تاثیرات حاصل از رنگ ها
همواره لازمه ی دریافت نتیجه ای مطلوب از انجام هر نوع کار عملی، وجود اطلاعات و آگاهی لازم تئوری در آن زمینه است. ما در این مقاله سعی کرده ایم اطلاعاتی را با همین موضوع و هدف ارائه دهیم. رنگ ها در دو بستر اصلی در محیط حضور می یابند:
1. پوشش های اصلی فضاها شامل دیوارها، کف ها، سقف ها و درها.
2. لوازم دکوراسیون شامل مبلمان، پرده ها، فرش و غیره.
در مقام مقایسه این دو قالب با هم، به لحاظ نقش دکوراسیونی شان در محیط، پوشش های فضا از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند زیرا که نسبت به لوازم دکوراسیونی ثابت تر بوده و به گونه ای نقش پس زمینه را برای آن لوازم اجرا می کنند.
در میان این پوشش ها، دیوارها به جهت وسعت حضورشان در فضا، جایگاه ویژه ای داشته و میزان تأثیر گذاریشان بر دیگر لوازم دکوراسیونی بسیار چشمگیرتر است. گذشته از موضوع تأثیر بر روی دیگر لوازم محیط، دیوارها و رنگ انتخابشان در تغییر وسعت و نور فضا نیز بسیار مؤثر است.
رنگ سفید
سفید سمبل خلوص، بی گناهی، پاکی، آرامش و صلح است.
رنگ سفید القاء کننده آرامش، صفا و آسایش است. سفید به همراه خلوصش، یکی از کاربردی ترین رنگ ها در طراحی دکوراسیونی یک فضا است زیرا که با همه رنگ ها قابل ترکیب است. ( منظور از ترکیب در این مباحث، کنار هم قرارگیری رنگ ها در یک کمپوزسیون ( ترکیب ) رنگی در فضا است.)
به کارگیری رنگ سفید در فضا به خصوص برای پوشش های اصلی، آن مکان را روشن تر و بزرگتر جلوه می دهد. بنابراین برای فضاهای کوچک و کم نور انتخاب ایده آلی است. سفید خالص هنگامی که با نور طبیعی نور پردازی می شود، یک رنگ گرم را ایجاد می کند ولی در زیر نورهای مصنوعی به نظر سرد می رسد. در نتیجه با اضافه کردن نورهای زرد، قرمز و قهوه ای در کنار نور مصنوعی مانند فلورسنت و یا افزودن لوازمی به یک و یا چند رنگ یاد شده در محیط تغییر می کند. این رنگ ها از کیفیت سفید نمی کاهند بلکه آن را گرم تر می کنند. رنگ سفید برای فضاهائی با عناصر معماری قدیمی و یا جهت ایجاد هماهنگی بین سبک های کاملاً مجزای معماری بسیار ایده آل است. برای حفظ آرامش فضایی با سطوح سفید می توان از لوازمی با رنگ های خنثی و بافت های طبیعی مانند چوب استفاده نمود و برای ایجاد تضادهای ظریف و زیبا، تعدادی رنگ های دراماتیک نیز به این ترکیب افزود.
رنگ های خنثی
رنگ های خنثی، رنگ هایی هستند که از میزان زیادی سفید برخوردار بوده ولی به هیچ یک از رنگ های اولیه و ثانویه متمایل نیستند. با این تعریف رنگ های کم مایه مانند صورتی کم رنگ یا آبی آسمانی جز رنگ های خنثی محسوب نمی شوند ولی رنگ کرم یکی از رنگ های خنثی به حساب می آید. همین مسئله در مورد خاکستری روشن که از مشکی نشأت گرفته است نیز صدق می کند. رنگ های خنثی در بسیاری از مواد طبیعی مانند سنگ ها، خاک، زمین، چوب ، حصیر، شن و امثال اینها و یا در برخی از موارد مصنوعی مانند فلز، شیشه، سیمان و غیره دیده می شوند. رنگ های خنثی در دنیای دکوراسیون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و کاربردی هستند. خنثی بودن آنها به این معناست که می توانید به راحتی در کنار هر رنگ دیگری بدون احتمال وجود از دست رفتن زیبایی های هر یک به خصوص رنگ ها، ترکیبی مناسب در فضا ایجاد کرد. با توجه به آنکه این رنگ ها نیز آرام بخش و ملایم هستند. با پوشش دیوار به یکی از آنها می توان پس زمینه خوبی برای نصب تابلو ، نوارهای چاپی و کاغذی ، پرده ها به طور کلی دیوارکوب ها فراهم آورد. اگر فضا به قدری از لوازم دکوراسیونی پر شده باشد که احساس آرامش را بر هم ریزند، یکی از راههای ایجاد تعادل در محیط با حفظ همان وسائل، رنگ آمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوشش های ثانویه مانند رومبلی، پرده و غیره به یکی از رنگ های خنثی است. هنگامی که قصد دارید قسمتی از فضا مانند یک دیوار، در، پنجره و یا حتی خرده ریزهایی مانند دستگیره، چوب پرده و به طور کلی هر وسیله ای که در محیط وجود دارد به محض ورود بیننده به داخل، نظر او را جلب نکند. آنها را به یکی از رنگ های خنثی رنگ آمیزی کرده و یا رنگ خنثی را در انتخاب آنها در نظر بگیرید.
