پارس عمران

مرکز آموزش مهندسی عمران و معماری

پارس عمران

مرکز آموزش مهندسی عمران و معماری

معماری و ورزش

انسان‌ها از زمانی که زندگی اجتماعی خویش را آغاز نمودند، به دلایل گوناگون، خواه در قالب مراسم آیینی و خواه در قالب بازی یا حرکات هنری، گردهم می‌آمدند. این گردهم‌آیی‌ها، که بخش مهمی از فعالیت‌های اجتماعی بشر از روزگار باستان تاکنون به شمار رفته و می‌رود، در روند تکاملی تاریخ، با گذشت زمان و پیشرفت و دگرگونی شیوه‌های زندگی آدمی و شروع زندگی شهرنشینی، شکل‌های متفاوتی به خود گرفته و همواره خود را با شرایط اجتماعی دوران مختلف وفق داده است.

معماری و ورزش

آمفی‌تئاتر ورونا، ایتالیا، 1900

رویدادهای ورزشی نیز از زمان پیدایش تاکنون به عنوان بخش مهمی از این فعالیت‌های اجتماعی به شمار می‌روند. در این میان، مکان‌های برگزاری این رویدادها یا همان میدان‌های ورزشی (Sport Arenas) همراه با نمایش پیشرفت‌های تکنولوژیکی و معمارانه زمان خود، بازتابی از جریان‌های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و گاه سیاسی زمان خود نیز بوده و هستند.

معماری و ورزش

استادیوم المپیک برلین، آلمان، 1936

در این راستا مسئولان برگزاری هجدهمین دوره بازی‌های جام‌جهانی 2006 فوتبال در آلمان، هم‌زمان با این رویداد مهم جهانی، نمایشگاهی از معماری مجموعه‌ها و استادیوم‌های ورزشی را با عنوان «معماری و ورزش: از میدان‌های باستان تا استادیوم‌های مدرن»، در موزه معماری مونیخ (Architekturmuseum der TU München) ترتیب داده‌اند.

معماری و ورزش

استادیوم فلورانس، ایتالیا، 1929 - 1932

این نمایشگاه از یک سو با هدف نمایش تحولات و تنوع معماری‌های مرتبط با میدان‌‌های ورزشی و از سوی دیگر با ارائه مجموعه‌ای از موفقیت‌‌های معماری ـ مهندسی در عرصه سازه استادیوم‌‌های ورزشی که منجر به روی آوردن به ساختارهای جدید و ابداع روش‌‌های نوین طراحی و پوشش میادین ورزشی شده است، برگزار می‌شود.

معماری و ورزش

استادیوم فوتبال باری، ایتالیا، 1987- 1990

مدل‌‌ها، طرح‌‌ها، تصویرسازی‌‌ها، نقاشی‌‌‌ها و تصاویر مدارک معماری جمع‌آوری‌‌شده از میدان‌‌های دوران باستان، مکان‌‌های برگزاری تورنمنت‌‌ها در قرون وسطی، ساختمان‌‌های ورزشی در دوره رنسانس، مجموعه‌ای از سالن‌های ورزشی طراحی شده در قرن 19 و 20 و همچنین استادیوم‌های ورزشی طراحی شده برای المپیک از موارد به نمایش در آمده در این نمایشگاه می‌باشند.

معماری و ورزش

مرکز خبری استادیوم کریکت لندن، انگلیس، 1994 - 1999

با آگاهی از این نکته که ورزش به عنوان یک فاکتور اقتصادی قدرتمند و یک رویداد رسانه‌‌ای فراگیر و تاثیرگذار، نقش عمده‌ای در روند تحولات جهانی ایفا می‌کند، می‌توان با سرمایه‌گذاری در حوزه معماری ورزش به نتایج مطلوبی در مسیر توسعه جهانی دست یافت. با مروری بر آثار خلاقانه معماران پیشرویی چون پیر لوییجی نروی (Pier Luigi Nervi) کنزو تانگه (Kenzo Tange)، رنزو پیانو (Renzo Piano)، زاها حدید (Zaha Hadid)، نورمن فاستر (Norman Foster)، هرزوگ و دمورن (Herzog & de Meuron)، گروه فیوچر سیستمز (Future Systems) و بسیاری دیگر، می‌توان به اهمیت معماری در حوزه ورزش و لزوم توجه به این مهم پی برد.

معماری و ورزش

استادیوم آلیانز آرنا مونیخ، آلمان، 2005

معماری بیونیک

واژه بیونیک نخستین بار توسط سرگرد جک استیل ،افسر هنگ هوانوردی ارتش امریکا،به کار برده شد.وی علم سیستمهایی را که شالوده ی آنها سیستمهای زنده است یا خصوصیات سیستمهای زنده را دارند یا به سیستمهای زنده می مانند را علم بیونیک نامید.....
معماری بیونیک و الهام از طبیعت:
...بشر از ابتدا سعی کرده برای ساخت و طراحی مکانها و وسایل مورد نیاز خود از طبیعت و محیط زیست اطراف خود الهام گیرد.به عنوان مثال  ساختمان بدن خفاش برای لئونادو داوینچی ایده ای بود که بتواند ماشین پرنده را طراحی کند یا نیروی عضلانی و در عین حال سرعت زیاد دلفین ها جرقه ای برای ساختمان زیر دریایی بود یا تارهایی که عنکبوتها می بافند برای ساخت نمایشگاه مونترال ، اثر فرای اتو ، به کار گرفته شد.(1)
.... معماری را می توان علم حیات مصنوعی نامید، علمی مانند آنچه در جهان طبیعت ونظام تکرار  و پاسخ اصول بیولوژیکی و ژنتیکی اتفاق می افتد.
.... معماری بارها از ساختار ها و اشکال طبیعی و طبیعت الهام گرفته است که اخیرا این روند بیشتر در  منطق درونی و مورفولوژی پروسه های طبیعی دیده می شود تا ظاهر آنها....
ذهنیت بیونیک و ارگانیک مهمترین روند قرن بیستم بوده و سالیوان،رایت و لوکوربوزیه همگی روی تشابهات بیولوژیکی کار می کردند...
...جنبش معماری بیونیک شکل چهار ضلعی و  منتظم ساختمانهای سنتی را برای پدید آوردن ساختمانهای بیولوژیکی و جهان طبیعی نفی می کند.نتیجه ی این دیدگاه مجموعه ای از ساختمان های منحصر به فرد با قالبهای بیولوژیکی و ریاضی می شود...
آثاری که به سبک بیونیک طراحی شده اند:
از جمله آثار سانتیگو کالاتروا که به این سبک طراحی شده (با الهام از آناتومی انسان)می توان برج تورنینگ توروسو(turning torso) موزه هنر میلواکی(milwaukee art museum) ،شهرک علوم و فنون (city of art&sciences)و ساختمان آسمان نمای آن که هر یک به نوعی از طبیعت الهام گرفته اند.
دیگر آثار این سبک عبارتند از:
_برج بیونیک( bionic tower )
_دروازه جهان( arc of world) اثر  گرگ لین از پیشگامان معماری بیونیک
_ساختمان ضد دود (anty smoge) اثر ونسان کالیباوت
_برج فراز پل رابلینگ (ascent at robling bridge) اثر دانیل لیبسکیند
_مرکز تجاری بیرمنگام(selfridges)

به ترتیب از چپ به راست: ساختمان ضد دود - urban cactu rotterdam - مرکز خرید بیرمنگام - تورنینگ توروسو
برج فراز پل رابلینگ
                         
                         تورنینگ توروسو


ساختمان ضد دود
امروز هرجا سخن از تکنولوژی به میان می‌آید، تصویر همان دستاوردهای مهم تکنولوژی که پاسخگوی نیازهای اساسی برای انسان امروز و آینده است، به ذهن می‌آیند، اما اگر کمی به مسیر تکنولوژی دقت کنیم کم و بیش به منشاء برخی پدیده‌ها پی می‌بریم، به اینکه مثلاً هر پدیده صنعتی یا ساختمانی از کدام الگوی زنده طبیعت الهام گرفته است.
سال‌هاست که محققان در پی اثبات علیت و موجودیت این ارتباط هستند تا از طریق آن چگونگی شکل گرفتن سیستم‌های مختلف زندگی را بررسی و توجیه کنند و هم آنها هستندکه از رهاورد این تحقیقات، با تلفیق دو واژه «بیولوژی» و «تکنیک»،‌علم «بیونیک» را به عنوان دانشی که مسایل فنی را از راه‌های زیستی حل می‌کند، بنا نهاده‌اند.
اگر چه خود بیونیک هنوز به عنوان یک علم نوپاست، اما فعالیت بیونیکدانان را که همواره در جستجوی یک الگوی زنده برای توجیه هر پدیده هستند، می‌توان در حوزه علوم کاربردی مطرح کرد.

