده درونی یک شهر بستگی دارد ، همانطور که در هر ارگانیسم زنده،وابستگی پیچیده ای بین قسمتهای متعدد آن وجود دارد. همچنین در یک شهر نیز این مطلبصادق است . گاهی اوقات چنین وابستگی هایی در نگاه اول در یک شهر سالم قابل مشاهدهنیست ، ولی اگر هر رابطه درونی حذف شود بزودی این وابستگی ها ظاهر خواهند شد
زندگی جمعی ، عمل متقابل ارگانیسم های مختلف و در جهت منفعت عمومی ، در یک شهر عمل می کند. نزدیکی فیزیکی عملکردهای متفاوت به عملکردهای موجود کمک می کند
باقرارگرفتن مغازه ها در مجاورت رستورانها ، مردمی که برای غذاخوردن به آن منطقه می روند در فروشگاههایی خرید خواهند کرد که به این عملکردها نزدیکند. از طرف دیگر اگر همه مکانهای مسکونی را از یک منطقه اداری دور کنیم ، در ساعت کار آن منطقه خلوت و بی روح می شود . منطقه اداری بدون حمایت حیات بخش عملکردهای شهری ، بی روح و مرده است .
هزاران نفر در یک شهر سکونت دارند ، هر کدام با یک سبک زندگی متفاوت ، هر کدام در یک مرحله سنی متفاوت ، هر کدام با علائق احساسات ، عادات و روابط گوناگون ، آنها همه نیاز به یک محیط شهری دارند که با نیازهای فیزیکی متفاوت با هم مرتبط شوند. بافت شهری باید به اندازه کافی غنی و پیچیده باشد تا بطور مناسب این نیازهای مختلف را تحقق بخشد و یک هم زیستی سودمند و متقابل بین آنها برقرار سازد. ساختارهای چندعملکرده محیط می توانند زمینه را برای چنین عملکردی مهیا سازند
به نظر می رسد بسیاری از مثالهایی که معماری پست مدرن نامیده می شوند ، عملکرد و ساختار را انکار می کنند ، مجددا ممکن است بسادگی به سراشیبی یک فرمالیسم متفاوت بلغزند و نتوانند یک معماری پرمحتواتر را خلق کنند. معماری فقط در صورتی می تواند زنده شود که همه نیازها را برآورده سازد ، نیازهای عملکرد و ساخت و همچنین نیازهای عاطفی انسان را.
از آنجا که ساختمان چندمنظوره بخشی از بافت شهر است ، بنابراین تحت سیطره قوانین شهری است . این کافی نیست که یک ساختمان را تنها مطلق منافع آن ارزیابی کنیم و شهری را که حیاتش به ساختمانها بستگی دارد ، فراموش کنیم . در نهایت نه تنها نیازهای داخلی بلکه احتیاجات خارجی یک شهر را باید درون یک ساختمان تامین شده باشد. بنابراین ساختمان باید با شهر هماهنگی داشته باشد تا یکی بشوند.
من سه حالت را انتخاب کرده و مورد نظر قرار داده ام تا ساختمان چند عملکرده را به عنوان جزئی از کل شهری بزرگتر ارزیابی می کنم:
ساختمان چندمنظوره ، پاسخی به عواطف انسانی
عواطف انسانی جایگاه مستقلی در ایجاد فرم یک ساختمان دارند. معماری مدرن ، در عقاید فلسفی تعصب آمیزش این نیرو را و استقلالش را نفی می کند و عواطف انسانی را فقط به عنوان توسعه نیازهای عملکرد و سازه مورد مشاهده قرار داد
معماری مدرن در قبال هر مصالحه ای که می توانست از انسجام این سه وضعیت بدست آید غیرحساس بود. مثلا نمای ورودی یک ساختمان فقط در صورتی از طرف معماران مکتب مدرنیسم قابل قبول بود که عملکرد داخلی را به عنوان حقیقت درونی ساختمان منعکس کند. این موضوع به صورت تنها بیان یا مصالحه ای است که می بایست در فرم ساختمان منعکس شود. عملکردهای یک ساختمان اغلب در خلال عمر آن با الگوی دوره ای تغییر می کند. احتمالا رابطه نیرومندی برای قسمت بیرونی ساختمان به منظور ارتباط دادن آن با محیط شهریش نسبت به بیان حقیقت درونیش وجود دارد.
