در برخی موارد از یک لایه میانی جدا کننده بین لایههای آسفالتی و بتنی استفاده میگردد. استفاده از مصالح بتنی به عنوان لایه زیرین و در نقش لایه اساس، و مصالح آسفالتی به عنوان لایه رویه، ترکیب متداولی است که ویژگیهایی همچون مقاومت و سطح هموار را ارائه کرده و بهرهبرداری از یک روسازی ایدهآل را ممکن میسازد. استفاده از مصالح بتنی در نقش لایه رویه و مصالح آسفالتی در نقش لایه اساس گزینهای است که در صورت خرابی کامل لایه آسفالتی مقرون به صرفه خواهد بود. با توجه به هزینه اولیه بالای اجرای این نوع از روسازیها، ساخت آنها به طور محدود صورت گرفته و بیشتر برای رفع معایب روسازیهای بتنی موجود و به منظور ارتقای کیفیت سطح راه و تأمین سرویس، به صورت روکش آسفالتی بر روی روسازیهای بتنی موجود به کار میروند. روسازیهای مرکب (لایه انعطاف پذیر بر روی لایه صلب) معمولاً در روسازیهای قدیمی دیده میشود. در این موارد باید روکشی مانند آسفالت گرم، روکش با دانهبندی باز، یا آسفالت پلیمری بر روی روسازیهای بتنی درزدار (Jointed Plane Concrete Pavement- JPCP) یا روسازیهای بتنی مسلح پیوسته (Continuously Reinforced Concrete Pavement- CRCP) اجرا شود.
دلایل اجرای روسازی مرکب
از آنجا که تاریخچه روسازیهای مرکب به سالهای اخیر باز میگردد، فقط برخی کشورها مزایای چنین طرحی را تجربه کردهاند. در حال حاضر، استفاده از روسازیهای مرکب به جادههای با ترافیک سنگین مانند بزرگراهها و شریانهای اصلی متمرکز شده است. عموماً انتخاب روسازی مرکب تحت تأثیر یکی از عوامل زیر میباشد:
1- به علت ترکیب یک لایه بتنی با یک لایه آسفالتی، ظرفیت باربری زیاد و مقاومت در برابر تغییر شکل در اثر عبور زیاد وسایل نقلیه را در کنار بهبود مشخصات سطح و آسان شدن تعمیر و نگهداری روسازی خواهیم داشت؛
2- کم شدن صدای چرخ وسیله نقلیه در حرکت روی جاده با بهرهگیری از ویژگیهای آسفالت متخلخل،
3- اجتناب از تعمیر و نگهداری درز آببند در روسازیهای بتنی یا به حداقل رساندن آن،
4- کاهش نفوذ آب و در نتیجه بهتر شدن رفتار بلند مدت سازه روسازی،
5- تعمیر یا ارتقای کیفیت سطح رو به زوال روسازی بتنی،
6- کاهش هزینههای اضافی در طول طرح برای مسئولان نگهداری راه و استفادهکنندگان.
گاهی اوقات نیز برای مطابقت دادن لایه موجود با لایه جدید مثلاً هنگام تعریض، افزایش تعداد خطوط در مجاورت یک روسازی انعطاف پذیر، یا اجرای یک لایه روکش انعطاف پذیر بر روی لایه صلبی که هنوز از نظر سازهای سالم است، میتوان از روسازی مرکب استفاده کرد.
مقاطع روسازی
در صورت استفاده از روکش آسفالتی بر روی روسازی بتنی موجود، بخش عمده باربری از طریق لایه بتنی انجام میشود. از این رو میتوان برای طراحی لایه بتنی از تئوری صفحات استفاده کرد. اگر بتوان فرض نمود که چسبندگی لایه آسفالتی به لایه بتنی به طور کامل صورت گرفته است، میتوان با در نظر گرفتن مقطع معادل از تئوری صفحات به منظور تعیین تنش خمشی دال بتنی بهره جست. در صورتی که محل بار چرخ در نزدیکی لبه یا درز (Joint) لایه بتنی در نظر گرفته شود، روش تئوری صفحات به تنهایی جوابگو است و اگر بار چرخ در وسط و به دور از لبهها یا درزها وارد شود، می توان از تئوری لایهها و یا صفحات برای استفاده نمود. روسازی بتنی میتواند به صورت بتن غیر مسلح درزدار، بتن مسلح درزدار و یا بتن مسلح پیوسته باشد.
علاوه بر انواع فوق، روسازیهای مرکب میتوانند شامل روسازیهای آسفالتی با اساس تثبیت شده یا تثبیت نشده نیز باشند. برای روسازیهای آسفالتی با اساس تثبیت نشده، تنش و کرنش بحرانی به صورت کششی است و در زیر لایه آسفالتی قرار دارد؛ در حالی که در روسازیهای آسفالتی با اساس تثبیت شده موقعیت تنش بحرانی در زیر لایه اساس در نظر گرفته میشود.