چارلی لوکستون از پیشگامان عرصه معماری بیونیک نقطه تمرکز معماران بیونیک را استفاده به جا از مواردی در طبیعت می‌داند که موجب استحکام ساختمان و ایجاد تنوع و آرامش در فضا می‌شود.
روح بخشیدن به ساختمان یکی از تمایلات معماری بیونیک است که طراحان این رشته با توجه به قدرت سازه برای تنفس (زنده‌نمایی)، به کمک خطوط مستقیم یا منحنی خالص و القاء آهسته تمامیت سازه به آن دست پیدا می‌کنند و مهمترین چیز برای معماری بیونیک آن است که ساختمان بتواند زنده بودن خود را القاء کند.
یکی از بهترین طرح‌های شناخته شده از علم بیونیک اثر لئوناردو داوینچی نقاش معروف است که ماشین پرنده را براساس ساختمان بدن یک خفاش طراحی کرد. استدلال او این بود که خفاش دارای بال کاملا پوشیده‌ای است که هوا را از خود عبور نمی‌دهد و دارای پوستی پرده مانند است که آن را تقویت می‌کند.
حدود 400 سال بعد از طرح داوینچی ، ماشین پرنده توسط کلمنت آدر با الهام از خفاش ساخته شد و در سال 1890 تا ارتفاع 15 متری پرواز کرد.
در ساخت زیردریایی‌ها نیز از بدن دلفین الهام گرفته شده است. این جانور با نیروی عضلانی کم می‌تواند به سرعت در آب حرکت کند و راز این حرکت در پوست دو لایه بدنش است. لایه پوست بیرونی قابل ارتجاع و لایه پوست درونی شبیه یک رشته لوله پر شده از ماده اسفنجی است.
این ویژگی باعث می‌شود تلاطم ناشی از جریان پرفشار آب چندان محسوس نباشد، زیرا پوست قابل ارتجاع بیرونی، فشار را به لایه اسفنجی و تراکم‌پذیر درونی که مانند فنر عمل می‌کند منتقل می‌کند، به طوری که جریان پرتلاطم پیش از آن که فرصتی برای پیشروی پیدا کند از بین می‌رود و به همین دلیل است که در طراحی زیردریایی، جدار آن را مانند پوست دلفین می‌سازند.

نمونه‌های معماری
بناها در معماری بیونیک یا معماری طبیعی یا با استفاده از مواد شکننده و نا پایدار ساخته می‌شدند یا در دل یک حفره طبیعی که در زمین یا صخره شکل گرفته. یکی از این مکان‌های طبیعی، غارها بودند.
معماری غاری که به طور عمده در قالب معماری مقابر جلوه کرده، از عصر باستان وجود داشته و به عنوان بارزترین نمونه‌های آن می‌توان به مقبره کاتوکومب رم و ناپل و مقبره‌های لبنان اشاره کرد.
کلیساهای سنگی در ارمنستان و نیز غارهای بسیار بزرگ مسکونی مکشوف در گورمه ترکیه و ماترا در جنوب ایتالیا نیز از دیگر نمونه‌های این سبک معماری هستند. این بناها احتمالا چیزی شبیه به لانه‌های بزرگ موریانه‌ها که هزاران موریانه را در خود جای می‌دهند، بوده‌اند.
علاوه بر این معماری گلی یا خاکی را نیز می‌توان یکی از شاخه‌های معماری طبیعی در نظر گرفت. شهرهای قدیمی و تاریخی همچون صنعا در یمن یا ساختمان‌های گلی دو گون در مالی نمونه‌هایی از این سبک هستند.

در عصر حاضر
از گرم‌ترین نقطه دنیا تا سردترین نقطه، سعی در الهام‌گیری از طبیعت دیده می‌شود. در کلبه‌های برگ و چوب بومیان آمازون، بناهای کاهی اقوام مختلف آفریقایی یا در کلبه‌های اسکیموهای بومی آلاسکا و گریلند نیز الهام از طبیعت به وضوح دیده می‌شود، به عنوان نمونه‌های غیربومی نیز می‌توان به طراحی ساختمان مرکزتحقیقات لندن اشاره کرد که از گیاهی به نام لوتوس الهام گرفته شده است.
از لحاظ ساختار و شکل کلی نیز، بنای استادیوم المپیک مونیخ قابل توجه است. همچنین بانک کارمرز در فرانکفورت آلمان، ساختمان اینونیک در کمبریج و پروژه همزیگری صنعتی kalundborg در دانمارک از مشهورترین نمونه‌هایی هستند که در آنها از سبک بیونیک برای طراحی و ساخت بنا استفاده شده است.
تقلید از طبیعت مزایای بسیاری دارد. فرض کنیم هر جاندار کنونی محصول چندین میلیون سال تکامل است، در این فاصله زمانی طبیعت هر چه را که با هدف ویژه‌اش سازگاری نداشته از بین برده است و این امیدواری را بوجود آورده که بشر بتواند با مطالعه فرآیند تکامل، مکانیسم‌های جدید فناوری را از روی موجودات زنده نسخه‌برداری کند.
ساخت هواپیماهای تیزپرواز با الهام از بال پرستو و بادقپک و ساخت رایانه با الهام از مغز و فکر انسان نمونه‌های بارز دیگری از کاربرد علم بیونیکی برای ساخت فناوری‌های جدید است

اتاق خواب مدرن

یک اتاق خواب خوب اتاقی ست که احساس آرامش را منتقل کند و مکانی باشد برای استراحت و شارژ مجدد بعد از یک روز کار و فعالیت.
طراحی داخلی اتاق خواب از آن جهت بسیار مهم است که حس آرامش و راحتی را در بدو ورود انتقال دهد. اولین فاکتورهایی که در اتاق خواب چشم ها را خیره می کنند، رنگ دیوارها، کفپوش و تخت خواب است پس باید آنها را یه گونه ای رنگ بندی کرد که در اولین نگاه حس آرامش را منتقل کنند.
از طرفی چیدمان اتاق باید کاملا بر اساس نظر صاحب اتاق باشد چرا که سبک چیدمان اتاق نمایانگر شخصیت فرد است.
دکوراسیون اتاق را ساده، جذاب و همواره مرتب نگه دارید اما تغییرات جزئی چیدمان و رنگ را در ابتدای هر فصل فراموش نکنید تا همیشه اتاق خواب منحصر به فرد و جذابی داشته باشید.
در اینجا تصاویری از طراحی های مدرنی از اتاق خواب را می بینید که می تواند الهام بخش شما برای طراحی دکوراسیون اتاق خوابتان باشد.






















رنگ ، عنصر اصلی دکوراسیون


تاثیرات حاصل از رنگ ها

همواره لازمه ی دریافت نتیجه ای مطلوب از انجام هر نوع کار عملی، وجود اطلاعات و آگاهی لازم تئوری در آن زمینه است. ما در این مقاله سعی کرده ایم اطلاعاتی را با همین موضوع و هدف ارائه دهیم. رنگ ها در دو بستر اصلی در محیط حضور می یابند:
1. پوشش های اصلی فضاها شامل دیوارها، کف ها، سقف ها و درها.
2. لوازم دکوراسیون شامل مبلمان، پرده ها، فرش و غیره.
در مقام مقایسه این دو قالب با هم، به لحاظ نقش دکوراسیونی شان در محیط، پوشش های فضا از اهمیت بیشتری برخوردار می باشند زیرا که نسبت به لوازم دکوراسیونی ثابت تر بوده و به گونه ای نقش پس زمینه را برای آن لوازم اجرا می کنند.
در میان این پوشش ها، دیوارها به جهت وسعت حضورشان در فضا، جایگاه ویژه ای داشته و میزان تأثیر گذاریشان بر دیگر لوازم دکوراسیونی بسیار چشمگیرتر است. گذشته از موضوع تأثیر بر روی دیگر لوازم محیط، دیوارها و رنگ انتخابشان در تغییر وسعت و نور فضا نیز بسیار مؤثر است.