از این خاصیت رنگ های خنثی برای رفع عیوب معماری و شکستگی ها و فرورفتگی ها می توان بهره زیادی کسب کرد. به عنوان مثال با رنگ آمیزی بخشی از فضا که دارای مشکل ساختاری است و شما نمی خواهید فوری مورد توجه بیننده قرار بگیرید، توسط یکی از رنگ های خنثی به راحتی می توانید آن را در نظر اول بپوشانید. به کارگیری رنگ های خنثی در محیط نیز با اهداف گوناگون دکوراسیونی صورت می گیرد.
نصب تابلوئی به رنگ زرد، با خاصیت گرم در فضایی که اغلب پوشش ها و لوازم دکوراسیونی آن از رنگ های خنثی انتخاب شده است، می تواند دارای دو هدف باشد:
1. جلب نظر بیننده به طرف اثر هنری تابلو که در اینجا با نورپردازی این تأکید را بیشتر کرده است.
2. تغییر فضای یکنواختی با عنصری با رنگ آمیزی گرمتر و انرژی دارتر. رنگ های خنثی در پرده های مختلف از روشن تا تیره وجود دارند و به لحاظ سبک جز ترکیبات رنگی مورد استفاده در سبک کلاسیک هستند.
به عنوان نمونه اگر طراح داخلی به لزوم جلوه دادن فرورفتگی در کنار پنجره و پله تأکید داشت به طور قطع یک و یا ترکیبی از چند رنگ گرم را در کنار رنگ های ملایم و خنثی به کار می برد تا به این ترتیب نظر هر بیننده در حال عبور از آن محیط را به خود جلب کند. ولی اکنون با انتخاب اغلب پوشش های محیط به رنگ های خنثی مقصودی برعکس داشته و ممکن است هنگامی که فردی از پایین به بالا آمده و یا از پله ها به طبقه پایین می رود حتی این فضا را نادیده بگذرد.
می دانیم رنگ مایه یا تونالیته در ارتباط با محیط از اهمیت خاصی برخوردار است . در نتیحه هنگام بوجود آمدن کنتراست نیز این عامل نقش مهم تری از رنگ ایفا می کند از سه جنبه ای که برای رنگ قایل شدیم ( جنبه رنگی , میزان اشباه , درخشندگی ) آنکه به جنبه سایه روشن یا رنگ مایه نزدیکتر است یعنی میزان اشباع آن از همه مهمتر است . یوهانس ایتن نظریه خود را درباره رنگها بر مبنای ساختهای موجود در آنها قرار داده است و کنتراستهای مختلفی را در این زمینه مطرح می کند که مقدم بر همه آنها کنتراست رنگمایه است . شاید قبل از این نوع کنتراست مهمترین کنتراست رنگی کنتراست سرد و گرم باشد که در ان رنگها را به دو گروه گرم یعنی زرد و قرمز وسرد یعنی ابی و سبز تقسیم می کند کیفیت دور شونده و عمق داررنگ سبز- آبی باعث شده است که از انها برای نشان دادن ساختهای دور استفاده کنند در حالی که کیفیت قوی تر قرمز- زرد را به هنگام بیان انبساط مورد استفاده قرار می دهند. از این کیفیات در تجسم بخشیدن به فضا استفاده های شایانی می شود زیرا از طریق گرمای رنگ تقریبا" مقدار مسافت را می توان حدس زد . ایتن کنتراستهای رنگی دیگری نیز مطرح ساخته است که از آن جمله اند کنتراست مکملها و کنتراست همزمان.کنتراست مکمل ها تعدال یافتن نسبی رنگهای سرد و گرم است . بر طبق نظریه رنگ مونسل در گردونه رنگ رنگ های مکمل در مقابل یکدیگر قرار می گیرند رنچهای مکمل بصورت جامد یا ذره ای دو خصوصیت دارند : اول انکه هنگام مخلوط شدن تولید نوع میانه خاکستری می کنند دوم آنکه اگر در مجاورت یکدیگر قرار گیرند خصوصیت رنگی یکدیگر را با شدت بسیار زیادی نمودار می کنند . ...