این ارتباط با زمینه شهری دومین مصالحه ای است که ساختمان چندعملکرده باید در فرم معماریش منعکس سازد ، در غیر این صورت نه می تواند در شهر تاثیر داشته باشد و نه به شهر کمکی نماید.
نهایتا باید به سومین مصالحه ضروری برای ساختمان چندعملکرده نزدیک شویم که نیازهای عاطفی مربوط به میراث فرهنگی و روانشناسی انسانی ، از نیازهای داخلی و خارجی مستقلا در شکل دادن به ساختمانهای ما عمل می کند
نمای ورودی فقط قسمتی است که در آن با این سه موضوع مورد بحث را مشاهده می کنیم . ما باید بررسی کنیم و دریابیم که چگونه ساختمان چندعملکرده باید به اینها پاسخ دهد و چگونه می توان بین آنها ارتباط برقرار کند تا بافت شهری ما را ترمیم نماید.
چنین پاسخ ظاهرا ساده ای ، اما موثر به مرکز شهر به عنوان خیابانی که فضای خرده فروشی و فضای زندگی را به هم مرتبط می ساخت در تئوری های طراحی مدرن کنارگذاشته شد. آنها در ارتباط با نمای ممتد خیابان احیا شده اند.
این ساختمان ، نمونه آزمایشی آیین نامه مرکز شهر جدید تورنتو بود که مسکن سازی را دوباره در مرکز شهر امکان پذیر ساخت و ارتفاع ممتدی را برای ساختمانهای کاتدرال و پارک آن تجویز کرد. ورودی خیابان در تقسیم بندی سه طرفه اش به صورت یک فضای احاطه کننده واکنش نشان می دهد و به وسیله تحمیل دو مقیاس ، ریتم ایجاد کرده است.
ساختار شبکه های ارتباطی به سه نوع تقسیم می شود:
الف) نوع شعاعی :در این نوع ،تمرکز در نقطه مرکزی قرار دارد و تمام خیابان ها به این مرکز ختم می شود و باعث می شود که خیابانها به صورت شعاع هایی در حول آن نقطه مرکزی افزایش یابند.
ب) نوع قطاعی :ساختار خیابان ها با در نظر گرفتن مساحتی از همه جهات بدون هیچ گونه محدودیتی قابلیت توسعه دارد .اغلب به منظور کوتاه کردن مسیر شکل توسعه دیاگونالی یا به صورت مورب می باشد .برای مسافت های طولانی امکانات زیادی در رابطه با نحوه کاربری آن وجود دارد.
ج) نوع دایره ای : ساختار متمرکز شده بر روی دایره ،فقط در زمان ارتباط به صورت شعاعی یا جهت کوتاه کردن مسیر قطاعی عمل می نماید.
همان طور که گفته شد ارتباط بین مرکز ها و نقاط اصلی یک مجموعه (شهر)توسط خیابان ها صورت می گیرد که به طور کلی به دو نوع تبدیل می شوند :
الف) ارتباط از طریق خیابان های کمربندی :
نکات مثبت :
- جهت ارتباط دادن به یک محیط مسکونی بزرگ قابل استفاده است.
- جهت بازیابی بسیار خوب است و راه های ورودی و خروجی با مسدود بودن یک بلوک توسط اتوبوس نیز قابل استفاده می باشد.
نکات منفی:
- قطع کردن راه های پیاده و ماشین رو؛
- بار زیاد بر روی قسمتی از ترافیک خارجی
- نا امنی در ترافیک به علت سرعت زیاد.
ب) ارتباط توسط خیابان های مستقیم:
نکات مثبت این خیابانها :
- جدا شدن دقیق راه های پیاده و اتوموبیل رو و ترافیک خارجی از محیط دور نگه داشته می شود .
- در زمانی که طراحی قسمتی از فضا مورد نظر باشد امکان کنترل و کاهش سرعت به منظور افزایش ضریب ایمنی وجود دارد.