رنگ سفید

سفید سمبل خلوص، بی گناهی، پاکی، آرامش و صلح است.
رنگ سفید القاء کننده آرامش، صفا و آسایش است. سفید به همراه خلوصش، یکی از کاربردی ترین رنگ ها در طراحی دکوراسیونی یک فضا است زیرا که با همه رنگ ها قابل ترکیب است. ( منظور از ترکیب در این مباحث، کنار هم قرارگیری رنگ ها در یک کمپوزسیون ( ترکیب ) رنگی در فضا است.)
به کارگیری رنگ سفید در فضا به خصوص برای پوشش های اصلی، آن مکان را روشن تر و بزرگتر جلوه می دهد. بنابراین برای فضاهای کوچک و کم نور انتخاب ایده آلی است. سفید خالص هنگامی که با نور طبیعی نور پردازی می شود، یک رنگ گرم را ایجاد می کند ولی در زیر نورهای مصنوعی به نظر سرد می رسد. در نتیجه با اضافه کردن نورهای زرد، قرمز و قهوه ای در کنار نور مصنوعی مانند فلورسنت و یا افزودن لوازمی به یک و یا چند رنگ یاد شده در محیط تغییر می کند. این رنگ ها از کیفیت سفید نمی کاهند بلکه آن را گرم تر می کنند. رنگ سفید برای فضاهائی با عناصر معماری قدیمی و یا جهت ایجاد هماهنگی بین سبک های کاملاً مجزای معماری بسیار ایده آل است. برای حفظ آرامش فضایی با سطوح سفید می توان از لوازمی با رنگ های خنثی و بافت های طبیعی مانند چوب استفاده نمود و برای ایجاد تضادهای ظریف و زیبا، تعدادی رنگ های دراماتیک نیز به این ترکیب افزود.

رنگ های خنثی

رنگ های خنثی، رنگ هایی هستند که از میزان زیادی سفید برخوردار بوده ولی به هیچ یک از رنگ های اولیه و ثانویه متمایل نیستند. با این تعریف رنگ های کم مایه مانند صورتی کم رنگ یا آبی آسمانی جز رنگ های خنثی محسوب نمی شوند ولی رنگ کرم یکی از رنگ های خنثی به حساب می آید. همین مسئله در مورد خاکستری روشن که از مشکی نشأت گرفته است نیز صدق می کند. رنگ های خنثی در بسیاری از مواد طبیعی مانند سنگ ها، خاک، زمین، چوب ، حصیر، شن و امثال اینها و یا در برخی از موارد مصنوعی مانند فلز، شیشه، سیمان و غیره دیده می شوند. رنگ های خنثی در دنیای دکوراسیون از اهمیت بسیاری برخوردار بوده و کاربردی هستند. خنثی بودن آنها به این معناست که می توانید به راحتی در کنار هر رنگ دیگری بدون احتمال وجود از دست رفتن زیبایی های هر یک به خصوص رنگ ها، ترکیبی مناسب در فضا ایجاد کرد. با توجه به آنکه این رنگ ها نیز آرام بخش و ملایم هستند. با پوشش دیوار به یکی از آنها می توان پس زمینه خوبی برای نصب تابلو ، نوارهای چاپی و کاغذی ، پرده ها به طور کلی دیوارکوب ها فراهم آورد. اگر فضا به قدری از لوازم دکوراسیونی پر شده باشد که احساس آرامش را بر هم ریزند، یکی از راههای ایجاد تعادل در محیط با حفظ همان وسائل، رنگ آمیزی سطوح اصلی یا تعویض پوشش های ثانویه مانند رومبلی، پرده و غیره به یکی از رنگ های خنثی است. هنگامی که قصد دارید قسمتی از فضا مانند یک دیوار، در، پنجره و یا حتی خرده ریزهایی مانند دستگیره، چوب پرده و به طور کلی هر وسیله ای که در محیط وجود دارد به محض ورود بیننده به داخل، نظر او را جلب نکند. آنها را به یکی از رنگ های خنثی رنگ آمیزی کرده و یا رنگ خنثی را در انتخاب آنها در نظر بگیرید.
از این خاصیت رنگ های خنثی برای رفع عیوب معماری و شکستگی ها و فرورفتگی ها می توان بهره زیادی کسب کرد. به عنوان مثال با رنگ آمیزی بخشی از فضا که دارای مشکل ساختاری است و شما نمی خواهید فوری مورد توجه بیننده قرار بگیرید، توسط یکی از رنگ های خنثی به راحتی می توانید آن را در نظر اول بپوشانید. به کارگیری رنگ های خنثی در محیط نیز با اهداف گوناگون دکوراسیونی صورت می گیرد.
نصب تابلوئی به رنگ زرد، با خاصیت گرم در فضایی که اغلب پوشش ها و لوازم دکوراسیونی آن از رنگ های خنثی انتخاب شده است، می تواند دارای دو هدف باشد:
1. جلب نظر بیننده به طرف اثر هنری تابلو که در اینجا با نورپردازی این تأکید را بیشتر کرده است.
2. تغییر فضای یکنواختی با عنصری با رنگ آمیزی گرمتر و انرژی دارتر. رنگ های خنثی در پرده های مختلف از روشن تا تیره وجود دارند و به لحاظ سبک جز ترکیبات رنگی مورد استفاده در سبک کلاسیک هستند.
به عنوان نمونه اگر طراح داخلی به لزوم جلوه دادن فرورفتگی در کنار پنجره و پله تأکید داشت به طور قطع یک و یا ترکیبی از چند رنگ گرم را در کنار رنگ های ملایم و خنثی به کار می برد تا به این ترتیب نظر هر بیننده در حال عبور از آن محیط را به خود جلب کند. ولی اکنون با انتخاب اغلب پوشش های محیط به رنگ های خنثی مقصودی برعکس داشته و ممکن است هنگامی که فردی از پایین به بالا آمده و یا از پله ها به طبقه پایین می رود حتی این فضا را نادیده بگذرد.

کنتراست در رنگ و اهمیت آن در طراحی داخلی

می دانیم رنگ مایه یا تونالیته در ارتباط با محیط از اهمیت خاصی برخوردار است . در نتیحه هنگام بوجود آمدن کنتراست نیز این عامل نقش مهم تری از رنگ ایفا می کند از سه جنبه ای که برای رنگ قایل شدیم ( جنبه رنگی , میزان اشباه , درخشندگی ) آنکه به جنبه سایه روشن یا رنگ مایه نزدیکتر است یعنی میزان اشباع آن از همه مهمتر است . یوهانس ایتن نظریه خود را درباره رنگها بر مبنای ساختهای موجود در آنها قرار داده است و کنتراستهای مختلفی را در این زمینه مطرح می کند که مقدم بر همه آنها کنتراست رنگمایه است . شاید قبل از این نوع کنتراست مهمترین کنتراست رنگی کنتراست سرد و گرم باشد که در ان رنگها را به دو گروه گرم یعنی زرد و قرمز وسرد یعنی ابی و سبز تقسیم می کند کیفیت دور شونده و عمق داررنگ سبز- آبی باعث شده است که از انها برای نشان دادن ساختهای دور استفاده کنند در حالی که کیفیت قوی تر قرمز- زرد را به هنگام بیان انبساط مورد استفاده قرار می دهند. از این کیفیات در تجسم بخشیدن به فضا استفاده های شایانی می شود زیرا از طریق گرمای رنگ تقریبا" مقدار مسافت را می توان حدس زد . ایتن کنتراستهای رنگی دیگری نیز مطرح ساخته است که از آن جمله اند کنتراست مکملها و کنتراست همزمان.کنتراست مکمل ها تعدال یافتن نسبی رنگهای سرد و گرم است . بر طبق نظریه رنگ مونسل در گردونه رنگ رنگ های مکمل در مقابل یکدیگر قرار می گیرند رنچهای مکمل بصورت جامد یا ذره ای دو خصوصیت دارند : اول انکه هنگام مخلوط شدن تولید نوع میانه خاکستری می کنند دوم آنکه اگر در مجاورت یکدیگر قرار گیرند خصوصیت رنگی یکدیگر را با شدت بسیار زیادی نمودار می کنند . ...