زرد رنگ مثلث و سه گوش است مانند مثلث که گوشه های مختلف و نوک های تیز دارد ، زردنمون ه های متنوع دارد و همه تقریبا" آزار دهنده اند . انواع زرد ها با انواع سه گوشها همسنگی می کنند ، نمونه کامل و بهترین آن زرد طیف خورشید ( کادمیوم میانه ) است که با مثلث متساوی الاضلاع تطبیق می کند . زردهای سبزگین با مثلثهای باز کشیده و زردهای تند آزار دهنده با مثلثهای تند و ایستاده برابرند . ایستایی خط عمود و شکلهای عمودی با رنگ زرد تشدید می شود همچنان که رنگ زرد در مثلث ، تندتر ، متشعشع تر ، آزار دهنده تر و هیجان آور تر است . شعله و شراره از دگردیسیهای مثلث زرد به وجود می آید . هنگامی که زرد در دایره جا گرفته ، از ویژگیهای خود می کاهد و آرامتر شده به سبزی می گراید و نیز شدت (( آبیت )) آبی را هم می کاهد . در مربع بر زینگی تاریک – روشن و زینگی رنگی خود می افزاید و نارنجی فام می شود یعنی از شدت و هیجان وحدت خود کم می کند و متعادل تر می گردد در حالی که در کیفیت رنگی اش هیچ دگرگونی ایجاد نمی شود.
اگر بخواهیم تعریفی ساده و گویا از طراحی داخلی ارائه دهیم که روند انجام آن را برای ما روشن سازد، میتوانیم بگوییم طراحی داخلی شامل انتخاب عناصر تشکیلدهنده طرح و تنظیم و ترکیب آنها برای ایجاد فضا و کیفیات کارکردی ـ زیباییشناختی مورد نظر طراح و در نهایت دستیابی به کارکرد مناسب، زیبایی و انتقال مفاهیم و معانی است. در طراحی داخلی، وقتی طراح از عناصر مختلف با توجه به رنگ، فرم، بافت، کیفیت و کارآیی هرکدام بهره میگیرد و آنها را در کارش به یکدیگر مربوط میسازد، در واقع بوسیله این ترکیب میخواهد به اهداف مورد نظر خود در طراحی آن فضا دست یابد. به عبارت دیگر، دستیابی به اهدافی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنیدار و زیبا از عناصر طراحی است. در یک طرح مطلوب همه عناصر و اجزاء ترکیب در کارکرد و تأثیر کیفی و معنایی که دارند، به هم متکی و وابسته هستند. بر این اساس، موفقیت هر طرح بستگی کامل به چگونگی ترکیب عناصر و الگوهای سهبعدی فضا دارد.
گرچه روند کار طراح در ترکیب عناصر طراحی داخلی تا حدی با تعابیر ذهنی و احساسی آمیخته است، لکن این بدان معنی نیست که تعقل و تفکر آگاهانه در این زمینه نقش چندان مهمی ندارد. ترکیب اجزای هر چیزی هم از جنبه ساختاری و مفهومی برخوردار است و هم از جنبه بصری و احساسی. ترکیب عناصر مختلف در یک فضا مستلزم سازماندهی آنها بر اساس الگوهایی است که این عناصر را به صورتی معنیدار و هدفمند به هم مرتبط کند و زمینه لازم را برای ایجاد یک کل واحد، مطابق با اهداف و خواستههای طراح، فراهم آورد، زیرا هیچ عنصر طراحی داخلی نمیتواند بدون ارتباط با عناصر دیگر و ترکیب مناسب با آنها در طرح و فضای معماری حضور یابد و مقاصد طراح را برآورده سازد.
انتخاب بجای عناصر طرح و ترکیب آنها در قالب فرمها و فضاهای مناسب مستلزم قواعدی است که باید در ترکیببندی و طراحی مورد توجه قرار گیرد. طراحان برای آنکه عناصر طراحی با اهداف و خصوصیات آنچه طرح میشود، تناسب لازم را بیابند، آنها را به کمک قواعد یا تکنیکهای مختلف بکار میگیرند. در واقع ارتباطی که بین عناصر طراحی داخلی در طرح نهایی برقرار میشود، از قواعدی پیروی میکند که با توجه به فیزیولوژی دستگاه بینایی انسان استنتاج شدهاند و میتوانیم به آنها قواعد ادراکی و بصری یا قواعد ترکیببندی یا تکنیکهای بصری بگوییم. وحدت و تضاد، تناسب، تعادل و ناپایداری، هماهنگی، تنوع و یکنواختی، ریتم، حرکت و سکون از جمله این قواعد و تکنیکها هستند. شناخت و بکارگیری این قواعد مستلزم برخورداری از دانشی است که به آن سواد بصری اطلاق میشود. هدف از یادگیری سواد بصری ایجاد یک سیستم ابتدایی برای فهم و ساخت ترکیببندیهای بصری است. بایستی توجه داشت که یک طراح با دانستن و بکار بردن قواعد مربوط به شیوه بیان بصری دچار محدودیت نمیشود، چرا که این اصول، قواعد مطلق و انعطافناپذیر نیستند، بلکه اصولی هستند که روشهای مختلف و ممکن را برای طراحی عناصر و فضاهای معماری و نحوه احتمالی ترکیب آنها در قالب الگوهای معنیدار و قابل بازشناسی ارائه میدهند. از طریق یاد گرفتن این اصول میتوانیم درباره نقش بصری هر عنصر یا الگو در فضای معماری و معنای آن برای استفادهکننده بطور سنجیده قضاوت کنیم. در مجموع آشنایی با این قواعد دانش و بصیرت ما را توسعه و میدان عمل و امکان گزینش ما را افزایش میدهد و ما را قادر به طراحی گزینههای بهتر و ارزیابی آنها میکند.