نحوه طراحی روسازی مرکب با توجه به ترکیب لایهها و نوع مقطع متفاوت خواهد بود. معمولاً لایه آسفالتی مستقیماً بر روی اساس بتنی اجرا نمیشود. یکی از معایب اجرای روکش به این روش، انتشار ترکهای انعکاسی در لایه آسفالتی است که علت آن وجود درز و ترک در اساس بتنی است. شکل (1) دو مقطع متفاوت که در بیشتر کشورها به عنوان مقطع متداول اجرا میگردد را نشان میدهد. در صورتی که مانند مقطع (الف) از یک لایه آسفالتی با دانهبندی باز مابین لایه آسفالتی و بتنی استفاده گردد، میتوان ترکهای انعکاسی را کاهش داد. مقطع (ب) روش متداول دیگری را نشان میدهد که در آن برای جلوگیری از انعکاس ترکها از یک لایه ضخیم مصالح دانهبندی شده میان دو لایه آسفالتی و بتنی استفاده شده است. در صورت اجرای این روش میتوان لایه رویه را در دو بخش آسفالت سطحی به ضخامت 40 میلیمتر و لایه بیندر به ضخامت 50 میلیمتر اجرا نمود.
وظیفه رویه انعطاف پذیر، عمل کردن به عنوان روکش حرارتی و رطوبتی برای کاهش گرادیان حرارتی و رطوبتی در لایه صلب است تا از این طریق تغییر شکلهای دال بتنی (curling and warping) کاهش یابد. به علاوه لایه انعطاف پذیر از ساییده شدن لایه صلب در اثر تماس با چرخ خودروها جلوگیری میکند.
روسازی صلب بر روی لایه انعطاف پذیر
از آنجا که حداقل ضخامت مورد نیاز برای لایه صلب 7/0 فوت است، تمامی روسازیهای دارای سطح صلب بر اساس ضوابط و روشهای مربوط به روسازیهای صلب طراحی میشوند.
معایب روسازیهای مرکب
دلیل اینکه از روسازیهای مرکب کمتر استفاده میشود این است که این روسازیها، ترکیبی از معایب روسازیهای صلب (هزینه اولیه بالاتر) و روسازیهای انعطاف پذیر (نیاز به نگهداری بیشتر) را دارا هستند.
گاهی از لایههای انعطاف پذیر نازک (روکشها) برای بهبود اصطکاک و کیفیت تردد لایه صلب استفاده میشود. از آنجا که اصطکاک و کیفیت تردد با خراشاندن سطح لایه صلب موجود نیز امکان پذیر است، باید مطالعات اقتصادی انجام گیرد تا مشخص شود که کدام روش کم هزینهتر است.
خواص روسازیهای مرکب
خواص روسازیهای صلب و انعطاف پذیر باید برای روسازیهای مرکب نیز در نظر گرفته شود. در انتخاب مصالح برای لایه انعطاف پذیر باید دقت شود تا از انتشار ترکهای انعکاسی لایه صلب جلوگیری کرده، همچنین اجرای لایه انعطاف پذیر که معمولاً نازک میباشد نیز تسهیل شود.
فاکتورهای عملکردی
لایههای انعطاف پذیری که بر روی لایههای صلب اجرا میشوند باید به نحوی طراحی و از مصالحی ساخته شوند که الزامات زیر را برآورده کنند:
1- ترکهای انعکاسی: درزها و ترکهای لایه صلب زیرین نباید در طی زمان بهرهبرداری بر روی لایه انعطاف پذیر اثر بگذارند.
2- همواری: لایه انعطاف پذیر باید طوری طراحی شود که دارای IRI اولیه برابر 63 اینچ در مایل بوده ودر طول زمان بهرهبرداری تا حداکثر IRI برابر با 170 اینچ در مایل نگهداشته شود.
3- چسبندگی: اصلیترین عامل در عملکرد و طول عمر لایه انعطاف پذیر، وضعیت چسبندگی بین لایه انعطاف پذیر و لایه صلب است. در حالت چسبندگی خوب بین لایه انعطاف پذیر و لایه صلب، ضخامت لایه انعطاف پذیر نقش مهمی در طول عمر آن ایفا نمیکند. از این رو، در کارهای عملی اگر از نظر سازهای به لایه انعطاف پذیر نیاز نباشد، حداقل ضخامت مورد نیاز برای لایه انعطاف پذیر بر اساس مشخصات مصالح از قبیل ساختمان و دانهبندی سنگدانهها، نوع بیندر و ... تعیین خواهد شد.