زرد رنگ مثلث و سه گوش است مانند مثلث که گوشه های مختلف و نوک های تیز دارد ، زردنمون ه های متنوع دارد و همه تقریبا" آزار دهنده اند . انواع زرد ها با انواع سه گوشها همسنگی می کنند ، نمونه کامل و بهترین آن زرد طیف خورشید ( کادمیوم میانه ) است که با مثلث متساوی الاضلاع تطبیق می کند . زردهای سبزگین با مثلثهای باز کشیده و زردهای تند آزار دهنده با مثلثهای تند و ایستاده برابرند . ایستایی خط عمود و شکلهای عمودی با رنگ زرد تشدید می شود همچنان که رنگ زرد در مثلث ، تندتر ، متشعشع تر ، آزار دهنده تر و هیجان آور تر است . شعله و شراره از دگردیسیهای مثلث زرد به وجود می آید . هنگامی که زرد در دایره جا گرفته ، از ویژگیهای خود می کاهد و آرامتر شده به سبزی می گراید و نیز شدت (( آبیت )) آبی را هم می کاهد . در مربع بر زینگی تاریک – روشن و زینگی رنگی خود می افزاید و نارنجی فام می شود یعنی از شدت و هیجان وحدت خود کم می کند و متعادل تر می گردد در حالی که در کیفیت رنگی اش هیچ دگرگونی ایجاد نمی شود.



سرخ رنگ مربع است . قرمز یا سرخ تیره فام رنگ مستطیل است . قرمز در مستط یل کشیده افقی ، رنگ ( آلیزارین ) و مایل به بنفش به خود می گیرد و در مستطیل عمودی از سردی خود کاسته سرخ می شود یعنی گرمتر و متعادل تر می گردد. در این حال رنگ ژرانیوم یا ماژنتا ( تقریبا" ارغوانی روشن ) به وجود می آید و حس می شود . رنگ سرخ طیف خورشید ، رنگ مربع است با چهار گوشه راست و چهار پهلوی برابر ، این رنگ در مثلث خصیصه نارنجی پیدا می کند و در دایره بنفش گون می شود . در صورتی که در بیضی قرار گیرد ، خصیصه قهوه ای می یابد ، زیرا قهوه ای رنگ بیضی است و از سرخ و سیاه و یا از سرخ و آبی تیره ( پروس یا کبالت سیر ) به هنگام هم آمیزی به وجود می آید . در مورد نارنجی ، یعنی آمیزه زرد مادی و سرخ مادی ، باید گفت که با شکلهایی تطبیق می کند که ازبرخورد مثلث و مربع به وجود آمده باشند و ذوزنقه یکی از این گونه شکلهاست .



نارنجی نیز در مثلث روشنتر و زردگین و در مربع سرخگین به نظر می آید . سبز در مثلث فعل تر از سبز در مربع است. در مربع حالت اعتدال سرخ به خود می گیرد یعنی در ع ین آرامش بر شدت نیروی ع ین آرامش بر شدت نیروی محرکه خود می افزاید و آماده دگردیسی می شود .این سبز در دایره ، تیره فام و آبی گین می شود. آبی رنگ آسمان و در عین حال خود گرا و گیرای بیننده است و دایره ، شکلی است دورانی و با چرخش خود بیننده را به درون و مرکزش می کشاند و با آبی توافق کامل دارد . یک آبی روشن در دایره با آبی تیره در یک شکل نا مشخص همسنگ است همچنان که آبی تیره در یک مستطیل کشیده به آبی روشن می گراید و در یک مستطیل عمودی به سبز گرایش پیدا می کند . آبی در مثلث سبز گون میشود و فعال می گردد و در ضمن از خشونت مثلث کاسته آن را معتدل می کند. آبی در مثلث مانع تبذیر نیروهایش می شود . آبی در مربع بنفش گون می شود و یا حالت قهوه ای به خود می گیرد ( به ویژه اگر آبی گرم باشد ) . بنفش در مربع قرمز گون و در مثلث سرخ فام می شود . قهوه ای رنگی است که در موارد متعدد با بیضی تطبیق داده شده است . بیضی شکل دورانی دو کانونی است که سرد است ولیکن در تضاد با سردی خود است . قهوه ای رنگی است که از قرمز گرم و آبی گرم و یا هر قرمز با سیاه ایجاد می شود. قهوه ای رنگی چرکین ، ولی نیرومند و پر توان است.

نقش سواد بصری در طراحی داخلی

اگر بخواهیم تعریفی ساده و گویا از طراحی داخلی ارائه دهیم که روند انجام آن را برای ما روشن سازد، می‎توانیم بگوییم طراحی داخلی شامل انتخاب عناصر تشکیل‎دهنده طرح و تنظیم و ترکیب آنها برای ایجاد فضا و کیفیات کارکردی ـ زیبایی‎شناختی مورد نظر طراح و در نهایت دست‎یابی به کارکرد مناسب، زیبایی و انتقال مفاهیم و معانی است. در طراحی داخلی، وقتی طراح از عناصر مختلف با توجه به رنگ، فرم، بافت، کیفیت و کارآیی هرکدام بهره می‎گیرد و آنها را در کارش به یکدیگر مربوط می‎سازد، در واقع بوسیله این ترکیب می‎خواهد به اهداف مورد نظر خود در طراحی آن فضا دست یابد. به عبارت دیگر، دست‎یابی به اهدافی همچون کارکرد مناسب، زیبایی بصری و تأثیر محیطی و روانی مؤثر و مثبت در طراحی داخلی، مستلزم استفاده هماهنگ، منسجم، معنی‎دار و زیبا از عناصر طراحی است. در یک طرح مطلوب همه عناصر و اجزاء ترکیب در کارکرد و تأثیر کیفی و معنایی که دارند، به هم متکی و وابسته هستند. بر این اساس، موفقیت هر طرح بستگی کامل به چگونگی ترکیب عناصر و الگوهای سه‎بعدی فضا دارد.