ما همواره در طراحی داخلی بایستی بکوشیم تا خصوصیات ویژه بصری عناصر طرح و چگونگی ارتباط متقابل آنها را که در نهایت کیفیت زیباییشناسانه محیط بصری ما را شکل میدهند، با اتکاء به سواد بصری ببینیم و دریابیم تا در ارائه شیوههای متنوعی از ترکیببندی در طراحی، با توجه به مفاهیم فیزیولوژیکی و روانشناسانه، و بوجود آوردن گزینههای مختلف طراحی موفق عمل کنیم.
توجه به فضای داخلی و نحوه و تقسیم بندی پلان ها، نقش مهمی را در ساختار معماری یک بنا بر عهده دارد. طراحی فضایی با انعطاف پذیری بالا و تنوع پذیر از لحاظ چیدمان و آرایش سطوح می تواند کارکرد های مختلفی را بپذیرد و این در حالی است که مخاطب احساس رضایت بیشتری از فضا خواهد داشت.
استفاده از جدا کننده های سبک و قابل حمل، شفاف سازی، رنگ بندی های متناسب با نیاز های موجود، تنوع مصالح، توجه به نحوه قرار گیری و تعامل مابین فضاهای مختلف از جمله ویژگی هایی هستند که در کنار ساختار خاصی که برای یک پلان معماری در نظر گرفته شده است، می تواند بر غنای آن افزوده و حتی قسمتی از مشکلات آن را حل کند.
از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد. میزان امنیت، صمیمیت، شور و هیجان و آرامش موجود در یک فضا را با می توان با راهکارهای مناسب تشدید یا تضعیف کرد. هر کدام از انسان ها دارای تعلقات ذهنی و روحی خاصی هستند که پاسخگویی به نیازهای آنها در معماری داخلی اولویت قرار می گیرد، از این رو نگرشی علمی و راسیونال در کنار خلاقیت های هنری مطرح شده و یکی از مسائل مهم در این زمینه ایجاد تعامل و هماهنگی بین آنها است.
امروزه مبحث طراحی و دکوراسیون داخلی، اهمیتی خاص یافته و حتی به عنوان رشته ای مجزا تدریس می شود. الگوهای و ایده های مختلفی اعم از مدرن و کلاسیک، توسط طراحان این رشته به کار گرفته می شود و از محدودیت های معماری در زمینه اجرا، معمولا خبری نیست و می توان به ایده های بلند پروازانه ایشان تجسم بخشید، چه بسا به گونه ای میان گستره ای، موضوع فعالیت رشته های مختلف هنری از مجسمه سازی گرفته تا نقوش برجسته قرار گرفته میگیرد.
پیشرفت تکنولوژی به سبب تسهیل در یکسری از مسائل تاسیساتی و اجرایی از یک طرف و تنوع و کارآیی بالا در محصولات عرضه شده، زمینه مساعد و کارآمدی را در سطح جامعه به وجود آورده است؛ بهانه ای که پرداختن به مقوله طراحی داخلی را جز لاینفک فضاهای معماری بر می شمارد. معماری داخلی و توجه به جزئیات و تزئینات بعد از چندین دهه سکوت و فراموشی، رویکردی دوباره پیدا کرده و جالب تر اینکه سعی می کند نمود هایی از معماری گذشته را در تلفیقی با الگوهای مدرن بیان کند؛ مساله ای که سال ها است در معماری مورد بحث و جدل قرار گرفته و تا کنون نتیجه ای حاصل نشده است.
معماری گذشته ما سرشار است از ظرافت ها و ریزه کاری هایی که هزاران ایده و خلاقیت را در خود نهفته است. تزئینات و کاشیکاری های داخلی با تناسبات و رنگ بندی خاص خویش در کنار کالبد درونی، فضایی رمزگون را تداعی می کنند و هم اکنون نیز ارزش فضایی خویش را حفظ کرده است
امروزه با افزایش روز افزون جمعیت شهری و قیمت زمین ، ساخت و ساز آپارتمان و زندگی آپارتمانی مقرون به صرفه تر شده است .
بیشتر ما حداقل یک بار زندگی در محیط بسته آپارتمانی را تجربه کرده ایم و از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی آگاهیم. یکی از عمده معایبی که بیشتر مردم از آن گله مند هستند خفه و بسته بودن فضای آپارتمان است . ما با استفاده از چندین نکته کوچک که بیشتر جنبه بصری دارد میتوانیم این فضای مرده را زنده تر و آپارتمان خود را دلباز تر نماییم .