نکات منفی:
- میزان ارتباطات محدود است (حداکثر طول خیابان های مستقیم 300 متر می باشد )به سختی جهت یابی می شود
- راه های ورودی و خروجی در زمانی که قسمتی از بلوکها مسدود می شوند ،مشکل می گردد و استفاده از خط اتوبوس ممکن نیست.
برش خیابان ها :
راه ها بر حسب ار ترافیکی به 6 دسته تقسیم می گردند که عبارتند از :
- راه های مستقل پیاده رو و عبور دوچرخه :
در طراحی این راه ها باید به موارد مختلفی توجه کرد که در زیر به تعدادی از آن ها اشاره شده است:
باید حداکثر فاصله راه پیاده بین پارکینگ و درب ورودی منزل 100 متر باشد.
باید حداکثر فاصله بین راه خروجی و ورودی منزل برای آمبولانس و تانکر نفت وغیره 5m باشد
طراحی راه ها برای فضاهای مسکونی تاثیر بسیاری بر روی افراد محیط مسکونی مورد نظر دارد.
- راه های ماشین رو در فضای مسکونی :
خیابان ها و راه های ماشین رو در محیط مسکونی ،معمولا از سنگ فرشهای مناسب ،قطعات بتنی یا موزایک ،مخلوطی از آسفالت یا آجر یا قطعات بتنی و سنگ های طبیعی ساخته می شود .این نوع راهها خود به سه نوع تبدیل می شوند :
- راه های ماشین رو در محیط مسکونی تک واحدی
- راه های ماشین رو در محیط منازل زنجیره ای
- راه های ماشین رو در محیط مسکونی در طبقات
راه های اتومبیل رو در محیط مسکونی دارای این خاصیت است که به علت اندازه های کوچکتر و تاسیسات ارتباطی محدودتر ،مخارج را کاهش می دهد و خواسته های مردم ساکن محیط را نیز برآورده می سازد.به پیاده ها و کودکان توجه خاصی مبذول می گردد و کلیه افراد به راحتی می توانند به مقاصد و منازل خود دسترسی داشته باشند.
خیابان های پخش کننده :
این خیابانها ،راه حلی برای مقابله با رفت و آمد ها با سرعت بسیار بالا و بروز نا امنی در ترافیک ،ارائه می دهند. وجود انحنا در طراحی این خیابانها و عقب نشینی و تعیین محل توقف اتومبیل ها موجب می شود که اتومبیل ها سرعت زیادی نداشته باشند .بنابراین ایمنی بیشتری در ترافیک و فضای بیشتری برای افراد پیاده به وجود آمده است .
خیابانهای پخش کننده اگرچه از نظر طراحی ،عرض پروفیل مساوی دارند اما از نظر رفت آمد یا قوسها و جرییات تفاوت زیادی ندارند ،زیرا در درجه اول به رفت آمد روان توجه شده است .توسعه ترافیک در درجه اول ،می تواند نه تنها برای اتومبیل ها در خیابانهای منتهی به محیط های مسکونی ،بلکه برای افراد پیاده نیز اشکالات زیادی را به وجود آورد که در زیر به چند نمونه آن اشره شده است :
1- درصد بالای خطر تصادف برای پیاده ها و کودکان به دلیل سرعت زیاد اتومبیلها
2- اشغال فضای زیاد خیابانها و پارکینگ ها
3- با آن که در طول روز ترافیک تراکم کمتری دارد ،استفاده از فضای خیابان برای بازی یا توقف به علت ناامنی امکان پذیر نیست
4- تکنیک های ترافیک و طراحی و نحوه کاربری و همچنین فضای مسکونی محدو گردیده است .
نسبت غلط به معنای واقعی عملکرد ترافیک و فضایی که به آن تعلق دارد ،از یک طرف و خواستهای مختلف فضاهای مسکونی و دیگر فضاها از طرف دیگر ،خطر های رفت آمد و غیر اقتصادی بودن طراحی خیابان ها را موجب می شود که برای این نواحی باید طراحی دیگری را نیز در نظر گرفت .
در تعیین آلترنتیو های مختلف برای انواع خیابانها و راه های ماشین رو در محیط مسکونی باید مشخصات زیر را در نظر گرفت :
الف ) خیابانها با کاربری برای افراد پیاده و دوچرخه سوارها (ترافیک آرام )در مقابل خیابانهای اتومبیل رو رو شانس مساوی دارند و حتی در اولویت قرار می گیرند.