گرچه روند کار طراح در ترکیب عناصر طراحی داخلی تا حدی با تعابیر ذهنی و احساسی آمیخته است، لکن این بدان معنی نیست که تعقل و تفکر آگاهانه در این زمینه نقش چندان مهمی ندارد. ترکیب اجزای هر چیزی هم از جنبه ساختاری و مفهومی برخوردار است و هم از جنبه بصری و احساسی. ترکیب عناصر مختلف در یک فضا مستلزم سازمان‎دهی آنها بر اساس الگوهایی است که این عناصر را به صورتی معنی‎دار و هدف‎مند به هم مرتبط کند و زمینه لازم را برای ایجاد یک کل واحد، مطابق با اهداف و خواسته‎های طراح، فراهم آورد، زیرا هیچ عنصر طراحی داخلی نمی‎تواند بدون ارتباط با عناصر دیگر و ترکیب مناسب با آنها در طرح و فضای معماری حضور یابد و مقاصد طراح را برآورده سازد.
انتخاب بجای عناصر طرح و ترکیب آنها در قالب فرم‎ها و فضاهای مناسب مستلزم قواعدی است که باید در ترکیب‎بندی و طراحی مورد توجه قرار گیرد. طراحان برای آنکه عناصر طراحی با اهداف و خصوصیات آنچه طرح می‎شود، تناسب لازم را بیابند، آنها را به کمک قواعد یا تکنیک‎های مختلف بکار می‎گیرند. در واقع ارتباطی که بین عناصر طراحی داخلی در طرح نهایی برقرار می‎شود، از قواعدی پیروی می‎کند که با توجه به فیزیولوژی دستگاه بینایی انسان استنتاج شده‎اند و می‎توانیم به آنها قواعد ادراکی و بصری یا قواعد ترکیب‎بندی یا تکنیک‎های بصری بگوییم. وحدت و تضاد، تناسب، تعادل و ناپایداری، هماهنگی، تنوع و یکنواختی، ریتم، حرکت و سکون از جمله این قواعد و تکنیک‎ها هستند. شناخت و بکارگیری این قواعد مستلزم برخورداری از دانشی است که به آن سواد بصری اطلاق می‎شود. هدف از یادگیری سواد بصری ایجاد یک سیستم ابتدایی برای فهم و ساخت ترکیب‎بندی‎های بصری است. بایستی توجه داشت که یک طراح با دانستن و بکار بردن قواعد مربوط به شیوه بیان بصری دچار محدودیت نمی‎شود، چرا که این اصول، قواعد مطلق و انعطاف‎ناپذیر نیستند، بلکه اصولی هستند که روش‎های مختلف و ممکن را برای طراحی عناصر و فضاهای معماری و نحوه احتمالی ترکیب آنها در قالب الگوهای معنی‎دار و قابل بازشناسی ارائه می‎دهند. از طریق یاد گرفتن این اصول می‎توانیم درباره نقش بصری هر عنصر یا الگو در فضای معماری و معنای آن برای استفاده‎کننده بطور سنجیده قضاوت کنیم. در مجموع آشنایی با این قواعد دانش و بصیرت ما را توسعه و میدان عمل و امکان گزینش ما را افزایش می‎دهد و ما را قادر به طراحی گزینه‎های بهتر و ارزیابی آنها می‎کند.
ما همواره در طراحی داخلی بایستی بکوشیم تا خصوصیات ویژه بصری عناصر طرح و چگونگی ارتباط متقابل آنها را که در نهایت کیفیت زیبایی‎شناسانه محیط بصری ما را شکل می‎دهند، با اتکاء به سواد بصری ببینیم و دریابیم تا در ارائه شیوه‎های متنوعی از ترکیب‎بندی در طراحی، با توجه به مفاهیم فیزیولوژیکی و روان‎شناسانه، و بوجود آوردن گزینه‎های مختلف طراحی موفق عمل کنیم.

شروعی برای طراحی

توجه به فضای داخلی و نحوه و تقسیم بندی پلان ها، نقش مهمی را در ساختار معماری یک بنا بر عهده دارد. طراحی فضایی با انعطاف پذیری بالا و تنوع پذیر از لحاظ چیدمان و آرایش سطوح می تواند کارکرد های مختلفی را بپذیرد و این در حالی است که مخاطب احساس رضایت بیشتری از فضا خواهد داشت.

استفاده از جدا کننده های سبک و قابل حمل، شفاف سازی، رنگ بندی های متناسب با نیاز های موجود، تنوع مصالح، توجه به نحوه قرار گیری و تعامل مابین فضاهای مختلف از جمله ویژگی هایی هستند که در کنار ساختار خاصی که برای یک پلان معماری در نظر گرفته شده است، می تواند بر غنای آن افزوده و حتی قسمتی از مشکلات آن را حل کند.
از طرف دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد. میزان امنیت، صمیمیت، شور و هیجان و آرامش موجود در یک فضا را با می توان با راهکارهای مناسب تشدید یا تضعیف کرد. هر کدام از انسان ها دارای تعلقات ذهنی و روحی خاصی هستند که پاسخگویی به نیازهای آنها در معماری داخلی اولویت قرار می گیرد، از این رو نگرشی علمی و راسیونال در کنار خلاقیت های هنری مطرح شده و یکی از مسائل مهم در این زمینه ایجاد تعامل و هماهنگی بین آنها است.
امروزه مبحث طراحی و دکوراسیون داخلی، اهمیتی خاص یافته و حتی به عنوان رشته ای مجزا تدریس می شود. الگوهای و ایده های مختلفی اعم از مدرن و کلاسیک، توسط طراحان این رشته به کار گرفته می شود و از محدودیت های معماری در زمینه اجرا، معمولا خبری نیست و می توان به ایده های بلند پروازانه ایشان تجسم بخشید، چه بسا به گونه ای میان گستره ای، موضوع فعالیت رشته های مختلف هنری از مجسمه سازی گرفته تا نقوش برجسته قرار گرفته میگیرد.
پیشرفت تکنولوژی به سبب تسهیل در یکسری از مسائل تاسیساتی و اجرایی از یک طرف و تنوع و کارآیی بالا در محصولات عرضه شده، زمینه مساعد و کارآمدی را در سطح جامعه به وجود آورده است؛ بهانه ای که پرداختن به مقوله طراحی داخلی را جز لاینفک فضاهای معماری بر می شمارد. معماری داخلی و توجه به جزئیات و تزئینات بعد از چندین دهه سکوت و فراموشی، رویکردی دوباره پیدا کرده و جالب تر اینکه سعی می کند نمود هایی از معماری گذشته را در تلفیقی با الگوهای مدرن بیان کند؛ مساله ای که سال ها است در معماری مورد بحث و جدل قرار گرفته و تا کنون نتیجه ای حاصل نشده است.
معماری گذشته ما سرشار است از ظرافت ها و ریزه کاری هایی که هزاران ایده و خلاقیت را در خود نهفته است. تزئینات و کاشیکاری های داخلی با تناسبات و رنگ بندی خاص خویش در کنار کالبد درونی، فضایی رمزگون را تداعی می کنند و هم اکنون نیز ارزش فضایی خویش را حفظ کرده است
امروزه با افزایش روز افزون جمعیت شهری و قیمت زمین ، ساخت و ساز آپارتمان و زندگی آپارتمانی مقرون به صرفه تر شده است .
بیشتر ما حداقل یک بار زندگی در محیط بسته آپارتمانی را تجربه کرده ایم و از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی آگاهیم. یکی از عمده معایبی که بیشتر مردم از آن گله مند هستند خفه و بسته بودن فضای آپارتمان است . ما با استفاده از چندین نکته کوچک که بیشتر جنبه بصری دارد میتوانیم این فضای مرده را زنده تر و آپارتمان خود را دلباز تر نماییم .

1. انتخاب رنگ دیوارها
انتخاب رنگ مناسب برای فضای آپارتمانی بخصوص آپارتمانهای با متراژ کم بسیار مهم است. رنگها از نظر درخشندگی و شفافیت انواع مختلف دارند که بهترین انتخاب ، انتخاب رنگهای روشن با درخشندگی و شفافیت زیاد است . اصولا" رنگهای روشن باعث می شوند که فضا بزرگتر بنظر آید و هر چه شفافیت و درخشندگی آن بیشتر باشد به دلیل انعکاس نور فضا زنده تر بنظر می آید. یکی از رنگهای مناسب آپارتمان رنگ استخوانی روشن است ، که علاوه بر داشتن شفافیت و روشنی با بیشتر رنگهای وسایل منزل همنشینی دارد و کمپوزیسیون مناسبی را ایجاد می نماید.جهت ایجاد تنوع در رنگ میتوانید در قسمت دیوار اپن آشپزخانه از مصالح سنگی با رنگهای متنوع استفاده نمایید.

2. انتخاب کفپوش
جهت پوشش کف آپارتمان از مصالح گوناگونی میتوان بهره گرفت .( از جمله سرامیک ها ، پارکتهای طرح چوب ، موکت و ...) اگر قصد تعویض کفپوش ساختمان را داشته باشید ، در صورت استفاده از سرامیک می بایست در انتخاب رنگ آن دقت زیادی شود، زیرا استفاده از رنگهای تیره در کف ، فضا را فشرده تر نشان میدهد . معمولا استفاده از رنگ های بسیار روشن مثل سفید نیز معایبی به همراه دارند ، یکی از معایب آن یکدست شدن فضا است که جهت برطرف کردن یکدستی آن می توان از یک قالیچه در زیر میز مبل استفاده کرد. یا اینکه در میان سرامیک ها طرح هایی با رنگهای متفاوت را بکار گرفت.در صورت استفاده از پارکت نیز میبایست نکات گفته شده را رعایت نمود و رنگهای روشن طرح چوب را انتخاب کرد.