1. انتخاب رنگ دیوارها
انتخاب رنگ مناسب برای فضای آپارتمانی بخصوص آپارتمانهای با متراژ کم بسیار مهم است. رنگها از نظر درخشندگی و شفافیت انواع مختلف دارند که بهترین انتخاب ، انتخاب رنگهای روشن با درخشندگی و شفافیت زیاد است . اصولا" رنگهای روشن باعث می شوند که فضا بزرگتر بنظر آید و هر چه شفافیت و درخشندگی آن بیشتر باشد به دلیل انعکاس نور فضا زنده تر بنظر می آید. یکی از رنگهای مناسب آپارتمان رنگ استخوانی روشن است ، که علاوه بر داشتن شفافیت و روشنی با بیشتر رنگهای وسایل منزل همنشینی دارد و کمپوزیسیون مناسبی را ایجاد می نماید.جهت ایجاد تنوع در رنگ میتوانید در قسمت دیوار اپن آشپزخانه از مصالح سنگی با رنگهای متنوع استفاده نمایید.
2. انتخاب کفپوش
جهت پوشش کف آپارتمان از مصالح گوناگونی میتوان بهره گرفت .( از جمله سرامیک ها ، پارکتهای طرح چوب ، موکت و ...) اگر قصد تعویض کفپوش ساختمان را داشته باشید ، در صورت استفاده از سرامیک می بایست در انتخاب رنگ آن دقت زیادی شود، زیرا استفاده از رنگهای تیره در کف ، فضا را فشرده تر نشان میدهد . معمولا استفاده از رنگ های بسیار روشن مثل سفید نیز معایبی به همراه دارند ، یکی از معایب آن یکدست شدن فضا است که جهت برطرف کردن یکدستی آن می توان از یک قالیچه در زیر میز مبل استفاده کرد. یا اینکه در میان سرامیک ها طرح هایی با رنگهای متفاوت را بکار گرفت.در صورت استفاده از پارکت نیز میبایست نکات گفته شده را رعایت نمود و رنگهای روشن طرح چوب را انتخاب کرد.
3. انتخاب مبلمان و نحوه قرار گیری
انتخاب رنگ مبل اختیاری است اما استفاده از رنگهایی مثل کرم روشن و یا حتی سفید به زنده تر کردن فضا کمک بیشتری می نماید و فضا بزرگتر به نظر می آید. در مورد انتخاب طرح مبل بهتر است حتی المقدور مبل هایی با اشکال هندسی صلب و یا بدون منحنی انتخاب شود. در مورد نحوه چیدمان آن بهتر است مبلها را تقریبا" چسبیده به دیوار ها قرار داد علت انتخاب شکل بدون منحنی نیز این است که مبلها در کنار دیوار صاف ترکیب مناسبتری را ایجاد نمایند. حتی المقدور سعی کنید وسایل خانه را نزدیک به دیوارها قرار دهید تا از هدر رفتن کوچکترین فضاها نیز جلوگیری شود. اگر در جلوی پنجره ها از پرده های پارچه ای استفاده می کنید بهتر است رنگ آنها نیز روشن انتخاب شود
4. نورپردازینور نیز نقش مهمی را در زنده کردن فضا به عهده دارد . استفاده از نور مناسب و یکنواخت در آپارتمان خفگی محیط را از بین می برد ، البته استفاده از نور طبیعی بسیار مناسبتر است . در صورت ضعیف بودن نور طبیعی کمبود آن را با بکارگیری نور مصنوعی جبران نمایید. حتی المقدور از پرده های عمودی یا کرکره ای استفاده نکنید ، زیرا از ورود نور خورشید به داخل تا میزان زیادی جلوگیری می نمایند. پرده های پارچه ای یا توری بهترین انتخاب برای پنجره های آپارتمان محسوب میشوند. زیرا نور را به خوبی از خود عبور می دهند.استفاده از نور پردازی موضعی بر روی قاب ها و ... نیز باعث تحرک و ایجاد حرکت در فضا میشود.
5. استفاده از طبیعت
در ساختمانهای حیاط دار کمبود طبیعت بوسیله ایجاد باغچه در کناره های حیاط جبران میشود . اما برای جبران آن در آپارتمان میتوان از گلدانهای کوچک که در گوشه های فضا قرار می گیرند استفاده کرد . سعی کنید گلدانها را در کنار پنجره ها و یا تا جایی که امکان دارد در کنج دیو ارها قرار دهید ، زیرا معمولا" گوشه دیوار ها بدون استفاده می مانند.
در نتیجه سعی کنید تا جایی که امکان دارد از رنگهای روشن در طراحی داخلی آپارتمان استفاده کنید . شاید این سئوال برایتان پیش آید که بکارگیری این همه رنگ روشن فضا را یکنواخت و سرد نمی کند؟ در جواب باید بگویم این هنر شماست که با استفاده از قابها و وسایل تزیینی کوچک با رنگ بندی متنوع فضا را جذاب تر نمایید
تاقچه ها، رف ها، ارسی ها، هشتی ها، حوض ها و باغچه ها تنها شماری از عناصر کالبدی طراحی داخلی در ایران هستند.