ب) به منظرو تامین ایمنی ترافیک و کاهش آلودگی محیط زیست ،رفت آمد در چنین خیابانهایی که صرفا به خیابانهای پخش کننده محیط مسکونی محدود می گردد مقدار سرعت پایین می باشد و حتی در موقعی سرعت به صورت گام به گام و بسیار آهسته انجام می گیرد.
ج) به منظور جدا نمودن فضاهای ترافیک و کاربری های مختلف توسط پروفیل های عرضی ، می توان از کاربری توامان کل مجموعه استفاده کرد.
ایجاد مصنوعی یک مرکز شهری (C.B.D) اگرچه آسان به نظر می رسد اما ایجاد قدرت جاذبه ای عملکردی در مقام اجرا امری بسیار مشکل می نماید .
کنترل دائمی قیمت اراضی و مسکن ،بسیار دشوار است زیرا فعالیت دائمی بنگاهای مسکن ،بورس بازی زمین ،عملکرد نامتناسب سازمانها و ارگانها ... تعیین نرخ معین ارضی و مسکن را با معضلات بسیاری روبه رو می کند.
بافت و ترکیب سنتی –جنسی جمعیت نیز در کوتاه مدت چندان مطابق طرح های آزمایشی جمعیت پیش نخواهد رفت .
نسبت هویت با سیمای شهر
اهمیت «منظر شهری» به واسطه نقش آن در زیباسازی، هویت بخشی و روانسازی جریان زندگی در محیط شهری است.
دیر زمانی نیست که «چشمانداز و منظر» به عنوان یک وجه پراهمیت از محیط زیست انسان مورد توجه قرار گرفته است. محققان از ویژگیهای تاریخی، فرهنگی و زیباشناختی به عنوان جنبههای اصلی و قابل توجه منظر یاد کردهاند. توجه به وجوه یاد شده در شهر، جلوهای از محیط زیست انسان را در بر میگیرد که «منظر شهری» نامیده شده است.
امروزه، گسترش فضاهای مصنوع و بهبود کیفیت آنها و همچنین میل به زندگی وابسته به طبیعت و تاریخ، جنبههای متنوعی از «چشمانداز و منظره» را آفریدهاند که هر یک موضوع و بستر حرفهای خاص قرار گرفتهاند. تحقیقات و انتشارات موجود نظریههای گوناگونی را به عنوان پشتوانههای اقدامات اجرایی در زمینه «چشمانداز»تبیین کردهاند. رشد فعالیتهای مربوط به «منظر» شاخههای فرعی آن از جمله «منظر شهری» را به عنوان زمینههای مختلف این کار معرفی کرده است
اهمیت «منظر شهری» به واسطه نقش آن در زیباسازی، هویت بخشی و روانسازی جریان زندگی در محیط شهری است.
شهرهای امروزی، به دلایل گوناگون و اغلب اقتصادی از یافتن هویت بصری و تاریخی مطلوب بیبهره میمانند. در عین حال لازم است تا با توجه به زمینههای نظری و بنیادین مباحث «منظر شهری» از تبدیل شدن این مقوله به نوعی فعالیت تخیلی و بیمبنا جلوگیری به عمل آید چرا که سیمای شهر، همه چیزی است که از شهر «حس» میشود و به «دیده» میآید. تعاریف امروزی منظر، دایره شمول، آن را از محدوده «نظر» به همه آن چیزی که از محیط دریافت میشود توسعه میدهد که ویژگیهای صوتی، بو و بافت از جمله این موارد است.
منظر، جلوهای از واقعیت فضای زیست انسان است که توسط استفاده کننده درک میشود و باید اذعان داشت به رغم در انزوا ماندن آن، مهمترین وجه محیطزیست است که با انسان در ارتباطی روحانی به سر میبرد. آنچه یک «محیط» را خوب، دلباز، دلچسب، مطبوع، با صفا، زنده و با نشاط میسازد، همان است که در بحثهای «منظر و چشمانداز» مورد توجه قرار گرفته است.