3. انتخاب مبلمان و نحوه قرار گیری
انتخاب رنگ مبل اختیاری است اما استفاده از رنگهایی مثل کرم روشن و یا حتی سفید به زنده تر کردن فضا کمک بیشتری می نماید و فضا بزرگتر به نظر می آید. در مورد انتخاب طرح مبل بهتر است حتی المقدور مبل هایی با اشکال هندسی صلب و یا بدون منحنی انتخاب شود. در مورد نحوه چیدمان آن بهتر است مبلها را تقریبا" چسبیده به دیوار ها قرار داد علت انتخاب شکل بدون منحنی نیز این است که مبلها در کنار دیوار صاف ترکیب مناسبتری را ایجاد نمایند. حتی المقدور سعی کنید وسایل خانه را نزدیک به دیوارها قرار دهید تا از هدر رفتن کوچکترین فضاها نیز جلوگیری شود. اگر در جلوی پنجره ها از پرده های پارچه ای استفاده می کنید بهتر است رنگ آنها نیز روشن انتخاب شود

4.
نورپردازینور نیز نقش مهمی را در زنده کردن فضا به عهده دارد . استفاده از نور مناسب و یکنواخت در آپارتمان خفگی محیط را از بین می برد ، البته استفاده از نور طبیعی بسیار مناسبتر است . در صورت ضعیف بودن نور طبیعی کمبود آن را با بکارگیری نور مصنوعی جبران نمایید. حتی المقدور از پرده های عمودی یا کرکره ای استفاده نکنید ، زیرا از ورود نور خورشید به داخل تا میزان زیادی جلوگیری می نمایند. پرده های پارچه ای یا توری بهترین انتخاب برای پنجره های آپارتمان محسوب میشوند. زیرا نور را به خوبی از خود عبور می دهند.استفاده از نور پردازی موضعی بر روی قاب ها و ... نیز باعث تحرک و ایجاد حرکت در فضا میشود.

5. استفاده از طبیعت
در ساختمانهای حیاط دار کمبود طبیعت بوسیله ایجاد باغچه در کناره های حیاط جبران میشود . اما برای جبران آن در آپارتمان میتوان از گلدانهای کوچک که در گوشه های فضا قرار می گیرند استفاده کرد . سعی کنید گلدانها را در کنار پنجره ها و یا تا جایی که امکان دارد در کنج دیو ارها قرار دهید ، زیرا معمولا" گوشه دیوار ها بدون استفاده می مانند.
در نتیجه سعی کنید تا جایی که امکان دارد از رنگهای روشن در طراحی داخلی آپارتمان استفاده کنید . شاید این سئوال برایتان پیش آید که بکارگیری این همه رنگ روشن فضا را یکنواخت و سرد نمی کند؟ در جواب باید بگویم این هنر شماست که با استفاده از قابها و وسایل تزیینی کوچک با رنگ بندی متنوع فضا را جذاب تر نمایید
تاقچه ها، رف ها، ارسی ها، هشتی ها، حوض ها و باغچه ها تنها شماری از عناصر کالبدی طراحی داخلی در ایران هستند.
روش معماران گذشته ایرانی در به کارگیری این عناصر، در راستای آن بوده تا از جذابیت فُرم کاسته شود و به غنای فضا افزوده گردد. این همان هندسه همراه با تزئینات است.
به نظر می رسد طراحی داخلی در ایران، از یک سو در چنبره نوستالژیای تاقچه ها، رف ها و اُرسی های قدیم گرفتار مانده و از سوی دیگر به دکوراسیون و ابعاد دراماتیک و تزئینی فضاها تقلیل یافته است. با تمام اینها، طراحی داخلی فرآیندی است که همزمان می بایست سویه های زیباشناختی و عملکردی را سامان دهد.

شرایط اقلیمی و خصوصیات آب و هوایی

شرایط اقلیمی و خصوصیات آب و هوایی

سلسله جبال البرز و زاگرس نواحی مرکزی ایران را از دریای خزر در شمال و جلگه بین النهرین در غرب جدا می کنند . کوههایی نیز به صورت منفرد در مرکز و شرق ایران وجود دارند از جمله کوه تفتان ، شیر کوه و ...
کوهستان های غربی که دامنه های غربی رشته کوههای فلات مرکزی ایران و سراسر کوههای زاگرس را در بر می گیرد از مناطق سردسیر کشور به شمار می آیند .

کلیات آب و هوایی این منطقه به شرح زیر می باشد :

     · سرمای شدید در زمستان و هوای معتدل در تابستان

     · اختلاف بسیار زیاد درجه حرارت هوا بین دمای شب وروز

     · بارش برف سنگین

     · رطوبت کم هوا

میانگین دمای هوا در گرم ترین ماه سال در این اقلیم بیش از 10 درجه سانتی گراد و متوسط دمای هوا در سردترین ماه سال کمتر از 3- درجه سانتی گراد می باشد .

نوسانات دمایی در طی شبانه روز نیز در نواحی کوهستانی بیشتر است . در این اقلیم دره ها در فصل تابستان بسیار گرم و در زمستان معتدل اند . مقدار تابش آفتاب در فصل تابستان در این منطقه زیاد و در زمستان بسیار کم است . زمستان ها طولانی ، سرد و سخت بوده و تا چند ماه از سال ، زمین پوشیده از یخ ، و بهار کوتاه مدت است و زمستان و تابستان را از هم جدا می کند. سرما از اوایل آذر ماه شروع می شود و کم و بیش تا اواخر فروردین ادامه می یابد . در سراسر این منطقه از آذربایجان گرفته تا استان فارس ، زمستان ها به شدت سرد می باشد .

در این نواحی ، میزان بارندگی در تابستان کم و در زمستان زیاد است و بیشتر به صورت ریزش برف می باشد . برف های پیاپی بیشتر قله ها را می پوشاند . در ارتفاعات بالای 3000 متر همواره برف وجود دارد و این کوهستان ها سرچشمه رودخانه ها و قنات ها در کشور محسوب می شوند .

بارش برف در نواحی شمال و شمال غربی منطقه بیش از نواحی جنوب غربی آن است . علی رغم بارندگی فراوان ، رطوبت در این اقلیم کم می باشد . همچنین سلسله جبال غربی همانند سدی مانع از نفوذ هوای مرطوب مدیترانه به داخل فلات ایران می شوند و رطوبت هوا را تنها در دامنه های خود نگاه می دارند . برخلاف نواحی شمال ایران و سواحل دریای خزر که غلظت هوا به دلیل پستی زمین و بارش زیاد است در اقلیم سرد ، این غلظت کمتر بوده و همین امر میزان استفاده از تهویه طبیعی هوا را کاهش می دهد .

فرم بنا

برودت بسیار زیاد هوا در بخش عمده ای از سال ، در نواحی سرد و کو هستانی باعث شده است تا حداکثر استفاده از تابش آفتاب ، بهره گیری از نوسان روزانه دما ، حفظ حرارتی و جلو گیری از باد سرد زمستانی در فضاهای مسکونی امری ضروری گردد . لذا فرم بنا در جهت مقابله با سرمای شدید طراحی و اجرا می شود . در ادامه ، به توضیح خصوصیات کلی فرم بنا در این اقلیم خواهیم پرداخت .

1. ساختمان های درون گرا با حیاط مرکزی

بناهای سنتی در اقلیم سرد مانند نواحی مرکزی فلات ایران دارای حیاط مرکزی بوده و سایر قسمت ها دورتادور این حیاط چیده می شوند . اتاق های واقع در سمت شمال حیاط بزرگتر از سایر قسمت ها و تالار یا اتاق اصلی نشیمن خانه نیز در این سمت حیاط واقع شده است تا از تابش مستقیم و حرارت آفتاب در فصل سرد زمستان استفاده کنند . جبهه جنوبی ساختمان به دلیل کوتاه و معتدل بودن فصل تابستان کمتر به کار گرفته می شود . لذا اتاق های جنوبی و اتاق های شرقی و غربی – در صورت وجود – به عنوان انباری یا فضاهای خدماتی همچون اتاق خدمه یا سرویس های بهداشتی کاربرد دارند .