روش معماران گذشته ایرانی در به کارگیری این عناصر، در راستای آن بوده تا از جذابیت فُرم کاسته شود و به غنای فضا افزوده گردد. این همان هندسه همراه با تزئینات است.
به نظر می رسد طراحی داخلی در ایران، از یک سو در چنبره نوستالژیای تاقچه ها، رف ها و اُرسی های قدیم گرفتار مانده و از سوی دیگر به دکوراسیون و ابعاد دراماتیک و تزئینی فضاها تقلیل یافته است. با تمام اینها، طراحی داخلی فرآیندی است که همزمان می بایست سویه های زیباشناختی و عملکردی را سامان دهد.
شرایط اقلیمی و خصوصیات آب و هوایی
سلسله جبال البرز و زاگرس نواحی مرکزی ایران را از دریای خزر در شمال و جلگه بین النهرین در غرب جدا می کنند . کوههایی نیز به صورت منفرد در مرکز و شرق ایران وجود دارند از جمله کوه تفتان ، شیر کوه و ...
کوهستان های غربی که دامنه های غربی رشته کوههای فلات مرکزی ایران و سراسر کوههای زاگرس را در بر می گیرد از مناطق سردسیر کشور به شمار می آیند .
کلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد :
· سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان
· اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز
· بارش برف سنگین
· رطوبت کم هوا
میانگین دمای هوا در گرم ترین ماه سال در این اقلیم بیش از 10 درجه سانتی گراد و متوسط دمای هوا در سردترین ماه سال کمتر از 3- درجه سانتی گراد می باشد .
نوسانات دمایی در طی شبانه روز نیز در نواحی کوهستانی بیشتر است . در این اقلیم دره ها در فصل تابستان بسیار گرم و در زمستان معتدل اند . مقدار تابش آفتاب در فصل تابستان در این منطقه زیاد و در زمستان بسیار کم است . زمستان ها طولانی ، سرد و سخت بوده و تا چند ماه از سال ، زمین پوشیده از یخ ، و بهار کوتاه مدت است و زمستان و تابستان را از هم جدا می کند. سرما از اوایل آذر ماه شروع می شود و کم و بیش تا اواخر فروردین ادامه می یابد . در سراسر این منطقه از آذربایجان گرفته تا استان فارس ، زمستان ها به شدت سرد می باشد .
در این نواحی ، میزان بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد است و بیشتر به صورت ریزش برف می باشد . برف های پیاپی بیشتر قله ها را می پوشاند . در ارتفاعات بالای 3000 متر همواره برف وجود دارد و این کوهستان ها سرچشمه رودخانه ها و قنات ها در کشور محسوب می شوند .
بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است . علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم کم می باشد . همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند . برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر که غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت کمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را کاهش می دهد .
فرم بنا
برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .
1. ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی
بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .
برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .
2. استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا
از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .
ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .
نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه 1 تا 1.5 متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .
3. پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن
در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .
ساختمان ها بین 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سایه باد یکدیگر و خارج از سایه آفتاب هم ، در محور شمالی – جنوبی مستقر می شوند .
4. اتاق های کوچک با ارتفاع کم
در نواحی سرد و برفی ، باید از ایجاد اتاق ها و فضاهای بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا که با افزایش سطح تماس آنها با فضای سرد بیرونی ، گرم کردن این فضای وسیع مشکل خواهد بود .
بنابراین در این مناطق سقف اتاق ها را پائین تر از اتاق های مشابه در سایر حوزه های اقلیمی در نظر می گیرند تا حجم اتاق کاهش یابد و سطح خارجی نسبت به حجم بنا حداقل گردد . ارتفاع کم سقف در تالار ها و اتاق های مهم و طاق راسته ها و حجره های بازارهای این مناطق نیز مشهور است .
5. بازشوهای کوچک
در این مناطق برای جلو گیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای کوچک و به تعداد کم استفاده می کنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سایبان الزامی است . بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده هر چه بیشتر از تابش آفتاب ، بزرگتر و کشیده تر انتخاب می شوند . همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد باید اجتناب نمود . پنجره های دو جداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممکن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج ساختمان ، میزان تعویض هوای هوای داخل وتهویه طبیعی را باید به حداقل ممکن رساند .
در مقایسه با اقلیم گرم و خشک ابعاد بازشوها در این حوزه اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب افزایش یافته است .
6. دیوارهای نسبتا قطور
قطر زیاد دیوارها نیز به نوبه خود از تبادل حرارتی بین فضای داخلی بنا و محیط بیرونی ساختمان جلوگیری می کند . معیارهای معماری اقلیم سرد و کوهستانی و گرم و خشک تقریبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده می باشد که در اقلیم گرم و خشک این منبع از سمت بیرونی بنا و در اقلیم سرد از سمت داخل فضا می باشد . لذا باید در این اقلیم به کمک مصالح بنایی قطر دیوارها را زیاد نمود تا این جداره بتواند به عنوان منبع ذخیره حرارت داخل بنا عمل نماید .