نمودهای هویت شهر
یک شهر چگونه صاحب هویت شناخته میشود؟ دانستیم که هویت در مقوله شهر، معماری و هنر امری تشکیلی و دارای شدت و ضعف است. آنچه آن را به اصطلاح با هویت میخوانند، دارای مراتبی از اتصال به تاریخ و تحولات گذشته خود است که عرف آن حد را با هویت میشناسد. در واقع، همیشه میتوان نشانههایی هر چند جزئی در ارتباط میان امر واقع با گذشته او پیدا کرد. اگر چه تبیین کمی این حد، فرآیندی پیچیده و کمسابقه است، لکن میتوان با حدی از تسامح و با تکیه بر عرف، مقولات با هویت و بیهویت (و در واقع با هویت قوی و ضعیف) را از یکدیگر تمیز داد.
ایجاد هویت به منزله تداعی خاطرات شهر سنتی ایران در منظر شهر جدید، اقدامی است که منحصر به دخالت در سیمای محیط نمیشود. بلکه جنبههای ساختاری و برنامهریزی شهر را نیز دستخوش دگرگونی میکند که تاثیرات آنها در مرحله بعد در منظر شهر به دیده میآیند، لکن همیشه میتوان در شهری که ساخته شده، اقداماتی موضعی (و البته بر مبنای برنامهای حساب شده و پیش اندیشیده) به عمل آورد.
بر اساس آنچه گفته شد، شهر ا برای گریز از چهره ناشناخته و گم گشته امروزی در نخستین قدم نیازمند مطالعات فنی در زمینه منظر، جنبههای نظری هویت و نمودهای تاریخی آن است. قدم دیگر تجزیه و تحلیل سنت پربار گذشتگانمان در ساخت و پرداخت شهرهایشان است. باید ضابطههای منظرین شهر ایرانی را بشناسیم. زیباشناسی آن را درک کنیم. آنگاه با درک اهمیت خاصی که مقوله سیمای شهر در هویتبخشی، مطبوعسازی و روانبخشی فضا دارد نسبت به طراحی نواحی خاص از شهر همت گماریم. تنوع زیاد موضوعات مربوط به مقوله منظر شهری و همچنین کثرت مسایل و نیازهای بهسازی شهر امروز ایجاب میکند تا بر اساس روشی نظامدار نسبت به انتخاب زمینههای کار و اولویتبندی آنها اقدام کرد.
بافتهای متراکم و فرسوده امروزه بخشهای قابل توجهی از شهرهای بزرگ مارا تشکیل می دهند . در شهر تهران هم اکنون بیش از 60 درصد بافت های مسکونی فرسوده اند که نیاز به نوسازی وبازسازی دارند که از این تعداد 30 درصد نیازمند تخریب کاملند . وجود ویژگیهایی نامطلوب همچون کاربریهای ناسازگار، تراکم ترافیک، تراکم شدید جمعیت ، وضعیت ناسالم زیست محیطی ، کمبود تسهیلات اجتماعی و خدمات شهری مدیریت شهری را به سمت اجرای برنامه های نوسازی وبازسازی این مناطق سوق داده است . بلند مرتبه سازی بدلیل داشتن امتیازاتی از قبیل استفادهبیشتر و بهتر از سطح زمین در شهرها، تامین فضای باز و محیط زیست بهتر می تواند یکی ازراهکارهای موثر در جهت ارتقای کیفی وضعیت مناطق متراکم و فرسوده شهری بشمار آید.
1- مقدمه
2- ساختمان بلند
3- سوابق قانونی بلند مرتبه سازی در ایران
- استفاده بیشتر و بهتر از سطح زمین در شهرها برای اسکان جمعیت
- تامین فضای باز و محیط زیست بهتر
- تشویق بلند مرتبه سازی
- تطبیق الگوی تفکیک با مقتضیات بلند مرتبه سازی
- تشویق به تجمیع قطعات در مناطق نوسازی
- استفاده از ظرفیتهای افزایش تراکم و ساختمانی جمعیت
- انبوه سازی و بکارگیری روشهای صنعتی در ساختمان سازی
3- ارتفاع این ساختمانها نامحدود ولی مشروط به رعایت تراکم مجاز و حقوق ساختمانهای مجاور می باشد.