برخلاف مناطق معتدل و مرطوب سواحل جنوبی دریای خزر ، خانه های این مناطق ، اغلب دارای زیر زمینی با سقف کوتاه در پائین زمستان نشین هستند که به علت خنکی هوای آن ، در تابستان برای سکونت و آسایش ساکنان خانه به کار می رود .

2. استفاده از ایوان و حیاط کوچک در بنا

از آنجایی که در بیشتر روزهای سال در مناطق کوهستانی سرد ویا بسیار سرد است اکثر فعالیت های روزمره در اتاق ها انجام می پذیرد . لذا ابعاد حیاط ها در این مناطق قدری کوچکتر از نواحی فلات مرکزی ایران است .

ساختمان ها در این اقلیم دارای ایوان اند ولی عمق آنها نسبت به ایوان های مناطق جنوبی کشور به مراتب کمتر می باشد و همانند ایوان های منطقه خزر ، کاربرد نشیمن ندارند و صرفا جهت حفظ ورودی ها ی بنا از برف و باران استفاده می شوند .

نکته دیگر پائین بودن کف حیاط بناهای اقلیم سرد به اندازه 1 تا 1.5 متر از سطح پیاده روهااست تا بتوان آب جاری در نهر ها و جویها را بر باغچه حیاط یا آب انبار واقع در زیر زمین سوار نمود و از سوی دیگر ، زمین مانند عایق حرارتی اطراف بنا را احاطه کرده ، مانع از تبادل حرارتی بین بنا و محیط پیرامون آن و باعث حفظ حرارت درون ساختمان می شود .

3. پلان ، فرم بنا و نحوه قرار گیری آن

در حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی ، بناها دارای پلان و بافت متراکم می باشند . فرم بنا باید به گونه ای باشد که سطح تماس آن را با سرمای خارج کمتر نماید تا حرارت کمتری از درون به بیرون انتقال یابد . لذا از احجامی نظیر مکعب یا مکعب مستطیل استفاده می نمایند تا نسبت سطح خارجی بنا به حجم داخلی آن کاهش یابد و آن را در حداقل ممکن نگه دارد .

ساختمان ها بین 20 درجه به طرف غرب و 45 درجه به سمت شرق و در سایه باد یکدیگر و خارج از سایه آفتاب هم ، در محور شمالی – جنوبی مستقر می شوند .

4. اتاق های کوچک با ارتفاع کم

در نواحی سرد و برفی ، باید از ایجاد اتاق ها و فضاهای بزرگ داخل بنا اجتناب نمود چرا که با افزایش سطح تماس آنها با فضای سرد بیرونی ، گرم کردن این فضای وسیع مشکل خواهد بود .

بنابراین در این مناطق سقف اتاق ها را پائین تر از اتاق های مشابه در سایر حوزه های اقلیمی در نظر می گیرند تا حجم اتاق کاهش یابد و سطح خارجی نسبت به حجم بنا حداقل گردد . ارتفاع کم سقف در تالار ها و اتاق های مهم و طاق راسته ها و حجره های بازارهای این مناطق نیز مشهور است .

5. بازشوهای کوچک

در این مناطق برای جلو گیری از تبادل حرارتی بین داخل و خارج بنا از بازشوهای کوچک و به تعداد کم استفاده می کنند . در صورت بزرگ بودن پنجره ها ، استفاده از سایبان الزامی است . بازشوها در ضلع جنوبی برای استفاده هر چه بیشتر از تابش آفتاب ، بزرگتر و کشیده تر انتخاب می شوند . همچنین از استقرار بازشوها در جهت بادهای سرد باید اجتناب نمود . پنجره های دو جداره نیز برای رساندن تبادل حرارتی به حداقل ممکن مناسب ترند . در ضمن به منظور جلوگیری از ایجاد سوز در داخل و خروج حرارت داخلی به خارج ساختمان ، میزان تعویض هوای هوای داخل وتهویه طبیعی را باید به حداقل ممکن رساند .

در مقایسه با اقلیم گرم و خشک ابعاد بازشوها در این حوزه اقلیمی برای استفاده از انرژی حرارتی حاصل از تابش آفتاب افزایش یافته است .

6. دیوارهای نسبتا قطور

قطر زیاد دیوارها نیز به نوبه خود از تبادل حرارتی بین فضای داخلی بنا و محیط بیرونی ساختمان جلوگیری می کند . معیارهای معماری اقلیم سرد و کوهستانی و گرم و خشک تقریبا مشابه است و تنها تفاوت آنها در منابع حرارت دهنده می باشد که در اقلیم گرم و خشک این منبع از سمت بیرونی بنا و در اقلیم سرد از سمت داخل فضا می باشد . لذا باید در این اقلیم به کمک مصالح بنایی قطر دیوارها را زیاد نمود تا این جداره بتواند به عنوان منبع ذخیره حرارت داخل بنا عمل نماید .

دیوارهای قطور ، گرما و حرارت تابش آفتاب روزانه را در طول شب حفظ و به تعدیل دمای داخل ساختمان کمک می نماید . در معماری بومی این مناطق تا حد ممکن تلاش می شود تا به شکل طبیعی یا یا با استفاده از بخاری و گرمای ناشی از حضور افراد ، پخت وپز یا حضور حیوانات ، بنا را گرم نمود .

7. بام های مسطح

ابن یه سنتی در کوهپایه های شمالی سلسله کوههای البرز دارای بام های شیب دار و در مناطق کوهستانی غالبا مسطح هستند .

بام های شیب دار در صورت مناسب بودن پوشش آن به مراتب از بام های مسطح بهترند چرا که آب باران را به سهولت از روی بام دور می کنند . ولی در صورت کاهگلی بودن پوشش بام ، قدرت آن در برابر رطوبت و باران و به ویژه برف بسیار تضعیف خواهد شد . چرا که آب ناشی از ذوب تدریجی برف وارد سقف کاهگل می گردد و بنا مرطوب و نم دار می گردد . به همین دلیل به محض بارش برف ، آن را از روی چنین بامی پارو می کنند و با غلتکی سنگی و کوچک ، بام را دوباره غلتک می کشند تا پوشش کاهگلی آن مجددا متراکم و سوراخ های ایجاد شده در اثر نفوذ آب مسدود گردند .

انتخاب بام های مسطح در اقلیم سرد مشکلی ایجاد نمی نماید چرا که با نگهداری برف بر روی بام ازآن به عنوان عایق حرارتی در مقابل سرمای زیاد هوای خارج که چندین درجه کمتر از درجه حرارت برف است استفاده می شود و همچنین فضای زیر اسکلت خرپا که کاربرد انباری دارد ، عایق مناسبی بین فضای داخل و خارج بنا خواهد بود . لذا دو جداره بودن سقف بنا در این اقلیم برای حفظ گرمای بنا حائز اهمیت است .

نوع مصالح

مصالح مورد استفاده در ابنیه سنتی در مناطق سرد و کوهستانی مانند سایر حوزه های اقلیمی از مصالح موجود در آن اقلیم است. این مصالح باید از ظرفیت و مقاومت حرارتی خوبی برخوردار باشند تا گرمای بنا را در فضای داخلی آن حفظ نماید .

لذا بدنه این ابنیه از سنگ ( یا چوب ، ملات کاهگل ، خشت و آجر ) و پوشش سقف و بام از تیر های چوبی و کاهگل می باشد . از سنگ و مصالح مقاوم و سنگین برای برای پی سازی بنا استفاده می کنند و در برخی نقاط ، کرسی چینی با مصالح سنگین جهت جلو گیری از رطوبت به کار می رود ، هر چند ابنیه این مناطق ، به طور کلی ، بر روی زمین بنا می شوند .