دیوارهای قطور ، گرما و حرارت تابش آفتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعدیل دمای داخل ساختمان کمک می نماید . در معماری بومی این مناطق تا حد ممکن تلاش می شود تا به شکل طبیعی یا یا با استفاده از بخاری و گرمای ناشی از حضور افراد ، پخت وپز یا حضور حیوانات ، بنا را گرم نمود .
7. بام های مسطح
ابن یه سنتی در کوهپایه های شمالی سلسله کوههای البرز دارای بام های شیب دار و در مناطق کوهستانی غالبا مسطح هستند .
بام های شیب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام های مسطح بهترند چرا که آب باران را به سهولت از روی بام دور می کنند . ولی در صورت کاهگلی بودن پوشش بام ، قدرت آن در برابر رطوبت و باران و به ویژه برف بسیار تضعیف خواهد شد . چرا که آب ناشی از ذوب تدریجی برف وارد سقف کاهگل می گردد و بنا مرطوب و نم دار می گردد . به همین دلیل به محض بارش برف ، آن را از روی چنین بامی پارو می کنند و با غلتکی سنگی و کوچک ، بام را دوباره غلتک می کشند تا پوشش کاهگلی آن مجددا متراکم و سوراخ های ایجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردند .
انتخاب بام های مسطح در اقلیم سرد مشکلی ایجاد نمی نماید چرا که با نگهداری برف بر روی بام ازآن به عنوان عایق حرارتی در مقابل سرمای زیاد هوای خارج که چندین درجه کمتر از درجه حرارت برف است استفاده می شود و همچنین فضای زیر اسکلت خرپا که کاربرد انباری دارد ، عایق مناسبی بین فضای داخل و خارج بنا خواهد بود . لذا دو جداره بودن سقف بنا در این اقلیم برای حفظ گرمای بنا حائز اهمیت است .
نوع مصالح
مصالح مورد استفاده در ابنیه سنتی در مناطق سرد و کوهستانی مانند سایر حوزه های اقلیمی از مصالح موجود در آن اقلیم است. این مصالح باید از ظرفیت و مقاومت حرارتی خوبی برخوردار باشند تا گرمای بنا را در فضای داخلی آن حفظ نماید .
لذا بدنه این ابنیه از سنگ ( یا چوب ، ملات کاهگل ، خشت و آجر ) و پوشش سقف و بام از تیر های چوبی و کاهگل می باشد . از سنگ و مصالح مقاوم و سنگین برای برای پی سازی بنا استفاده می کنند و در برخی نقاط ، کرسی چینی با مصالح سنگین جهت جلو گیری از رطوبت به کار می رود ، هر چند ابنیه این مناطق ، به طور کلی ، بر روی زمین بنا می شوند .
در این رابطه می توان از شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن واقع در منطقه غربی رشته کوه زاگرس و در 95 کیلو متری شمال غرب کرمانشاه نام برد . در این منطقه ساختمانهای سنگی ، سیمایی موزون و هماهنگ به کل بافت شهر و همچنین به بافت روستاها داده است . سنگ که به وفور در این منطقه کوهستانی وجود دارد و به صورت لاشه و یا قواره در دیوارهای قطور ساختمان ها به کار می رود . در این منطقه اقلیمی سرد و نسبتا پر باران ، بام ساختمان ها مسطح و با تیر چوبی و کاهگلی پوشیده شده است . هر چند که بام اغلب ساختمان ها های جدید در جوانرود دارای خرپای چوبی و پوشش شیروانی است .
کالبد شهری و روستایی
بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از :
1. بافت متراکم و فشرده
2. فضاهای کوچک و محصور
3. بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها )
4. معابر باریک به موازات خط تراز زمین
با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .
نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است . معمولا در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولا خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیا نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثا جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهر ها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعا به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی باشد
امروزه با افزایش روز افزون تنش های روانی ناشی از قوطه ور شدن در محیط های اجتماعی و صنعتی نیاز به فضایی آرام و دلنشین بیش از پیش احساس می شود ، به همین دلیل توجه به زیبایی محلی که در آن زندگی می کنیم بسیار قابل اهمیت است . متاسفانه در کشور ما کمتر توجهی به طراحی داخل بنا میشود و طراحی داخلی به رستورانها و مرکز تجاری خلاصه می شود . شاید یکی از دلایل مهم آن بالا بودن هزینه طراحی به وسیله فرد متخصص است .من در اینجا به نکاتی ساده در مورد طراحی داخلی کل آپارتمان اشاره میکنم تا شما نیز بتوانید بدون استفاده از تخصص فردی تا حدودی به طراحی فضای آپارتمانی خود بپردازید.
• فضای ورودی: ورودی ساختمان جزء فضاهایی می باشد که در طراحی آن کمتر توجه می شود و معمولا" به عنوان جا کفشی از آن استفاده می شود ، در صورتی که اولین فضایی که پیام دعوت را به مخاطب ارسال مینماید ورودی است . و میبایست این پیام را با بگار گیری عناصر بصری مناسب تقویت کرد . جهت تحقق بخشیدن به این هدف میتوان از کمد های جا لباسی همراه با بوفه استفاده کرد . توجه کنید که ابعاد عرضی کمد زیاد نباشد زیرا فضا را خرد و حقیر می نماید. استفاده از یک آینه سر تا پا نیز این فضا را کامل تر می کند.
• نشیمن و پذیرایی : بعد از ورودی به فضای نشیمن و پذیرایی می رسیم . عناصری که در مسیر ورود به نشیمن یا پذیرایی قرار می گیرند میبایست به نحوی چیده شوند که فرد را به طرف محل مبلمان هدایت و همراهی نمایند. و تا حد امکان باعث دور زدن و یا چرخیدن مهمان نشوند. پیش بینی شومینه در فضای نشیمن نحوه چیدمان مبل ها را آسان تر می نماید، در این حالت امکان قرار دادن مبل ها بصورت متقارن در دو طرف شومینه فراهم میشود. نحوه قرارگیری مبلمان پذیرایی بهتر است بصورت دوار یا مستطیلی باشد و در صورت قرار دادن یک آباژور در زاویه بین مبلها می توان بر ابهت فضا افزود. دقت کنید آباژور را از نوع بلند پایه انتخاب نمایید .( به جای آباژور می توانید از گیاهان بنجامین استفاده کنید . )
• نهار خوری فضای : نهار خوری معمولا" در کنار پذیرایی قرار می گیرد و نیاز به میز نهار خوری ، کمد یا قفسه ای برای نگهداری ظروف و نور پردازی مناسب دارد . دقت کنید که میز را نسبت به ابعاد فضا انتخاب نمایید ، معمولا" تا دو برابر اعضای خانواده کافی است.
• اتاق خواب : اتاق خواب معمولا" جهت استراحت مورد استفاده قرار می گیرد و میبایست تمام توان را برای ایجاد آرامش در آن بکار گرفت . در اتاق خواب بهتر است از رنگهای سرد استفاده شود ( مانند رنگ مایه های سبز و آبی ) زیرا رنگ های سرد آرامش بخش هستند. دقت نمایید تخت را در زیر پنجره و یا روبروی در ورودی اتاق قرار ندهید. زیرا هنگام باز بودن درب اتاق فردی که بر روی تخت داز کشیده کاملا" قابل دید است.
• اتاق خواب فرزندان : برخلاف پدر و مادر فرزندان علاوه بر استراحت در اتاق خواب استفاده های دیگری نیز از آن می برند و نحوه طراحی بستگی به جنسیت ( دختر یا پسر ) ، رشته تحصیلی ، سن و ... دارد و نسبت به نیاز آنها طراحی صورت می پذیرد.
• اتاق کودک : در طراحی اتاق کودک میبایست از رنگ های شاد و مورد علاقه کودکان استفاده کرد .معمولا" کودکان به رنگهای قرمز ، زرد ، سبز و آبی علاقه زیادی دارند. در اتاق کودک می بایست فضا را به بخشهای کوچکتری تقسیم کرد، مانند فضایی برای استراحت ، پخش کردن اسباب بازی ها و بازی کردن ، میزی که بتوانند بر روی آن نقاشی کنند ، قفسه برای نگهداری اسباب بازیها و... بر روی دیوار اتاق کودک میبایست سطحی برای چسباندن نقاشی ها پیش بینی شود . دقت کنید که حتما" کف اتاق را با موکت یا سایر پوشش دهنده های مشابه بپوشانید ، زیرا کودکان علاقه زیادی به بازی کردن در کف اتاق دارند
در مورد چگونگی قرارگیری میز منشی و پرسنل یک فضای اداری باید به این نکته توجه نمود که همیشه ارباب رجوع به پشت میز دسترسی نداشته باشد و همچنین برای در معرض قرار نگرفتن مانیتور و یا اطلاعات خصوصی آنها این امر حائز اهمیت می باشد.
محل قرار گیری میز منشی باید جایی باشد که از نظر دسترسی به درب ورودی اتاق مدیریت و دیگر فضاها مسلط باشد.
چیدمان مبلمان انتظار باید به گونه ای باشد که مراجعه کننده به قسمت های خصوصی فضا مشرف نباشد
تعبیه توالت خصوصی و حتی الامکان درب ورودی مجزا برای مدیریت پیشنهاد می گردد.
در انتخاب مبلمان برای فضاهای اداری به این نکته باید توجه کرد که به خاطر رسمی بودن فضا راحتی مبلمان اهمیت زیادی ندارد و ایجاد حس رسمی و اداری بودن تنها توسط مبلمان های خاص اداری امکان پذیر است.