در این رابطه می توان از شهر جوانرود و روستاهای اطراف آن واقع در منطقه غربی رشته کوه زاگرس و در 95 کیلو متری شمال غرب کرمانشاه نام برد . در این منطقه ساختمانهای سنگی ، سیمایی موزون و هماهنگ به کل بافت شهر و همچنین به بافت روستاها داده است . سنگ که به وفور در این منطقه کوهستانی وجود دارد و به صورت لاشه و یا قواره در دیوارهای قطور ساختمان ها به کار می رود . در این منطقه اقلیمی سرد و نسبتا پر باران ، بام ساختمان ها مسطح و با تیر چوبی و کاهگلی پوشیده شده است . هر چند که بام اغلب ساختمان ها های جدید در جوانرود دارای خرپای چوبی و پوشش شیروانی است .

کالبد شهری و روستایی

بافت شهری و روستایی حوزه اقلیمی سرد و کوهستانی در جهت مقابله با سرمای شدید شکل گرفته است . ویژگی های بافت شهری و روستایی در این اقلیم عبارتند از :

1. بافت متراکم و فشرده

2. فضاهای کوچک و محصور

3. بهره گیری از جهات آفتاب و زمین ( به عنوان عوامل تعیین کننده ی جهت استقرار و گسترش شهر و روستا و سیمای آنها )

4. معابر باریک به موازات خط تراز زمین

با توجه به شرایط اقلیمی منطقه سرد و کوهستانی در ایران به منظور جلوگیری از اتلاف حرارتی و کوران هوا ، بنا ها به صورت متراکم و فشرده و متصل و در کنار هم ساخته می شوند تا سطح تماس فضاهای گرم مسکونی با محیط سرد خارج کاهش یابد . همچنین بنا ها طوری کنار هم قرار می گیرند که یکدیگر را محصور نمایند و فضاهای شهری تا حد امکان کوچک شوند تا نفوذ جریان باد سرد به داخل فضاهای شهری کم گردد و تابش حرارت از سطح خارجی دیوارهای گرم ابنیه به فضاهای کوچک و محصور شهری ، هوای سرد آنها را تعدیل نماید .

نکته قابل مشاهده دیگر در این نوع شهرها ، طراحی معابر کم عرض و باریک برای استفاده بهتر از حرارت و جلوگیری از تبادل گرما و سرما است . معمولا در این نوع اقلیم ، مجتمع های زیستی در وسط دامنه بلندی ها و رو به جنوب و در داخل زمین یا روی آن به منظور بالا بردن ظرفیت حرارتی دیواره های بدنه شمالی و افزایش حجم داخلی نسبت به سطح بیرونی ، استقرار می یابند . در واقع در صورت استقرار روستا در پائین دره اولا خطر سیل خیزی و نابودی روستا وجود خواهد داشت . ثانیا نفوذ هوای سرد سنگین به دره ها باعث افزایش شدت سرما به هنگام شب خواهد شد . ثالثا جبهه شمالی کوه همواره در سایه قرار گرفته و سرد می باشد در حالیکه روستاها و شهر ها باید جهت حداکثر استفاده از تابش خورشید ، رو به دره و در آفتاب بنا گردند . رابعا به علت فزونی ناهمواری های زمین و شدت باد در بالای کوه و دسترسی به منابع آبی و رود خانه ها که در قسمت پائین ارتفاعات جاری هستند ، استقرار بافت روستایی و شهری بر بالای کوه صحیح نمی باشد

طراح داخلی آپارتمان خود باشیم

امروزه با افزایش روز افزون تنش های روانی ناشی از قوطه ور شدن در محیط های اجتماعی و صنعتی نیاز به فضایی آرام و دلنشین بیش از پیش احساس می شود ، به همین دلیل توجه به زیبایی محلی که در آن زندگی می کنیم بسیار قابل اهمیت است . متاسفانه در کشور ما کمتر توجهی به طراحی داخل بنا میشود و طراحی داخلی به رستورانها و مرکز تجاری خلاصه می شود . شاید یکی از دلایل مهم آن بالا بودن هزینه طراحی به وسیله فرد متخصص است .من در اینجا به نکاتی ساده در مورد طراحی داخلی کل آپارتمان اشاره میکنم تا شما نیز بتوانید بدون استفاده از تخصص فردی تا حدودی به طراحی فضای آپارتمانی خود بپردازید.

فضای ورودی: ورودی ساختمان جزء فضاهایی می باشد که در طراحی آن کمتر توجه می شود و معمولا" به عنوان جا کفشی از آن استفاده می شود ، در صورتی که اولین فضایی که پیام دعوت را به مخاطب ارسال مینماید ورودی است . و میبایست این پیام را با بگار گیری عناصر بصری مناسب تقویت کرد . جهت تحقق بخشیدن به این هدف میتوان از کمد های جا لباسی همراه با بوفه استفاده کرد . توجه کنید که ابعاد عرضی کمد زیاد نباشد زیرا فضا را خرد و حقیر می نماید. استفاده از یک آینه سر تا پا نیز این فضا را کامل تر می کند.


نشیمن و پذیرایی : بعد از ورودی به فضای نشیمن و پذیرایی می رسیم . عناصری که در مسیر ورود به نشیمن یا پذیرایی قرار می گیرند میبایست به نحوی چیده شوند که فرد را به طرف محل مبلمان هدایت و همراهی نمایند. و تا حد امکان باعث دور زدن و یا چرخیدن مهمان نشوند. پیش بینی شومینه در فضای نشیمن نحوه چیدمان مبل ها را آسان تر می نماید، در این حالت امکان قرار دادن مبل ها بصورت متقارن در دو طرف شومینه فراهم میشود. نحوه قرارگیری مبلمان پذیرایی بهتر است بصورت دوار یا مستطیلی باشد و در صورت قرار دادن یک آباژور در زاویه بین مبلها می توان بر ابهت فضا افزود. دقت کنید آباژور را از نوع بلند پایه انتخاب نمایید .( به جای آباژور می توانید از گیاهان بنجامین استفاده کنید . )


نهار خوری فضای : نهار خوری معمولا" در کنار پذیرایی قرار می گیرد و نیاز به میز نهار خوری ، کمد یا قفسه ای برای نگهداری ظروف و نور پردازی مناسب دارد . دقت کنید که میز را نسبت به ابعاد فضا انتخاب نمایید ، معمولا" تا دو برابر اعضای خانواده کافی است.

اتاق خواب : اتاق خواب معمولا" جهت استراحت مورد استفاده قرار می گیرد و میبایست تمام توان را برای ایجاد آرامش در آن بکار گرفت . در اتاق خواب بهتر است از رنگهای سرد استفاده شود ( مانند رنگ مایه های سبز و آبی ) زیرا رنگ های سرد آرامش بخش هستند. دقت نمایید تخت را در زیر پنجره و یا روبروی در ورودی اتاق قرار ندهید. زیرا هنگام باز بودن درب اتاق فردی که بر روی تخت داز کشیده کاملا" قابل دید است.

اتاق خواب فرزندان : برخلاف پدر و مادر فرزندان علاوه بر استراحت در اتاق خواب استفاده های دیگری نیز از آن می برند و نحوه طراحی بستگی به جنسیت ( دختر یا پسر ) ، رشته تحصیلی ، سن و ... دارد و نسبت به نیاز آنها طراحی صورت می پذیرد.

اتاق کودک : در طراحی اتاق کودک میبایست از رنگ های شاد و مورد علاقه کودکان استفاده کرد .معمولا" کودکان به رنگهای قرمز ، زرد ، سبز و آبی علاقه زیادی دارند. در اتاق کودک می بایست فضا را به بخشهای کوچکتری تقسیم کرد، مانند فضایی برای استراحت ، پخش کردن اسباب بازی ها و بازی کردن ، میزی که بتوانند بر روی آن نقاشی کنند ، قفسه برای نگهداری اسباب بازیها و... بر روی دیوار اتاق کودک میبایست سطحی برای چسباندن نقاشی ها پیش بینی شود . دقت کنید که حتما" کف اتاق را با موکت یا سایر پوشش دهنده های مشابه بپوشانید ، زیرا کودکان علاقه زیادی به بازی کردن در کف اتاق دارند